ایران عضو بسیاری از نهادهای بینالمللی است که این نهادها بعد از اجرایی شدن برجام عزم سفر به کشور را دارند. عضویتی که هزینههایی برای ایران به همراه داشته و درنتیجه در قبال این هزینهها باید بتوان از منافع این نهادهای بینالمللی استفاده لازم را برد. بسیاری از منافعی که این نهادها مانند قدرت کارشناسی، منابع مالی و سرمایهگذاریها دراختیار دارند کاربردهای خاص به خود را دارد؛ کاربردهایی که تنها برای مقاصد خاص کشورهای عضو درنظر گرفته شده است.
در سالهای گذشته ایران هم حق عضویت خود را پرداخته و هم به نوعی سهامدار نهادهای بینالمللی محسوب میشود اما تاکنون از هیچ یک از مزایای این نهادها بهره و استفادهیی نبرده است، بههمین دلیل از این زاویه، ورود این نهادها به ایران و استفاده از امکانات آنها بسیار مثبت تلقی میشود. اما در این بین ممکن است بحثهای دیگری هم وجود داشته باشد که عمدتا حول محور مباحث سیاسی قرار دارد و طبیعتا چالشهایی نیز به همراه خواهد داشت. این درحالی است که خارج از چالشهای سیاسی میتوان از آمد و شدهای نهادهای خارجی و عضویت در آنها بهرههای اقتصادی زیادی برد، چراکه بدون شک حق مسلم ماست.
زمانی که این هیاتها و نهادها وارد ایران میشوند، این دولت است که کانال ورودیشان را تعیین میکند. معمولا این نهادها با مسوولان و سازمانهای دولتی جلسه و دیدار برگزار میکنند و اگر با بخش خصوصی هم دیدارهایی داشته باشند باز هم زیرنظر دولت این امر صورت میگیرد، بنابراین عمده اطلاعاتی که دراختیار آنان قرار میگیرد، از سوی دولت ارسال میشود.
واقعیت این است که این نهادها تجارب بسیاری دراختیار دارند و طبق روند کاری خود، روزانه از کشورهای مختلفی بازدید میکنند، درنتیجه میتوانند از طریق اخذ تجارب مختلف نتیجهگیریها و گزارشدهیهای خوب و کارآمدی ارائه دهند. ازسوی دیگر خود این رفت و آمدها نشان میدهد که ایران برای رشد اقتصادی در جریان توسعه و تصمیمگیری قرار گرفته است و در روند تصمیمگیری نیز گامهای کاملا جدی خواهد برداشت. همچنین این موضوع به بسیاری از سرمایهگذاران و شرکتهایی که میخواهند با ایران ارتباط و مبادله داشته باشند، علامت میدهد.
البته نوع اطلاعاتی که این نهادها دریافت میکنند همان اطلاعاتی است که خودمان دراختیار داریم. دولت در این راستا همین اطلاعات را دراختیار این نهادها قرار میدهد. این درحالی است که آنها هم اطلاعات خاصی درمورد ایران ندارند، اما میتوان از تجزیه و تحلیل این نهادهای بینالمللی آن هم بهعنوان نظر سوم استفاده کرد. به هر حال مشخصا آنها دارای تجاربی هستند که دانستن آنان برای ما نوعی مزیت بهشمار میرود. همیشه دانستن بهتر از ندانستن است، بنابراین تجزیه و تحلیل نهادهای بینالمللی اگر در چارچوب مشورت باشد، مسلما باید مستحکمتر ادامه پیدا کند. متاسفانه در ایران وقتی که صحبت از ورود چنین نهادها و موسسات مشورتی میشود، همه فکر میکنند عدهیی آمدهاند تا کنترل امور کشور را به دست بگیرند. از دیدگاه من این بحث درست نیست، در واقع شنیدن نظرات دیگران و دانستن اینکه دیگران چگونه فکر میکنند، الزامی به انجام دادن آن کار نیست. ممکن است بسیاری از مباحثی که نهادهای بینالمللی مطرح میکنند مباحث جدیدی نباشد و تحلیلگران و اقتصاددانان ایرانی هم آن حرفها را زده باشند، اما اگر آنها حتی یکدهم درصد حرفهای خوبی برای بازگو کردن داشته باشند، ما باید از آنها استفاده کنیم. بدون شک استفاده از تحلیلهای کارآمد روند اقدامات اقتصادی را آسانتر خواهد کرد.