گروه تشکلها| فراز جبلی|
در روزهای اخیر زمزمه ادغام معاونتها بسیار جدیتر شده است. از زمان روی کار آمدن غلامحسین شافعی به عنوان رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران این بحث مطرح بود اما به نظر میرسد اینبار قصد جدی برای ادغامها ایجاد شده است. با وجود این به نظر نمیرسد مطالعه درستی در این رابطه صورت گرفته باشد. بر اساس شنیدهها قرار است معاونت تشکلها و استانها با یکدیگر ادغام شوند در حالی که از نظر ماهیت این دو معاونت تفاوتهای بنیادین با یکدیگر دارند و چنین ادغامی اگر بدون تحقیق کافی صورت گیرد میتواند آسیبهای جدی به بخش تشکلها وارد کند. به ویژه آنکه بر اساس قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار اتاق بازرگانی ایران مسوولیت ساماندهی تشکلهای اقتصادی را عهدهدار است ولی با این وضعیت عملا تشکلها متولی مستقل و اصلی خود را از دست خواهند داد.
معاونتی متفاوت
در میان معاونتهای شکل گرفته در اتاق بازرگانی ایران، معاونت تشکلها دارای ساختاری کاملا متفاوت است و این موضوع از ماهیت متمایز از بقیه بخشها نشات میگیرد. در قانون اتاق بازرگانی اجازه شکلگیری برخی تشکلها در اتاق بازرگانی به این تشکل مادر داده شده است. پس از حدود 2 دهه نیز در ماده 5 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار مسوولیت ساماندهی تشکلها به اتاق بازرگانی ایران سپرده شد. در حقیقت در بقیه بخشها ما شاهد این هستیم که معاونتها با مساله اعضای اتاق دست به گریبان هستند اما در بخش تشکلها یک تفاوت اساسی وجود دارد. در این بخش ما تشکلهایی را داریم که هر یک دارای مجمع عمومی، هیاتمدیره و به صورت کلی نظام تصمیمگیری مستقل خود هستند و این معاونت قرار است برای اثرگذاری بیشتر این تشکلها را با یکدیگر همراه کند و مشکلات آنها را برطرف کند.
از سوی دیگر یکی از وظایف اتاق تقویت و کمک به تشکلها ذکر شده است به همین دلیل این معاونت وظیفه سنگینی درباره تقویت تشکلها عهدهدار است. در معاونتهای دیگر ما شاهد چنین طیف گستردهیی از اعضا نیستیم و نزدیکترین معاونت به تشکلها یعنی معاونت استانها از اعضای اتاقهای شهرستانها تشکیل میشود که عملا همگی در چارچوب اتاق قرار دارند و مانند تشکلها دارای طیف گستردهیی از تنوع اعضا نیستند.
از سوی دیگر بسیاری از تشکلهای اقتصادی که بر اساس قانون قرار است آنها نیز توسط اتاق بازرگانی ساماندهی شوند در خارج از اتاق به ثبت رسیدهاند به همین دلیل این معاونت ارتباط گستردهیی با نهادهایی همچون وزارت کار، وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت کشور به عنوان متولیان ثبت تشکلها دارد. در چنین شرایطی عملا نیاز به یک سازمان قوی و منسجم با اختیارات و امکانات کافی همیشه برای این معاونت احساس میشد که عملا هیچگاه چنین مسالهیی اتفاق نیفتاد.
نقشه راه اتاق چیست؟
حال شاهد هستیم که بحث ادغام این معاونت با معاونتهای دیگر مطرح میشود. اما سوال اصلی که قبل از چنین تصمیمی باید مطرح شود، این است که اصولا قرار است این تغییر در راستای چه برنامه بلندمدتی در اتاق بازرگانی و بخش خصوصی صورت گیرد. سالهاست که فعالان تشکلی این نکته را مطرح میکنند که اتاق نیازمند برنامه بلندمدت و تعیین چشمانداز است. به زبان ساده اتاق قرار است در 10 سال آینده به چه ساختاری بدل شود که برای تبدیل به این ساختار نیازمند چنین تغییری است.
درباره گسترده شدن ساختار اجرایی اتاق بازرگانی و سنگین شدن آن بارها انتقاد شده است اما برای کوچکسازی معاونتها از معاونتی کار شروع شده است که اتفاقا بیشترین وظایف را عهدهدار است و نیازمند این بود که امکانات و اختیارات بیشتری در اختیار آن قرار گیرد. در حقیقت بدون تعیین اهداف بلندمدت و برنامه جامع اتاق بازرگانی درباره آینده اتاق هرگونه تغییر ساختاری عملا به یک آسیب به اتاق بازرگانی بدل خواهد شد و در این میان وضعیت تشکلها پیچیدهتر از قبل خواهد شد.
برنامههای مغفولمانده بخش تشکلها
معاونت تشکلها در سالهای اخیر با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. وظایف این معاونت در عمل به 2 گونه وظایف کاملا جداگانه تقسیم میشود. از یک سوی این معاونت نیازمند نوشتن استراتژی برای گسترش نقش تشکلها و فرهنگ تشکلی در کشور است و از سوی دیگر این معاونت نیاز دارد که در مباحث روزمره تشکلها و کارهای مختلفی که با اتاق بازرگانی دارند به آنها یاری رساند. با این وجود در سالهای اخیر این معاونت عملا به تشکلسازی و در عین حال دخالت در مسائل داخلی تشکلها مشغول بوده است. مساله تشکلسازی که محسن جلالپور در جلسه خداحافظی خود از آن به عنوان نهضت تشکلسازی یاد میکرد در عمل باعث ایجاد چندین تشکل بدون داشتن بنیادهای قوی شده است. از سوی دیگر دخالتهای این معاونت در بحثهای داخلی برخی تشکلها باعث تیره شدن روابط میان این معاونت و برخی از تشکلها شده است به گونهیی که بسیاری از فعالان تشکلی معتقد هستند که اصولا نگاه به تشکلها یکسان نبوده است و تشکلها نتوانستهاند به صورت عادلانه از امکانات و خدمات اتاق استفاده کنند.
نیاز به فرصت به مدیریت جدید
از روی کار آمدن مسوول جدید معاونت تشکلها حدود 2 ماه میگذرد و طبیعتا هیچ کس انتظار ندارد که در طول این مدت تغییرات ساختاری را در معاونت تشکلها شاهد باشیم. اما اگر این انتظار وجود دارد که در آینده این معاونت بتواند بهبود یابد باید به مسوولان آن فرصت کافی را اعطا کرد. بحثهایی مانند احتمال تغییر در ساختار معاونت تشکلها و ادغام و مواردی همچون شایعه تغییرات در این معاونت عملا باعث میشود که هیچ کاری صورت نگیرد. یک اصل کلی در اقتصاد میگوید در شرایط نااطمینانی تمام تصمیمات کوتاهمدت خواهد شد و امکان اخذ تصمیم بلندمدت وجود نخواهد داشت.
در حال حاضر ما شاهد تغییر در راس اتاق بازرگانی، تغییر در دبیرکل و تغییر در معاونت تشکلها هستیم. شاید بهترین کار این باشد که تغییر جدیدی در اتاق بازرگانی را شاهد نباشیم و اجازه دهیم نتیجه این تغییرات با گذشت زمان مشخص شود. در سخنرانیها غلامحسین شافعی قبل و بعد از انتخاب، بارها بحث تغییرات در بخش تشکلها مطرح شده است. حال که وی یکی از مهرههای مورد اعتماد خود را در راس امور اجرایی اتاق قرار داده است و این دبیرکل یکی از کارمندان باسابقه اتاق را در راس معاونت تشکلها قرار داده است شاید لازم باشد اجازه داده شود زمان کافی برای مشخص شدن اثر این تغییرات بگذرد. برای این منظور لازم است که برنامههای مدنظر این معاونت به صورت مشخص تدوین و به تشکلها اعلام شود و فرصت کافی برای اجرای آنها به این معاونت داده شود. شاید بهترین روش این باشد که چنین برنامهیی حتی به صورت مدون منتشر شود و نظر هیات نمایندگان و همچنین تشکلها درباره آنها پرسیده شود.
نگاه انتخاباتی، مصیبت تشکلی
اما سوال اساسی این است که علت این همه تلاش برای تغییرات در معاونت تشکلها در چیست؟ چرا پیش از این گروههای مختلف فشار زیادی به بحث عدم تغییر این معاونت را اعمال میکردند و امروز شاهد تلاشها برای تغییر آن هستیم. شاید مهمترین دلیل این مساله این باشد که نگاه به بحث تشکلها نه به شکل ساختاری و تغییرات اصولی در تشکلها بلکه به صورت ابزاری و استفاده از این بخش در انتخابات بود.
در زمان ریاست معاون قبلی تشکلها بارها این بحث مطرح شد که این معاونت در انتخابات تشکلی ورود میکند. حتی اگر چنین بحثی صحت نداشته باشد چنین دیدگاهی در گروهها مختلف شکل گرفته است. حتی بسیاری از فعالان تشکلی علت ایجاد نهضت تشکلسازی در اتاق بازرگانی را همین موضوع میدانستند و معتقد بودند که چنین روشی برای تضمین ادامه ریاست بر اتاق بازرگانی لازم است.
از سوی دیگر به نظر میرسد در انتخابات دوره بعد اتاق تهران نیز تشکلها مهمترین نقش را ایفا کنند و تشکلی که دارای امکانات بیشتری است بتواند در اتاق اثرگذارتر باشد. در چنین شرایطی طبیعتا تلاش برای به دست گرفتن اختیار تشکلها از سوی گروههای مختلف آغاز میشود اما مهمترین مسالهیی که در این میان در حال از بین رفتن است مساله بهبود وضعیت تشکلها است. در حقیقت تشکلها از ساختار خود تبدیل به یک ابزار انتخاباتی شدهاند.
بعد از چندین ماه تغییرات به دلیل انتخابات و تغییر مدیران، نخستین تقاضای مدیران تشکلی ثبات و آرامش در بخشهای مختلف تشکلی است.