گروه تشکلها| سمیه سایش|
این روزها نحوه چگونگی انتخابات تشکلهای اقتصادی جزو آن دسته چالشهایی به شمار میرود که کمتر افرادی در بدنه نهادهای مردمی به این دسته از موضوعها پرداختهاند. گله و شکایتهای کارشناسان اقتصادی نسبت به رفتارهای یک سویه برخی تشکلهای اقتصادی در زمینه چگونگی مدیریت نهادهای مربوطه از جمله مواردی است که همه ساله از سوی صاحبنظران مطرح میشود اما این نوع انتقادها هیچگاه راه به جایی نمیبرد. به باور کارشناسان اقتصادی؛ در مجمع انتخابات تشکلهایی همچون خانههای صنعت، معدن و تجارت همیشه میدان در اختیار افرادی کهنسال و با سابقه مدیریتی چندین ساله بوده از اینرو به دلیل اینچنین رفتارهایی هیچگاه راهی برای حضور افراد جوان، تحصیلکرده و دارای ایدههای روز وجود نداشته است؛ بنابراین به دلیل روی کارآمدن خط فکری ثابت و ساختار سنتی همچنان اعضای هیات رییسه در رای نهایی انتخابات و همچنین اجرای اقدامهای جمعی حکمرانی کردهاند. آرمان خالقی، عضو هیات رییسه خانه صنعت، معدن و تجارت ایران نیز درباره چنین چالشهای دیرینه و تکرار افراد در کرسی ریاست معتقد است: سیکل معیوب در روند شکلگیری تشکلها و نحوه انتخاب روسا پابرجاست. از سوی
دیگر کارشناسان اقتصادی از جمله موضوعهای ناکارآمدی تشکلها در حل معضلات اقتصادی را مواردی همچون؛ «خلاصه شدن مدیریت تشکلها در برخی افراد و ختم شدن کل ترکیبات اعضای هیات رییسه تشکلها در یک نوع تفکر حاکم»، «دخالت لابیهای دولتی و بسته شدن راههای انتخاباتی برای حضور افراد جوان» و «جذب تفکرهای سیاسی خاص» دانستهاند. در زیر ماحصل گفتوگوی ما را با این فعال تشکلی میخوانید:
آقای خالقی، باتوجه به اینکه چندی پیش انتخابات مجمع تشکل خانه صنعت، معدن وتجارت برگزار شد در این راستا و براساس آرای انتخاب شده برخی نمایندگان تشکلی براین باورند که همچنان ساختارهای سنتی بر نحوه برگزاری انتخابات این نوع نهادهای مردمی به چشم میخورد. بهطوری که در انتخابات این دور از مجمع ما شاهد روی کار آمدن افرادی کهنهکار و قدیمی بودیم که این افراد نیز در سالهای گذشته بر سر کرسی ریاست حاضر بودند. حال اساسا تکرار افراد از پیش تعیین شده در تشکلها اقدامی منطقی به شمار میرود یا خیر؟
در پاسخ به این پرسش باید به این موضوع اشاره کرد که نحوه انتخابات در خانه صنعت، معدن و تجارت نسبت به سایر تشکلها کمی متفاوت است. اینکه گفته میشود چرا در انتخابات تشکلهایی همچون خانه صنعت، معدن و تجارت ما شاهد تکرار چهرههای پیشکسوت و قدیمی هستیم این موضوع نیز خود جای بحث دارد. در حال حاضر ما در شرایطی قرار داریم که باید به افراد جوان و با ایدههای نو میدان داده شود و برخی براین باورند که در ساختار تشکلگرایی به جای حضور چهرههای تکراری و پا به سن گذاشته باید از افراد جوان، دارای انرژی و ایدههای نو استفاده شود و بنده نیز به عنوان یک فعال تشکلی نیز به این نوع عقیدهها باور دارم و در ادامه مسیر نیز ما باید به تربیت نسلهای
ایدهپرور و جوان برای حفظ و پویایی تشکلها پیش رویم. علاوه براین و برای پیشروی به سمت تغییر ساختار بخش تشکلگرایی کشورمان ما نیز باید به چندین پرسش جواب کارشناسی شدهیی بدهیم. در واقع، سوال من از افرادی که به حضور افراد جوان در بخش تشکلگرایی اشاره دارند، این است که آیا فضا، ساختارها و سازوکارهای موجود برای پا به میدان گذاشتن افراد جوان در سیستم تشکلگرایی فراهم است یا خیر؟ در واقع آیا روند دموکراسی و مردم سالارانه برای حضور افراد جوان در بخش تشکلها رعایت میشود؟ یا در شرایط کنونی برای گزینش نمایندگان بر امور تشکلگرایی برخی افراد راه را برای حضور افراد جدید بسته اند؟ اگر پاسخ عامه مردم این باشد که برخی نمایندگان یا افراد راه را برای افراد جدید دیگری بستهاند به نظر میرسد که این موضوع جزو یکی از اساسیترین آسیبهای بخش تشکلگرایی به شمار رود. به واقع با بهکارگیری چنین رویهیی در ساختار تشکلگرایی باعث میشود که این فعالان دیگر نه حرف جدیدی برای جامعه هدف خود داشته باشند و نه بتوانند اقدام قابل قبولی را به عنوان نماینده بخش خصوصی در کشور رقم بزنند. در واقع خلاصه شدن تشکلها در یک سری افراد و ختم شدن کل
ترکیبات اعضای هیات رییسه نهادهای مردمی در یک نوع تفکر و راهبرد میتواند از جمله آسیبهایی غیر قابل جبران را به دنبال داشته باشد که در نهایت منجربه نابودی کارهای گروهی شود.
به عقیده شما نحوه ساختار بخش تشکلگرایی در کشور باید به چه سمت و سویی هدایت شود؟
به عقیده بنده نباید بگذاریم ساختار معیوبی در بخش تشکلگرایی کشور شکل گیرد. در این بازه زمانی باید فرصتی را مهیا کنیم تا افراد جوان نیز پا به میدان گذاشته و وارد عرصه کارهای گروهی و مدیریتی شوند. در واقع ما باید درصدد مهیاسازی و تسهیل فضا برای راهیابی افراد جوان در بدنه بخش تشکل گرایی در کشور باشیم. به عبارت دیگر آزادی حق انتخاب و اصول تشکلی باید در روند انتخابات نمایندگان تشکلها فراهم شود. به عنوان مثال افراد قدیمی و کهنه کار با توجه به شناختی که از افراد جوان دارند باید مسیری را برای ورود آنها به این فضا فراهم کنند که البته حضور این افراد جوان نیز منوط به شناخت و آگاهی پیشکسوتان بخش تشکلی است؛ چراکه افراد جوانی باید بر سر کار بخش تشکل گرایی حضور یابند که مورد اعتماد افراد باشند. در غیر اینصورت، حضور افراد ناشناس و بدون رزومه کاری قابل اتکا نیز میتواند از دیگر آسیبهایی باشد که به پیکره بخش تشکل گرایی ضربههایی را وارد کند. از سوی دیگر باید به این موضوع هم اشاره کرد که متاسفانه در برخی انجمنها و نهادهای مردمی نحوه روی کارآمدن افراد براساس خط و مشی فکری یک سری از گروه خاص است که این موضوع نیز میتواند
منجربه ناامیدی سایر جوانان توانمند کشورمان در بخشهای اجرایی باشد. به واقع این افراد راه آزاد انتخابات در بخش تشکلگرایی را بستهاند تا به این واسطه افراد جوان و کارآمدن نتوانند در این زمینه ورود پیدا کنند. به عبارت دیگر باید گفت که با این شیوه انتخابات راه آزادی انتخاب بر تشکلها بسته شده است که در این زمینه باید نهادهای مرجع به آسیبهای اینچنینی در ادامه این مسیر ورود پیدا کنند و چالشهای سر راه این نوع مسائل نیز توسط کارشناسان موشکافی شود؛ چراکه عدم توجه به موضوعات مهم اینچنینی در نهایت میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را برای مردم به دنبال داشته باشد.
در صحبتها به موضوع آزادی انتخابات در تشکلها اشاره کردید. روند نظارتی دولتمردان در راستای آزادی انتخابات در تشکلها را چطور ارزیابی میکنید؟
عموما برای بحثهایی همچون انتخابات در تشکلها نهادهای نظارتی دولتی ورود پیدا میکنند. به عنوان مثال در تشکلهای مرتبط با صنعت، معدن وتجارت نوعا ما شاهد حضور برخی مدیران دولتی از وزارتخانه مربوطه یعنی صنعت، معدن وتجارت در بخش نحوه مدیریتی انتخابات بودهایم. موضوعی که اینجا قابل بحث به شمار میرود، این است که مراجع نظارتی همچون وزارتخانههای دولتی یا اتاق بازرگانی، صنایع و معادن باید درباره چگونگی ترتیب و ترکیب عضو شدن در تشکلها، چگونگی کاندیدا شدن ترکیب افراد در انتخابات ورود پیدا کند و در این راستا نظارت جامعتری داشته باشد. در واقع نهادهای متولی باید نظارت عالیه را بر نحوه روند شکلگیری تشکلها و چگونگی مدیریت آنها را در دست خود گیرند و با مدیریت جامعتری بر فعالیت آنها تمرکز کنند.
چرا نهادهای نظارتی دولتی باید بر روند فعالیت تشکلهای بخش خصوصی و چگونگی ساختار آنها دخالت داشته باشند؟
ورود افراد دولتی بر نظارت و روند فعالیت تشکلها جزو یکی از موارد قانونی محسوب میشود. یکی از دلایلی که دولتمردان بر رفتار و چگونگی ساختار تشکلها دخیل هستند این موضوع است که برخی افراد در تشکلها انحصاری را به وجود نیاورند. بهواقع، هر ارگان دولتی نظارت تعدادی از نهادهای مردمی را برعهده دارد تا به این واسطه سلامتی تشکلها در امر عضوگیری و نحوه انتخاباتشان تضمین شود.
حال سوال برخی کارشناسان این است که چه کسانی به عنوان اعضای هیات رییسه تشکلهای مربوطه فعالیت خواهند کرد و ملاک انتخاب افراد براساس چه موضوعاتی است؟چراکه طی این سالها، نسل جوان شاهد روی کارآمدن افراد کهنه کاری هستند که طی سالیان گذشته بهطور متوالی ریاست مجموعههای تشکلی را برعهده داشتند...
همانطور که شما اشاره کردید عدهیی سوالهایی در این باره مطرح میکنند که چرا برخی افرادی مداما بر کرسی ریاست یک تشکل قرار دارند؟ به عقیده من این نوع پرسشها را باید از دو نگاه بررسی کرد. نگاه اول این است برخی در مواجهه با چنین سوالهایی براین باورند که شاید علت تکرار حضور افراد بستن راههای پیش رو برای حضور افراد جدید و جوان باشد. نگاه دوم را نیز باید از این زاویه بررسی کرد که شاید علت تداوم اعضای هیات رییسه در تشکلها میتواند برآورد عملکرد قابل قبول اعضای زیرمجموعه آن تشکل به شمار رود. باید گفت که معمولا در کارهای تشکلی افرادی به عنوان عضو هیات رییسه قرار میگیرند که این افراد منتخب اعضای زیرمجموعه و دارای عملکرد قابل قبول باشند. درواقع، زیرمجموعههای تشکلی مداما در حال بررسی عملکرد افراد هیات رییسه هستند و اقدامهای آنها را زیرنظر دارند؟ چراکه هدف از تشکیل و گردهمایی افراد، پیگیری امور و منافع عمومی آن مجموعه است. بنابراین اگر قرار باشد که اعضای هیات رییسه در جایگاه منتخب قرار گرفته درحال پیگیری امور شخصی خود باشند بیشک در دور بعدی انتخابات رایی را اخذ نخواهد کرد. به واقع اعضای هیات رییسه در مدت انتخاب
شده باید هدفشان را برای منافع عمومی گروه اظهار کنند و نظر آنها (اعضای زیرمجموعه) را درباره برنامههای تعریف شده جویا شوند. درواقع، اگر این افراد در مدت مشخص شده بتوانند تعامل خوبی با مجلس و دولت برای پیش برد منافع عمومی و حل چالشهای پیش رو در بخش اقتصاد را مورد پیگیری مداوم قرار دهند، بیشک اعضا در مجمعهای آتی به سراغ افراد توانمندی خواهند رفت که در مدت تعیین شده فعالیتشان اقدامهای خوبی را در بخش تشکل گرایی برجای گذاشتهاند. در غیر اینصورت رای اعتماد به افراد منتخب گذشته داده نخواهد شد و اینبار افرادی روی کارخواهند آمد که از چشمانداز عملیاتی مناسبتری برخوردار هستند.
در صحبتهای بالا چندین بار به موضوع آزادی انتخابات تاکید داشتید. حال در تشکلهایی همچون خانه صنعت، معدن و تجارت موضوع آزادی انتخابات رعایت شده است؟
اساسا باید گفت که ساختارخانههای صنعت، معدن و تجارت از انجمنهای تخصصی هر رشته صنعتی شکل گرفته است. یعنی در هر استان زیرگروههای صنعتی همانند پتروشیمی، معدن و... بطور خاص تجمیع شدهاند و در نهایت نمایندگان آن در زیر گروه این تشکل (خانه صنعت، معدن و تجارت ایران) قرار گرفتهاند. بنابراین هر یک از این خانههای استانی حق رای دارند و به عقیده بنده هم تا به امروز موضوع آزادی انتخابات در خانههای صنعت، معدن و تجارت نمایان و رعایت شده است.
و اما حرف آخر...
امیدواریم تشکلها با نوآوری، خلاقیت و... عملکرد قابل قبولی را در کشور کلید بزنند همچنین با راهیابی افراد جوان و ایده پرداز ما شاهد برطرف شدن بخشی از مشکلات ساختاری اقتصاد کشور باشیم. از سوی دیگر در زمینه راهیابی افراد جوان در بدنه تشکلها باید توجه داشته باشیم که این افراد باید در مجموعهیی کارآزموده آموزشهای لازم را در کنار افراد خبره کسب کنند؛ چرا که عدم آگاهی افراد جوان وبی تجربه در بدنه تشکلها آسیبهای غیرقابل قبولی را در بخشهای تصمیمگیری به بار خواهد آورد.