گروه تشکلها
بسیاری تصور میکنند که تمامی تشکلها الزاما باید در اتاق ثبت شوند اما در سوی مقابل بسیاری از اعضای اتاق این احساس را دارند که نیازهای آنها از طریق تشکلهای داخل اتاق برطرف نمیشود به همین دلیل شاهد شکلگیری تشکلهایی در خارج اتاق بازرگانی هستیم که بسیاری از اعضای آن در حقیقت اعضای اتاق بازرگانی هستند. شاید این موضوع مهمترین نشانه اعتراض اعضا به نحوه عملکرد اتاق بازرگانی باشد. یکی از تشکلهایی که درحال حاضر در خارج از اتاق ثبت شده است ولی در عین حال بسیاری از چهرههای مطرح عضو اتاق در آن فعالیت دارد، کانون کارآفرینان توسعهگراست. درباره رابطه اعضا و اتاق بازرگانی فرصتی ایجاد شد تا با مرجان آقاجانزادههوشیار، دبیر شورای سیاستگذاری کانون کارآفرینان توسعهگرا و رییس کمیته اجتماعی این تشکل به گفتوگو بنشینیم. وی علاوه بر فعالیت در این کانون عضو هیات رییسه مدیران زن و عضو هیات رییسه اتاق ایران و استرالیا نیز هست. هر چند صحبت ما درباره رابطه اعضای اتاق با هیات نمایندگان و هیات رییسه بود اما بحث حضور زنان در تشکلها مطرح شد و وی تاکید داشت که یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از پیشرفت زنان در تشکلها خود زنان
هستند.
شما در تشکلی مسوولیت دارید با وجود اینکه اعضای زیادی در اتاق دارد اما در اتاق به ثبت نرسیده است. از نظر شما باید تمامی تشکلهای بخش خصوصی در اتاق به ثبت برسند یا خیر؟
هیچ جای قانون الزامی در این مورد ذکر نشده و عبارت تشکل تشکلها تنها یک تعارف است که در حالت عادی در مصاحبهها و سخنرانیها گفته میشود وگرنه ما تشکلهای زیادی داریم که خود از تشکلهایی ایجاد شدهاند. بعضی میگویند که باید تشکلهای بخش خصوصی الزاما در اتاق به ثبت برسند اما اولا وقتی راه برای ثبت در نهادهای دیگر باز است به این معنی است که قانونگذار الزامی در این مورد ندارد. دوم اینکه مدعیان این موضوع به قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار اشاره دارند درحالی که در این قانون تنها بحث ساماندهی تشکلها مطرح شده است. این بخش از پاسخ من تنها درباره مباحث قانونی است. اما سوال شما را میشود به شکل بهتری مطرح کرد؛ چرا اعضای اتاق بازرگانی تشکلهایی در خارج اتاق بازرگانی ایجاد میکنند؟ در جواب چنین سوالی باید گفت شاید به این دلیل که بسیاری این احساس را دارند که اتاق دارای ساختاری انحصاری و انحصارگرایانه است و نمیتوانند مسائل خود را از طریق اتاق بازرگانی حل کنند. مهمترین درخواست اعضا همیشه بحث نظارت بر اتاق بازرگانی بوده است. متاسفانه در قانون نظارت بر اتاق بازرگانی بر عهده شورای عالی نظارتی گذاشته شده است که عملا دولتی
است. با نگاهی به ساختار شورای عالی نظارت متوجه میشویم که اکثر اعضای آن مدیران دولتی و بقیه مدیران فعلی اتاق هستند. این درحالی است که همین اعضای دولتی نیز نمایندگانی در هیات نمایندگان دارند. پس عملا هم نظارت دولتی است و هم مدیران اتاق و ناظران یک گروه هستند، چنین شرایطی را نمیتوان نظارت نامید و اتفاقا همین روش نظارت منجر به دولتی شدن بیشتر اتاق بازرگانی شده است و فعالان بخش خصوصی اتاق را به عنوان یک تشکل مستقل بخش خصوصی قبول ندارند. وقتی ما بحث نظارت را مطرح میکنیم، منظورمان نظارت اعضا بر اتاق است. در چنین حالتی شکل گرفتن تشکلهایی که رنگ و بوی خصوصی بیشتری دارند کاملا طبیعی به نظر میرسد.
به بحث رابطه اعضا و اتاق اشاره داشتید، اصولا این رابطه را به عنوان یک عضو اتاق چگونه ارزیابی میکنید؟
مهمترین ارزیابی را میتوان از نحوه اتفاقات دانست. همانطور که گفتم برخی اعضا، تشکلهایی خارج از اتاق ایجاد میکنند. اگر این اعضا تصور میکردند که در اتاق به نتیجه مطلوبی میرسند هیچگاه تشکلهای بخش خصوصی خارج از اتاق شکل نمیگرفت. وقتی اتاق کارایی ندارد پس اعضا نیاز دارند مسائل را از طریق دیگری دنبال کنند و تشکلهای جدید شکل میگیرد. از سوی دیگر بحث نحوه عملکرد اتاق مهمترین اثر را در دیدگاه اعضا دارد. وقتی با اعضای اتاق بازرگانی صحبت میشود این سوال را میپرسند که هیات نمایندگان تا چه حد به نفع بخش خصوصی عمل کرده است و چقدر حضور در هیات نمایندگان و هیات رییسه برای خود آنها سود داشته است.
برای مثال شاید درست این بود که هیات رییسه و هیات نمایندگان برای جلوگیری از هر گونه شائبهیی قبل و بعد از دوران خدمت میزان گردش مالی شرکتهای خود را اعلام کنند. بسیاری از شرکتهای مطرح فعالان اتاقی در دورانی به ثبت رسیده است که آنها اکثر وقت خود را درگیر کارهای اتاق بودهاند. این مهمترین نشانه رانت اطلاعاتی در اتاق بازرگانی است. اصولا دلیل و نشانه این موضوع را میتوان در میزان مخارج انتخاباتی جستوجو کرد. فعالان اقتصادی هیچگاه در جایی سرمایهگذاری نمیکنند که سودی در آن متصور نباشند، مگر در اتاق چه خبر است که در هر انتخابات چند میلیارد هزینه را شاهد هستیم. از نظر اعضا باید مسائل مالی اتاق شفاف شود. چیزی که ما از بیرون میبینیم، دادن باج و فرصت به هیات نمایندگان برای ساکت نگه داشتن آنها توسط هیات رییسه است.
بیایید یک کم مسائل را متفاوت نگاه کنیم. اصولا چرا همه چیز در اتاق بازرگانی به هیات نمایندگان و هیات رییسه ختم میشود؟ جایگاه اعضا قانونا کجاست؟
اعضا اصولا جایگاهی در اتاق ندارند. من و جمعی از اعضا تقاضای دیدن رییس اتاق را داشتهایم و رییس فعلی 2ماه است که فرصت دیدار با اعضا را نداشته است. حتی درباره مسائل کانون زنان زمانی که جمعی از بانوان استعفا دادند به رییس اتاق ایران و تهران نامه نوشتیم اما کسی نپرسید، علت استعفا چیست؟ اعضا اصولا حقی در اتاق به جز رای دادن 4سال یک بار ندارند و فقط باید حق عضویت را بپردازند. به همین دلیل تا به این اندازه شاهد کاهش تعداد اعضا و صاحبان کارت عضویت و بازرگانی هستیم. اگر در جلساتی اعضا دعوت میشوند به آنها اجازه حرف زدن داده نمیشود و از بخش خصوصی واقعی تنها به عنوان زینتالمجالس استفاده میشود. اصولا اتاق تنها برای نزدیکی به بخش خصوصی فعالیت میکند و هیچ فعالیتی به سود بخش خصوصی را شاهد نیستیم. از طرف دیگر اطلاعات درباره اتاق بسیار محدود نگه داشته میشود هیچ یک از اعضا اطلاعی درخصوص جزئیات اتفاقات داخل هیات نمایندگان ندارند.
با این شرایط راهکا شما چیست؟
اصلاح ساختار در اتاق تنها راهحل است. مهمترین درخواست ما این است که دولتیها دست از دخالت در اتاق بازرگانی بردارند و بخش خصوصی در جایگاه تصمیمگیری برای بخش خصوصی بنشیند. از طرفی باید بحث جانشین محوری در دستور کار قرار گیرد. برای مثال گفته میشود، عضویت در اتاق افتخاری است اما این چه افتخاری است که 35سال است که افراد سمتها را نگه داشتهاند و به کسی دیگر نمیدهند. وضعیت علت این میزان از هزینهها در انتخابات روشن شود. در یک کلام راه نجات اتاق این است که اتاق از حالت دولتی خارج به اتاقی برای بخش خصوصی بدل شود.
با توجه به اینکه شما یکی از فعالان زن در بخش خصوصی هستند، نقش زنان در اتاق بازرگانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
خشونت علیه زنان تنها در خانه نیست و تنها توسط مردان صورت نمیگیرد بلکه گاهی خشونت زنان علیه زنان در جامعه حتی از خشونت مردان نیز بدتر است. وقتی یک زن جلو پیشرفت بقیه زنان را به خاطر انحصارطلبیهای خود میگیرد این به معنی خشونت اجتماعی علیه زنان است و اتفاقا این موضوع به هیچ وجه کم نیست و نمونههای آن را در جامعه متاسفانه زیاد مشاهده میکنیم. چنین پدیدهیی ظلم به جامعه زنان است و در اتاق بازرگانی شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. در جامعه کم نیستند زنانی که پا روی شانه بقیه بانوان میگذارند و بالا میروند. دروغ درباره کسب و کارهای گذشته، بزرگنمایی و مسائلی از این دست وقتی با اسم حمایت از زنان صورت گیرد در حقیقت تضییع حقوق زنان است.
سوال ساده اعضا همیشه این بوده است که چرا هیات نمایندگان نمیتوانند در اتاق کاری از پیش برند. ما شاهد فعالیت زنانی در هیات نمایندگان هستیم که واقعا قصد دارند، اوضاع را بهتر کنند ولی واقعیت این است که آنها هم نتوانستهاند از حقوق ما دفاع کنند. شاید مهمترین مشکل زنان در اتاق بازرگانی حضور زنانی با دیدگاه انحصارطلبانه در اتاق بازرگانی باشد.