فریبا رسولی| با اجرایی شدن برجام، در میان امیدهای به وجود آمده برای بهبود شرایط اقتصادی کشور، نگرانیهایی وجود دارد که ریشه آن به عملکرد دولتمردان در سالها و دهههای گذشته برمیگردد. تجربه نشان میدهد عملکرد مدیران اقتصادی کشور در سالهای گذشته به گونهیی بوده که زور احساسات و تصمیمهایی با منافع کوتاهمدت به برنامههای کارشناسانه مبتنی بر عقلانیت چربیده و سیاستگذاران بیش از آنکه منافع بلندمدت را دنبال کنند بر موج احساسات مردم و سیاستهای پوپولیستی سوار شدهاند. در سه سال گذشته با روی کار آمدن دولت یازدهم و بهکارگیری تیمی از بهترین اقتصاددانان کشور، ادبیات دولتمردان تغییر یافته آنان بر اساس اصول علمی اقتصاد گفتار و کردار خود را تنظیم کردهاند که این موضوع یکی از دستاوردها بزرگ این دولت به شمار میرود. طبیعی است که حفظ چنین رویکردی یکی از نگرانیهای نخبگان کشور است و با توجه به تجربیات گذشته آنان بیم آن را دارند که فضای پساتحریم، دولت را به سمتی هدایت کند که از عقلانیت فاصله بگیرد و به شعارهای مردم پسند روی آورد. از این رو این پرسش را پیش روی اقتصاددانان و صاحبنظران کشور قرار دادهایم که مهمترین وظایف دولت در این دوران چیست و باید به چه سمتی حرکت کند که تجربیات تلخ گذشته تکرار نشود و عقلانیت شکل گرفته توسعه یابد و مانگار شود. از سویی دیگر این پرسش مطرح شده که اثر برجام بر فضای عمومی اقتصاد کشور به چگونهیی خواهد بود و بخشهای مختلف اقتصادی از این تفاهم صورت گرفته چه تاثیری خواهند پذیرفت؟ با اجرایی شدن برجام، گیت ورودی افراد غیر ایرانی فرودگاه امام خمینی در روزهای پس از تعطیلات شاهد عبور دهها تن از سرمایهگذاران، فعالان اقتصادی و نمایندگان شرکتهای بزرگ بوده که پس از برجام وارد ایران شدهاند تا به ارزیابی دور جدید همکاری ایران با غرب در دوران پساتحریم بپردازند. تاکنون چندین هیات از کشورهای مختلف اروپایی و حتی امریکایی وارد ایران شدهاند و با حضور در اتاق بازرگانی زمینه همکاریهای آتی خود را مورد سنجش قرار دادهاند. حال سوال اینجاست که طیف سرمایهگذارانی که وارد ایران شدهاند بیشتر در چه صنایع و رشته فعالیتهایی علاقه به سرمایهگذاری یا همکاری مشترک دارند و بذری که این رفت و آمدها در زمین مذاکرات میپاشند، چه زمانی به بار مینشیند و منتج به قرارداد میشود؟ برخی کارشناسان معتقدند بازار ایران به تنهایی برای 80 میلیون ایرانی کالا تولید نمیکند بلکه با توجه به زیرساختهایی که در کشور وجود دارد ایران میتوان به پایگاه تولید خاورمیانه تبدیل شده و کالاهای مورد نیاز کشورهای منطقه خاورمیانه را تامین کند. از این رو بیشتر هیاتهایی که تاکنون وارد کشور شدهاند با این دید به مذاکرات خود با طرفهای ایرانی پرداختهاند تا آنان فقط بازار ایران را نبینند و به فکر حضور در بازارهای بکر منطقه نیز باشند. به نظر میرسد که هماکنون اتاقهای بازرگانی در پیچی تاریخی قرار گرفتهاند و به مرکز دیپلماسی اقتصادی کشور تبدیل شدهاند.