ایران میزبان سیزدهمین اجلاس منطقهای مجمع جهانی تعاون
معاون بینالملل اتاق تعاون ایران از میزبانی ایران در سیزدهمین اجلاس منطقهیی مجمع جهانی تعاون بخش آسیا و اقیانوسیه در سال۲۰۱۸ خبر داد. قراگوزلو در این باره اظهار داشت: از آنجایی که این مجمع جهانی بالاترین مرجع بخش تعاون در جهان است و به دلیل ارتباطاتی که این مجمع با سازمان ملل در زیرشاخه UNDP و ILO دارد، برگزاری آن برای کشور امری بسیار مهم به شمار میآید.
قراگوزلو ادامه داد: علاوه بر تاثیر مهم در بخش تعاون با توجه به اینکه حضور در این اجلاس ثبتنامی است و اعضا حق عضویت بالایی میپردازند در کنار درآمدزایی به صورت مستقیم قطع به یقین موجبات درآمدزایی غیرمستقیم برای کشور نیز محصول جانبی این میزبانی خواهد بود.
وی برگزاری این مجمع را از نظر جایگاه بینالمللی به دلیل حضور نماینده ICA GLOBAL و سایر اعضای هیاتمدیره را بسیار مهم دانست.
وی با اشاره به مزایای فراوان برگزاری این مجمع درایران گفت: با این میزبانی امکان مطرح کردن ایران در اجلاس جهانی که پاییز سال 2017 در مالزی برگزار میشود، به وجود میآید و این امر عملا یکی از بهترین اتفاقات در بخش تعاون خواهد بود و دستاوردهای زیادی برای کشور در پی خواهد داشت.
قراگوزلو خاطرنشان کرد: یکی از استراتژیهای کشورها برای داشتن نفوذ پایدار و مستمر در فضای بینالمللی میزبان شدن در مجامع است که خوشبختانه این امر با رایزنیهای صحیح و لابیگریها ی مناسب برای ایران مهیا شد.
وی ادامه داد: در شرایطی که رییس مجمع جهانی تعاون بخش آسیا و اقیانوسیه فرد ذینفوذ چینی و نایبرییس اول نماینده پر نفوذ مجلس هند و رییس اتاق تعاون هند است دریافت میزبانی کار سادهیی نبوده، اما با لابیهایی که در هیاتمدیره صورت گرفت وضعیت به نحوی پیش رفت که برای میزبانی ایران اجماع باشد.
قراگوزلو به برنامهریزی صحیح و تعریف نیازها برای برگزاری مناسب مجمع اشاره کرد و افزود: ما در 90 روز آینده میزبان هیاتی از ICA برای بررسی مکان و سایر مقدمات اجلاس خواهیم بود، بنابراین تمام حوزههای بخش تعاون از جمله حمل و نقل، کشاورزی، بانک و بیمه و غیره باید برای این موضوع برنامهریزی مناسب داشته باشند تا ضمن معرفی ایران به سایر کشورها بتوانند از دستاوردهای بیشمار آن بهرهمند شوند.
معاون بینالملل اتاق تعاون ایران خاطرنشان کرد که در آسیا کشورهایی از جمله کره، ژاپن، سنگاپور، استرالیا، نیوزیلند، چین و هند بخش تعاون بسیار قوی دارند و حضور آنها در چنین فضاهایی برای ایران بسیار مهم است.
زنان در میدان اقتصاد مطالبهگر باشند
مهین بوالحسنی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران درباره مشارکت اقتصادی زنان میگوید: رتبه شکاف جنسیتی در ایران طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد 139 از 144 کشور برای آنچه، ایجاد فرصتهای برابر اقتصادی خوانده میشود، است؛ در این وضعیت نامناسب چند عامل تاثیرگذار است: مسائل فرهنگی، سنتی، اجتماعی و سیاسی؛ اما در میان همه این مسائل زنان ما در عرصه اقتصاد و حوزههای دیگر، کمتر مطالبهگر هستند.
بوالحسنی میگوید: به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشور محدودیتهایی برای زنان به وجود آمده است که بهموجب برخی از این موارد، سهم زنان در مشارکتهای اقتصادی کم است. شکاف فرهنگی در روستاها، شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ در بررسی فرصتهای اقتصادی تاثیرگذار است. به گفته وی برای قضاوت دقیق درباره فرصتهای اقتصادی زنان باید محل زندگی، سطح تحصیلات، سنتها و سهم زنان در تامین معاش خانواده را در نظر گرفت، اما در نهایت مشارکت اقتصادی زنان فاصله بسیاری با نرخ مشارکت اقتصادی مردان دارد؛ اگرچه نرخ رشد مشارکت زنان نسبت به سالهای قبل روبه رشد است.
رییس کمیسیون گردشگری اتاق البرز معتقد است: فرصتهای اقتصادی زنان با فرصتهایی که برای مردان وجود دارد برابر نیست؛ بههرحال برخوردهای سلیقهیی و مسائل فرهنگی، توزیع فرصتها را تحت تاثیر قرار میدهد. ظرفیت زنان در بازار کار کمتر موردتوجه قرار گیرد، به مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران بازمیگردد.
طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد مشارکت زنان در آموزش عالی 94 است؛ اما با توجه به افزایش پذیرش زنان در مراکز آموزش عالی به نظر میرسد که نسبت تحصیلات تکمیلی در زنان در مقایسه با وضعیت تحصیل مردان در ایران افزایش پیداکرده و این روند یک اتفاق مثبت قلمداد میشود.
اما هنوز این سطح از آموزش در بازار کار نمود عملی ندارد. بوالحسنی معتقد است: باید وضعیت اشتغال زنان تحصیلکرده، بهدقت بررسی شود و با نگاه آسیبشناسی بگوییم که چرا آموزش زنان با اشتغال رابطه مستقیمی ندارد؟ به گفته بوالحسنی به نظر میرسد، اشتغال در ایران آموزش محور نیست؛ اگرچه آموزشها هم با نیازهای حوزه کار و بازار کار فاصله معناداری دارد.
ریشههای ضعف مشارکت زنان در اقتصاد فقط در زمین سنت و فرهنگ گرفتار نیست؛ عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: ضعف مشارکت اقتصادی زنان دلایل متعددی دارد و یکی از این دلایل را در باید در سیاست دولتها جستوجو کرد. نگاه به اشتغال زنان سیاستزده است، با حضور چند زن در کابینه مشکلات زنان برطرف
نمیشود.
من معتقدم که دولتها با حضور زنان در کابینه بهصورت ویترینی برخورد میکنند. اگر مردان بیش از زنان در بازار سرمایه بازیگری میکنند، یکی از دلایل آن به دولتها برمیگردد اما همه دلایل متوجه دولت نیست؛ زنان خود مطالبهگر نیستند. زنان باید به نسبت حضور خود در اقتصاد که حضور معناداری است، مطالبهگری کنند و این مطالبهگری هم در افزایش سهم آنها نسبت به کلان اقتصاد باید اتفاق بیفتد و هم در حقوق و مزایا.