فراز جبلی 27 سال رییس اتاق بازرگانی ایران بوده ولی همیشه ارتباط کمی با خبرنگاران داشته است. بعد از کنار رفتن از ریاست، این رابطه کمتر هم شد و بهندرت شاهد حضور علینقی خاموشی در رسانهها هستیم. این روزها با نزدیکشدن به زمان انتخابات خاموشی بار دیگر اجازه مصاحبه به خبرنگاران داده است و شروع این کار با «انتخابات تعادلی» بوده است.
شما چند سال داشتید که رییس اتاق بازرگانی شدید؟
در زمانی که انقلاب شد و امام(ره) من را انتخاب کرد 37سال سن داشتم. من 27سال در آن سنگر کار را ادامه دادم؛ از زمان مرحوم رجایی تا دوره اول آقای احمدینژاد با احتساب دولتهای موقت بنده 9دولت را دیدهام. در این دوران 5 یا 6 انتخابات برگزار شد. از سال دوم، انتخابات در اتاق بازرگانی برگزار شد.
در زمان انتخاب شما فرد جوانی محسوب میشدید اما امروز میگویید اتاق جای کسانی هست که مو سفید کردهاند و عصا بهدست دارند. این تناقض ندارد؟
تجربه را وقتی میخواهند مثال بزنند با موی سفید و عصا بهدست مثال میزنند. وقتی میخواهیم بگوییم تجربه کسی زیاد است میگویند مو سفید کرده یا عصا به دست گرفته است. این بهمعنی این نیست که عصا گرفته و نمیتواند راه برود. من حرفم این نبود که مطرح شد بلکه گفتم یکی از مشکلات انقلاب این است که از تجربیات در اداره مملکت استفاده نمیشود. با وجود آنکه اسلام اینقدر به تجربه اهمیت میدهد ولی دست رد به سینه آن میزنیم. ما به کسی میگوییم آیتالله که سالها در علم اسلام تجربه کسب کرده است. هر کس هم که تجربه بیشتری دارد اعلمتر است.
در 27سال ریاست خود تلاش کردید که این تجربه را به دیگران منتقل کنید؟ هیچوقت به این فکر کردید که کنار بروید و جوانی که خودتان به او آموزش دادید و تجربههای شما را بهدست آورده، را جایگزین کنید؟
الان باز سوالتان به جریان، انحراف میدهد. اتاق چهچیزی احتیاج دارد؟ اتاق قانون دارد که ما ننوشتیم و 47سال قبل از انقلاب، از بلژیک ترجمه شد. قوانین اتاقهای بازرگانی 50کشور را با آن مقایسه کنید میبینید تقریبا ساختاری یکسان دارد. این قانون یک اصولی دارد که در تمام اتاقها هست. نمایندگی اتاق و هیاتمدیره اتاق و رییس اتاق باید افتخاری و رایگان کار کنند. این افراد باید آنقدر بنیه اقتصادی قوی داشته باشند که رایگان کار کنند و چشمانتظار و چشمچران پول نباشند. اینجا نباید برای پول بیایند. رهبری جامعه اقتصادی با ابراز تجربهها قرار است در اتاق صورت بپذیرد. نباید خدانکرده آنجا بنشینند و کسی گرفتاری دارد و به اتاق مراجعه کند با این پاسخ روبهرو شود که چقدر میدهی؟ الان این حالت از بین رفته است. خیلیها در اتاق سر سفره نشستهاند و دعوا سر نمایندگی است. برایشان رانت ایجاد شده است.
ساختار اتاق خودش انتقال تجربه را ایجاد میکند. مثلا در زمان من چندین اتحادیه صنفی تشکیل شد. این اتحادیهها باتجربهها را برای هر صنف جمع میکرد. در زمان من چندین اتاق مشترک تشکیل شد. ما چندین دوره تعلیماتی گذاشتیم و مرکز آموزش اتاق بازرگانی بسیار فعال بود. در سال بیش از 30هیات میپذیرفتیم و 20هیات به خارج میبردیم. اینها همه تبادل تجربیات است.
آیا در این دوره هم در انتخابات شرکت میکنید؟
هنوز تصمیمی نگرفتم چون خیلی شلوغ میشود.
شما از 46جلسه اخیر هیات نمایندگان اتاق تهران، 35جلسه غیبت داشتهاید. این نشانه عدم تمایل شما به حضور در اتاق بازرگانی نیست؟
غیبت من به این معنی نیست. من میگویم وقتی را که صرف میکنم باید ثمر داشته باشد، وقتی میبینم شرکتم اثری ندارد نمیروم. من برای شهرت شرکت نمیکنم. برای رای دفعه آینده هم نمیروم. من میبینم در هیات نمایندگان هیچچیز نیست و بازدهی ندارد. من نیمی از بههمریختگی اقتصادی که در دوره احمدینژاد بهویژه دوره دوم شروع شد را از نارسایی اتاق بازرگانی میدانم. اتاق مشاور سه قوه بود و باید با دادن راهحل انتقاد میکرد. یکی از بزرگترین اقدامات شورای انقلاب قانون حفاظت و توسعه صنایع بود. آمدند بهعنوان اینکه صنایعی در اختیار صاحبانشان است کدام یک شرعی است و کدام یک شرعی نیست. در این خصوص با عزتالله سحابی که وزیر و مبتکر این قانون بود، جلسه گذاشتیم. در آنجا مفصل بحث کردیم. آخر سر به من گفت: «بیخود خودت را زجر نده. ما عقیده داریم هیچ آجری روی آجر در زمان شاه گذاشته نشده است مگر آنکه ما موظف باشیم آن را خراب کنیم.» من هم بلند شدم و پوزخندی زدم که بیخود خودت را خسته نکن و من تا جلو این قانون را نگیرم از پا نمینشینم. این من یعنی اتاق، در آن زمان جلو همه ایستادم تا این قانون اجرا نشود. این قانون را هاشمیرفسنجانی با افتخار
جلو امام(ره) میگفت. در آن زمان مرحوم امام(ره) جامعه اقتصادی را به کاخنشینان و کوخنشینان تقسیم کرد. با همین جمله ضربه مهلکی سوءاستفادهگرها به اقتصاد زدند. حرف امام، حق بود ولی آنها سوءاستفاده کردند. ما بهعنوان اتاق، جلو همه این انحرافات ایستادیم.
آیا شما هنوز عضو موتلفه هستید؟ میگویند شما اتاق را به کانونی برای موتلفه تبدیل کردید.
من هیچوقت عضو موتلفه نبودهام. این حرفها دروغ است.