گروه جهان طلا تسلیمی
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالاتمتحده در شرایطی رخ داد که میتوان گفت امریکا و ترکیه کمترین سطح روابط در یک دهه گذشته را با یکدیگر داشتند. عوامل مختلفی در این زمینه تاثیرگذار بودند که از نمونه آنها میتوان به تفاوت در سیاستگذاریها در مبارزه با داعش در سوریه، بنبست فعلی بر سر تحویل فتحالله گولن به آنکارا، انتقادهای امریکا از پیشروی ترکیه به سمت دیکتاتوری و از بین رفتن آزادی بیان در این کشور اشاره کرد. با این حال، پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا، انتظارات را در محافل دولتی ترکیه در مورد بهبود روابط با امریکا بالا برده است. بیشتر مقامات ترکیه بر این باورند که شاید داشتن رابطهیی بر مبنای خواستههای مشترک به جای اجرای ارزشهای امریکایی یا غربی در ترکیه، به نفع هر دو طرف باشد. از سوی دیگر، وعدههای انتخاباتی ترامپ این برداشت را برای رهبرانی چون پوتین و اردوغان ایجاد کرده که دولت ترامپ حتی در دشوارترین شرایط، برای همکاری در زمینههای مشترک آماده است. رهبران ترکیه امیدوار هستند همانطور که ژنرال مایکل فلین، مشاور امنیت ملی ترامپ در مقاله اختصاصی در روز انتخابات امریکا در نشریه «هیل» اعلام
کرده، سیاستهای خارجی امریکا را به گونهیی تنظیم کند که ترکیه در اولویت قرار بگیرد و «جهان را از دیدگاه ترکیه ببیند.»
البته برخی تحلیلگران معتقدند تنش فعلی واشنگتن ـ آنکارا بر سر مبارزه با داعش در عراق و سوریه احتمالا وخیمتر میشود. از آنجایی که اردوغان خود با جداییطلبان کرد در ترکیه درگیر است، آنکارا به کلی با حمایت واشنگتن از گروههای کرد در مبارزه با داعش مخالفت میورزد. رییسجمهور ترکیه احتمالا تلاش خواهد کرد تا جنگجویان کرد را از مناطقی با اکثریت جمعیت عرب و ترک در سوریه دور نگه دارد. دولت اوباما سعی داشت ترکیه را به مصالحه راضی کند، اما ترامپ احتمالا رویکرد متفاوتی را در پیش خواهد گرفت بهویژه اگر بخواهد با عزم راسخ وعده نابودسازی داعش را عملی کند. اما همه چنین نظری ندارند. وبسایت خبری تحلیلی المانیتور نوشته، بسیاری از چهرههای مطرح در آنکارا بر این باور هستند که گروه انتقالی ترامپ اهمیت و تحولات عراق و سوریه را درک و از آنکارا در تلاش علیه «پ.ک.ک» و حزب اتحادیه دموکرات در شمال سوریه و علیه نفوذ در حال گسترش شیعه در عراق، حمایت خواهند کرد.
متین گورکان، کارشناس مسائل سیاسی در ترکیه در این باره نوشت: «گمانهزنی در این باره که آنکارا تلاش میکند تا روابط خوبی با دولت جدید در واشنگتن ایجاد کند و همکاریها را با گروه ترامپ تا زمان برگزاری مراسم تحلیف در تاریخ 20 ماه ژانویه افزایش دهد، دشوار نیست. گروههای حزب توسعه و عدالت اردوغان اکنون تلاشهای دیپلماتیکی را در نیویورک و واشنگتن آغاز کردهاند.»
وی در ادامه توضیح داد: «هدف اصلی ترکیه در سوریه پایان دادن به کنترل حزب اتحادیه دموکراتیک در کوبانی و جزیره کانتون است. اگر آنکارا نتواند حضور نظامی تمام عیاری در شرق رودخانه فرات داشته باشد، آنگاه این کار را با پاکسازی شهر تحت تصرف داعش در نزدیکی الباب و منبیج از نیروهای واحدهای محافظت از مردم انجام خواهد داد تا منطقه حائل مستطیل شکلی میان جرابلس، منبیج، الباب و الراعی تشکیل دهد.»
بهگفته این کارشناس سیاسی، یکی از اهداف ترکیه در عراق این است که در عملیات موصل مشارکت داشته باشد و به این ترتیب، سلطه «پ.ک.ک» بر منطقه سنجار را که پلی میان عراق و سوریه است، از بین ببرد. این اقدام همچنین به معنای جداسازی مسیر «پ.ک.ک» از کوههای قندیل در شمال سوریه خواهد بود. گورکان افزود: «آنکارا بر این باور است که مسیرهای تحت سلطه شیعه باید جداسازی شوند: یکی در شمال غربی عراق و سوریه و دیگری از سوریه تا لبنان. به عبارت دیگر، بدترین شرایط ممکن برای آنکارا این است که در منطقهیی شیعه از ایران تا لبنان در جنوب و منطقه تحت کنترل «پ.ک.ک» از قندیل تا عفرین در شمال، احاطه شود.»
فهیم تستکین، روزنامهنگار ترکیهیی هم نوشت: «آنکارا حالا سعی دارد از این مساله که حزب کارگر کردستان سنجار را به پایگاهی برای خود تبدیل کرده است، به نفع خود استفاده کند. رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه، با اعلام اینکه سنجار دارد به قندیلی جدید تبدیل میشود و ما نمیتوانیم اجازه چنین اتفاقی را بدهیم، موضع ترکیه را به وضوح بیان کرده است.»
وی در ادامه نقش پیچیده سنجار را در سیاستهای داخلی کردها توضیح داد و گفت: «پس از اشغال منطقه توسط نیروهای امریکایی در سال 2003، دولت محلی کردستان سعی کرد تا با افزایش شمار نیروهای پیشمرگه، سنجار را به کردستان ملحق کند و این در حالی بود که «پ.ک.ک» تلاشهای خود را برای گسترش محدوده تحت نفوذش افزایش داده بود. حدود 8 هزار نیروی پیشمرگه در سال 2014 بدون به چالش کشیدن داعش از منطقه خارج شدند، اما شاخه مصلح «پ.ک.ک» یا همان نیروهای دفاع مردمی، شروع به جنگ کردند تا مسیری را از کوههای سنجار بگشایند و در همان حال، گروههای محافظت از مردم اقدامی مشابه را در مرزهای سوریه آغاز کردند. این اقدامات محبوبیت «پ.ک.ک» را در میان یزیدیها افزایش داد و در مقابل، دولت محلی کردستان تحت رهبری مسعود بارزانی و نیروهای پیشمرگه وابسته به حزب دموکراتیک کردستان با متهم شدن به رها کردن یزیدیها در چنگال قاتلهای داعشی، شهرت و محبوبیت خود را از دست دادند. واحدهای مقاومت سنجار و واحدهای زنان سنجار پس از آزادسازی مرکز سنجار همراه با نیروهای پیشمرگه به جنگ با داعش در دیگر روستاها ادامه دادند. یزیدیها تا این لحظه از شرکت در عملیات موصل و
تلعفر خودداری کردهاند و منتظر دستور دولت بغداد هستند، اما نیروهای یزیدی خود را بخش تکمیلی عملیات موصل میدانند؛ چراکه از نظر قانونی، سنجار بخشی از فرمانداری موصل محسوب میشود.»
یکی دیگر از شهرهای مهم برای ترکیه، شهر تلعفر است؛ شهری راهبردی واقع در غرب موصل که واحدهای شبهنظامی عراقی تحت حمایت ایران تاکنون در بازپسگیری آن از نیروهای داعش پیشرو بودهاند. هادی الامیری، رهبر سازمان بدر هرگونه مداخله ترکیه را رد کرد و گفت: «اگر ترکیه تلاش کند در جنگ حضور داشته باشد، تلعفر به قبرستان سربازان ترکیه تبدیل خواهد شد.» بهطور کلی، کنترل تلعفر برای ترکیه و ایران و همچنین دولت عراق و کردستان عراق مهم است. مصطفی سعدون در این باره نوشت: «ترکیه نمیخواهد ایران در تلعفر که با سوریه هممرز است نفوذ داشته باشد؛ چنین مسالهیی انتقال تسلیحات از راههای زمینی از شرق به غرب عراق را آسان میکند. این مساله همچنین یکی از علتهای مناقشات در مورد تلعفر است. اردوغان میترسد تلعفر که در 60 کیلومتری مرز ترکیه قرار دارد، به بهشتی امن برای فرقههای شیعه نزدیک به عراق تبدیل شود. رییسجمهور ترکیه همچنین در مورد اتحاد احتمالی میان «پ.ک.ک» و واحدهای استقرار مردمی در حملات احتمالی در خاک ترکیه یا تسهیل احتمالی انتقال تسلیحات از سوی واحدهای استقرار مردمی به «پ.ک.ک» در مبارزه با ارتش ترکیه نگرانیهایی دارد.»
جوزف بریفل هم به نقش احتمالی بعثیها در دوران پس از آزادسازی موصل اشاره کرد. وی گفت: «در میان اظهارنظرها در مورد دوران پس از آزادسازی موصل، یک گروه جا ماندهاند و آن بعثیها هستند که نقشی پیچیده در موصل ایفا کردهاند و از زمان حمله امریکاییها در سال 2003 تاکنون، روابطی غیرسازنده با دولتهای حاکم در بغداد داشتهاند. اگر نقش بعثیهای پیشین در عراق پس از داعش فراموش شود، آنگاه بسیاری از مسائل کلیدی که با ورود داعش به موصل در سال 2014 ایجاد شدند، احتمالا بار دیگر در آینده تکرار خواهند شد. این ارتباط با بعثیها بود که هویت عراقی به داعش داد و به آنها کمک کرد در حمله به موصل، با دیگر گروههای عراقی متحد شوند. یکی از این اتحادهای ایجاد شده در نتیجه ارتباط با بعثیها، اتحاد با ارتش نقشبندی به رهبری عزت الدوری بود. شبکه بعثی ارتش نقشبندی بود که در زمان حمله نیروهای داعش به موصل در ماه ژوئن سال 2014، ورود داعشیها را به شهر تسهیل کرد.»