یک اقتصاددان میگوید، فراهم کردن فضای سالم برای کسب و کار، جلوگیری از کاغذبازی، روند صحیح خصوصیسازی و قراردادهای دو طرفه صادرات و واردات، میتواند اقتصاد ایران را از رکود تورمی نجات داده و نفرین منابع را از ایران دور کند.
علیاکبر نیکواقبال، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا درباره راهکارهای خروج اقتصاد ایران از وضعیت رکود تورمی اظهار کرد: ما در دهه گذشته با رکود تورمی روبهرو بودیم از طرفی در سه سال اول دولت یازدهم اعلام شد که تورم را کنترل کردهایم و جلو نوسانات آن را گرفتهایم که این موضوع دستاورد بزرگی است ولی حتی اگر ما درحال حاضر تورم را ۱۰درصد در نظر بگیریم با توجه به کسادی و رکود موجود باید به دنبال راهکار اساسی برای برونرفت از این مشکل باشیم.
وی ادامه داد: نظام سیستمی اقتصاد مثل ارگانهای بدن انسان است که اگر عضوی ناراحت شود، کل اعضا ناراحت میشود در نتیجه در اقتصاد ممکن است با مسالهیی مواجه شویم که با حل آنها مشکلات کل سیستم حل نشود. دولتمردان ما باید در چند بخش اثرگذاری داشته باشند تا در کل، سیستم اقتصادی راه بیفتد ولی درحال حاضر تا سلامتی کل سیستم فاصله زیادی مانده است.
این اقتصاددان درباره ریشههای مشکلات اقتصادی ایران گفت: به علت وابستگی شدید اقتصاد ما به نفت طی ۶۰- ۷۰سال گذشته بیماری هلندی در کشور شکل گرفت ولی در دهه اخیر این موضوع بسیار بحرانی شد و درحال حاضر به صورت ملموس مصیبت منابع را در تمام وجودمان لمس میکنیم.
نیکواقبال درباره وضعیت اقتصاد و ارتباط آن با شرایط رکودی ساختوساز اظهار کرد: از آنجا که واردات خانه، زمین و مسکن غیرممکن است در گذشته این بخش رونق بسیار بیشتری از سایر بخشها به دست آورد به طوری که هر شخصی که در بخش مسکن سرمایهگذاری میکرد به طور متوسط سالی ۳۰درصد سود به دست میآورد در صورتی که هیچ یک از بخشهای اقتصاد حتی سوداگری هم چنین سودی را نداشت.
این دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در نتیجه این موضوع منابع بسیار عظیمی در ساختمانسازی آمد اما درحال حاضر هر چه دولت میخواهد کمک کند که باز صنعت مسکن و ساختوساز جان بگیرد تا از این طریق دیگر بخشهای وابسته به ساختوساز راه بیفتد به نتیجه نمیرسد و نمیشود که از طریق شکوفایی مسکن رونق اقتصادی را به تمام بخشها ببریم.
وی درباره کاهش دستوری نرخ سود سپردههای بانکی توضیح داد: به نظر من کاهش نرخ سود سپردهها شرایط را بدتر میکند. سابقا رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده بود که به صورت دستوری نرخ سود سپردهها را کاهش نمیدهد که از دیدگاه من، این صحبت بسیار مثبت بود ولی متاسفانه در عمل این اتفاق رخ نداد و کاهش نرخ سود سپردههای بانکی به صورت دستوری و بخشنامهیی به کل بانکهای کشور تحمیل شد.
نیکواقبال تصریح کرد: متاسفانه در سیستم بانکی ما بانکها حدود ۶۰ درصد منابعشان را به شرکتهای مربوط به خودشان میدهند در نتیجه آن اصلی که باید به فردی وام دهیم که دارای بالاترین بازدهی باشد در اقتصاد ما اجرا نشده است.
این دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تاکید کرد: دل بستن دولت به اینکه اگر صنعت ساختوساز را راهاندازی کنند ۳۰۰صنعت ساختوساز شکل میگیرد و رشد اقتصادی خواهیم داشت، خیال بیهودهیی است چراکه با تلاشهای انجام شده و حتی پایین آوردن نرخ بهره، بازار مسکن تکانی نخورده است.
وی ادامه داد: از سال ۱۹۷۰ به این طرف رکود تورمی در سطح دنیا به وجود آمد و اقتصاددانهای آن زمان راهحلی که بتواند این مشکل را حل کند، پیدا نکردند. در نتیجه در کشورهای صنعتی تورم را روی دو درصد نگه داشتهاند و مقداری بیکاری و کسادی را تحمل کردند. آنها اولویت را به مهار قیمتها دادند.
نیکواقبال اضافه کرد: ما در ایران طی همین دوره چهار ساله دولت یازدهم هم حدود سالی ۳۰درصد رشد نقدینگی داشتیم. این رشد باید طبیعتا تورم حداقل ۲۵درصدی را به وجود میآورد ولی حالا که این تورم به وجود نیامده، احتمال سونامی تورم پشت گوشمان احساس میشود.
این دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران بیان کرد: هر سیاست اقتصادی که بخواهد طرف تقاضا را بگیرد و راهاندازی اقتصاد را از طریق تقاضا انجام دهد، تهدید بالایی است که در ایران این موضوع وجود دارد. ما شانس آوردیم که با رشد ۳۰درصدی نقدینگی هنوز دچار تورم زیادی نشدیم ولی احتمال دارد که در آینده این موضوع رخ دهد.
وی افزود: سیاستگذاران ما نباید از طریق نشر اسکناس و افزایش پایه پولی مسائل اقتصادی را حل کنند. تنها راهحل سیاستگذاریها برای طرف عرضه است آن هم بدون اینکه تاثیری در تقاضا و رشد نقدینگی داشته باشد در واقع باید معجزهیی صورت گیرد تا شرکتی که به طور مثال ۱۰۰واحد تولید میکند بدون اینکه وام بگیرد یا چاپ پول داشته باشیم ۲۰۰واحد تولید کند که این موضوع کار سختی است. نیکواقبال تاکید کرد: سیاستهای طرف تقاضا خیلی ساده ولی خطرناک است اما سیاستهای طرف عرضه بسیار سخت اما برای اقتصاد ایران بسیار راهگشاست و با نظریات اقتصاددانهای بزرگ دنیا هم همخوانی دارد.
این دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در پاسخ به اینکه دولت باید چه سیاستهایی را انجام دهد تا بهرهوری عوامل تولید افزایش یابد، گفت: فضای کسبوکار برای تولیدکنندگان ما در مقایسه با کشورهای صنعتی بسیار سخت است. این موضوع به خاطر عواملی چون مجوزهای شهرداری یا گرفتن وام از بانکهاست و این موضوعات قیمت تمام شده را ۳۰درصد نسبت به باقی کشورهای صنعتی بالا میبرد. ما باید وضعیت کسبوکار را جدیتر جلو ببریم البته دولت یازدهم در این مورد کارهای خوبی انجام داده اما آن کارها کافی نیست و باید بیشتر شود.
وی ادامه داد: باید کاغذبازیها را کم کرد چراکه کاغذبازی باعث به وجود آمدن فساد و زیرمیزی دادنها میشود. این موضوع میتواند از تمام موضوعات با اهمیتتر باشد چراکه اگر این مساله را درست نکنیم، مسائل دیگر درست نمیشود. نیکواقبال درباره روند خصوصیسازی در ایران اظهار کرد: اگر نگوییم همه در اکثر کشورها خصوصیسازی انجام شده که موفقترین آنها کشور آلمان بود. آلمان شرقی ظرف دو سال خصوصیسازی را انجام داد و مدیران عامل شرکتهای دولتی پس از این کار استعفا دادند ولی در کشور ما این موضوع منبع درآمد مدیران و کارمندان شده و در نتیجه موفقیت خصوصیسازی در ایران خیلی اندک بوده است.