پاسخ ملی‌گرایانه به روند نابرابری در جهانی‌سازی

۱۳۹۵/۰۸/۲۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۵۱۵۵

گروه جهان| طلا تسلیمی|

دوران جهانی‌سازی با کامیابی و شکوفایی همراه بود. میلیون‌ها نفر از جریان کالاها، پول و افراد در مرزهای کشورهای مختلف سود می‌بردند، اما بیشترین منفعت عاید عده اندکی از افراد خاص می‌شد و همان‌طوری که عدم تساوی افزایش می‌یافت، به‌ندرت صدای فریاد آنها که از جریان عقب مانده بودند و سودی نمی‌بردند، درآمد. درنهایت، همه این نارضایتی‌ها به شکل شور و اشتیاق ملی‌گرایی، وعده کنترل بر تجارت آزاد و بانک‌های جهانی و مهاجرت، نمایان شد. جهانی‌سازی متوقف و دوران جدیدی در مقابله با جهانی‌سازی و حمایت از تولیدات داخلی آغاز شد.

نشریه نیویورک‌تایمز در گزارشی به قلم روشیر شارما نوشت، جهانی‌سازی نخستین شکست خود را در سال 1914 و با آغاز جنگ جهانی تجربه کرد؛ در آن سال بود که 4دهه دوران شگفت‌انگیز افزایش مهاجرت و تجارت، پایان یافت. اما جهانی‌سازی بار دیگر موفق شد جای خود را در اقتصاد ملت‌ها پیدا کند. در حقیقت، آن دوران را می‌توان نمونه عینی رونق جهانی‌سازی دانست که در دهه1980 شکل گرفت و در دوران بحران مالی جهانی سال 2008 متوقف شد. امروز بار دیگر جهانی‌سازی در حال عقب‌نشینی است. پوپولیست‌ها روی کار می‌آیند و بارزترین نمونه این روند، پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ است. آنها از کمی پیش‌تر کنترل را در دولت بریتانیا در دست گرفته‌اند و در استرالیا، فرانسه و آلمان هم پیشرفت‌هایی داشته‌اند.

هنوز مشخص نیست که ترامپ که حمایت از تولیدات داخلی و سختگیری بیشتر در مرزها را خواستار شده، چگونه کاخ سفید را اداره خواهد کرد. اما آشکار است که روند جهانی گشوده و آزاد در حال فروپاشی است. اقتصادهای ملی هر چند سال یک‌بار در چرخه‌یی از رونق به رشد تغییر می‌یابند، اما جهانی‌سازی متفاوت است. دست‌کم از زمانی که چنگیزخان مغول امنیت برای سفر در جاده ابریشم را تامین کرد، انتقال کالاها، پول و مردم بین مرزها افزایش یافت و چندین دهه طول کشید تا این وضعیت تغییر کند. کاهش این روند که در سال 1914 آغاز شد، برای سه دهه ادامه یافت و به تدریج اقتصاد جهان را تضعیف کرد و به خشمی دامن زد که در نهایت به جنگ جهانی دوم منجر شد. عقب‌نشینی در روند جهانی‌سازی که در سال 2008 آغاز شد، هنوز ادامه دارد و زمان آن رسیده که به مخاطرات احتمالی آن که رشد اقتصادی با سرعت کمتر، بالا رفتن نرخ تورم و افزایش درگیری‌هاست، توجه شود.

شباهت‌ها میان دو دوره رونق اقتصادی به‌شدت چشمگیر است. محرک پیشرفت اخیر جهانی‌سازی تغییر در فناوری ازجمله کشتی‌های باربری و اینترنت و قوانین جدیدی بود که مسیر را برای پرجمعیت‌ترین کشور جهان یعنی چین به تجارت، باز کرد. پیش از سال 1914، کشتی‌های بخار و اینترنت عصر ویکتوریایی یا همان تلگراف، همگام با قوانین جدیدی که درهای بزرگ‌ترین اقتصاد قرن نوزدهم یعنی بریتانیا را به روی واردات گشود، شروع جهانی‌سازی بود.

در آستانه جنگ جهانی اول، شرایط جهان به نوعی مشابه شرایط کنونی بود. تنش‌های اجتماعی ناشی از روند سریع جهانی‌سازی در اوایل قرن بیستم هم روندی آشناست. میزان درآمدی که به جمعیت یک‌درصدی افراد ثروتمند امریکایی می‌رسد، از سال1870 به‌تدریج افزایش یافت و اواخر دهه1920 به نزدیک 20درصد از کل درآمدها در کشور رسید. نارضایتی عمومی گسترش یافت و سیاستمداران به‌ویژه پس از سال 1929 که اقتصاد جهانی نخستین رکود شدید را تجربه کرد، مشغول بستن مرزها شدند. امریکا به اقتصاد داخلی روی آورد و کنگره قانون افزایش تعرفه‌های گمرکی را تصویب کرد که تضمینی برای جنگ تجاری در جهان محسوب می‌شد. انتقال پول از کشوری به کشور دیگر در دهه‌های 1930 و 1940 به‌تدریج کاهش یافت. امریکا در اوایل دهه 1930 درها را به روی مهاجران بست، 80هزار مکزیکی به وطن خود بازگشتند و افراد بسیار دیگری هم از امریکا اخراج شدند. بستن مرزها به کاهش رقابت و تجارت منجر شد و در نهایت به رکود اقتصادی انجامید. در امریکا، پوپولیست‌ها با شعارهایی همچون «ثروت را تقسیم کنید» و «امریکا در اولویت»، قدرت را در دست گرفتند، اما در اروپا و در آسیا دیکتاتوری‌های نظامی روی کار آمدند و در نهایت جنگ جهانی دوم آغاز شد. پس از جنگ، دموکراسی‌های پیروز بار دیگر ایجاد جهانی گشوده و آزاد را آغاز کردند و چندین دهه طول کشید تا تجارت، انتقال پول و جابه‌جایی افراد به اوج برسد.

اتفاقات سال 2008 هم درست مشابه سال 1914 بودند. با کاهش تقاضا در سطح جهانی و اجرای قوانین سختگیرانه وارداتی در بسیاری از کشورها، تجارت کاهش یافت. تولید ناخالص جهانی از 30درصد در سال 1973، در سال 2008 به 60درصد افزایش یافت، اما در دوران بحران مالی جهانی کاهش چشمگیری داشت و حالا به 55درصد رسیده است. جاری شدن سرمایه به‌ویژه به‌صورت وام‌های بانکی با سرعت بیشتری کاهش یافتند. جابه‌جایی افراد هم با سرعت کمتری صورت می‌گیرد. باوجود سرازیر شدن سیل پناهجویان به اروپا، مهاجرت از کشورهای فقیر به غنی در سال‌های 2011 تا 2015 در مقایسه با 5سال پیش از آن، 4میلیون نفر کاهش یافت و به 12میلیون نفر رسید. درست همانند اتفاقات دهه 1930، روند کند تجارت، سرمایه‌گذاری جهانی و تجارت، اقتصاد جهانی را بیش از پیش تضعیف می‌کند.

رونق اخیر تجاری از طریق توافقنامه‌های نسبتا ساده که تعرفه گمرکی بر واردات را کاهش می‌دادند، ناشی شده بود. اما توافقنامه‌های تجاری حالا پیچیده‌تر شده‌اند و حصول آنها هم زمان بیشتری وقت می‌برد. در عین حال، بزرگ‌ترین اقتصادهای جهانی از سال2008 تدابیر حمایت از تولیدا داخلی را اتخاذ کرده‌اند و هند، روسیه، چین و امریکا در این روند پیشرو بودند و طولی نمی‌کشد که این روند به دیگر کشورها هم سرایت کند. تغییرات در اقتصاد چین سرعت تجارت را کاهش خواهد داد. کشورهای بسیاری در سراسر جهان از طریق تامین مواد خام و قطعات برای کارخانه‌ها در چین و اخیرا در کشورهایی همچون لهستان و مکزیک، رونق یافته بودند. اما این شرایط با تغییر رویکرد چین و تامین مواد اولیه در داخل کشور، تغییر کرد.

صندوق بین‌المللی پول اخیرا اتوماسیون و دیگر عوامل بی‌ربط به جهانی‌سازی را به عنوان خطری برای فرصت‌های شغلی متوسط معرفی کرده است. اما این واقعیت سیاسی نباید نادیده گرفته شود؛ شرایط در پی مقابله با مهاجران و تجارت تغییر کرده و زمان آن رسیده که به عواقب مقابله با جهانی‌سازی توجه شود. امروز پوپولیست‌ها بار دیگر با درخواست برای حمایت از صنایع داخلی و تقسیم ثروت روی کار می‌آیند. تقسیم مجدد و متفاوت ثروت در کشورها می‌تواند فاصله درآمد میان اشخاص را از بین ببرد؛ اما حمایت بیش از اندازه از تولیدات داخلی می‌تواند به فاصله ثروتی میان ملت‌ها منجر شود. بعد از جنگ جهانی دوم، شمار اندکی از کشورها با تکیه بر صادرات از فقر گریختند و حالا افزایش موانع تجاری شرایط را برای پیشروی اقتصادهای در حال توسعه دشوار می‌‌کند. برتری اقتصادی از اقتصادهای وابسته به صادرات همانند کره‌جنوبی و تایوان به اقتصادهای وابسته به بازارهای داخلی همچون هند و اندونزی تغییر می‌یابد.

در گذشته، امید بر این بود که ایجاد ارتباطات بیشتر در میان کشورهای جهان، از مقابله نظامی آنها جلوگیری‌ کند. چنین امیدی در سال‌های اخیر نیز دیده‌ می‌شد، اما ارتباطات از هم گسسته می‌شوند، تنش‌ها در حال افزایش هستند و پوپولیسم «ملت در اولویت» محبوبیت بیشتری می‌یابد. نمونه آن هم اظهارات دونالد ترامپ در کمپین‌های انتخاباتی در مورد تشدید تدابیر امنیتی در مرزها، مذاکره مجدد یا لغو توافقنامه‌های تجاری بزرگ و کاهش حمایت از متحدان امریکاست. با توجه به شرایط موجود، این مساله کاملا مشخص است که جابه‌جایی کالا، پول و افراد در جهان همچنان روندی نزولی را طی خواهد کرد. آنچه از تاریخ می‌توان آموخت این است که پایان شب سیاه، سپید است و مقابله با جهانی‌سازی همواره به دوره‌یی جدید از جهانی‌سازی و مرزهای گشوده می‌انجامد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر