طنین‌انداز شدن ناقوس قوم‌گرایی در افغانستان

۱۳۹۵/۰۸/۰۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۳۷۹۰

گروه جهان|

ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول رییس‌جمهور افغانستان در تازه‌ترین سخنرانی‌اش، رهبران دولت وحدت ملی را به قوم‌گرایی متهم کرده است. دوستم که رهبری جنگ علیه طالبان در فاریاب را بر عهده داشته در یک گردهمایی در شهر شبرغان از قوم‌گرایی رهبران دولت وحدت ملی سخت انتقاد کرده است. دوستم گفته است: «رییس‌جمهور اگر کسی پشتون باشد، او را دوست دارد ولی اگر پشتون و از ولایت لوگر باشد او را بیشتر دوست دارد.»

معاون اول رییس‌جمهور همچنین درباره‌ عبدالله عبدالله، رییس اجرایی دولت وحدت ملی نیز گفته که او تاجیک‌ها را در دولت به کار می‌گیرد. دوستم گفته است: «رییس اجرایی اگر کسی تاجیک باشد ولو که در میان مردم ناتوان و بدنام، او را به سمتی می‌گمارد.»

همزمان با اظهارات معاون اول رییس‌جمهور در مورد قومی‌شدن دولت، احمدضیا مسعود، نماینده ویژه رییس‌جمهور در امور حکومتداری خوب، هم در نشستی در ولایت پنجشیر از قومی‌شدن دولت انتقاد کرده است. این‌بار اول نیست که ژنرال دوستم نسبت به عملکرد دولت وحدت ملی واکنش نشان می‌دهد. ژنرال دوستم تاکنون دوبار از دولت وحدت ملی قهر کرده است.

روزنامه هشت صبح افغانستان می‌نویسد: «چالش قومی‌شدن دولت وحدت ملی روزبه‌روز جدی‌تر شده و تنش‌ها میان دولتی‌ها را بیشتر می‌کند. پیش از این عبدالله عبدالله نیز از عملکرد رییس‌جمهور به‌شدت انتقاد کرده بود. او رییس‌جمهور را به پایبند نبودن به توافق سیاسی که منجر به ایجاد دولت وحدت ملی شده، متهم کرده بود. در کنار آن اکثر محافل سیاسی و رسانه‌های داخلی و خارجی، به‌طور مرتب از جناح‌بندی‌های خطرناک قومی در درون دولت خبر می‌دهند.

به باور آگاهان، تنش‌های شکل‌گرفته در شبکه‌های اجتماعی از سوی کسانی که به اقوام مختلف وابسته‌اند، نشان می‌دهد که افغانستان به سوی مرز‌بندی‌های تنش‌آلود و خطرناک قومی حرکت می‌کند و این مساله می‌تواند، خطراتی تا سرحد تجزیه کشور و درگیری‌های فرقه‌یی را به دنبال داشته باشد.»


موریانه اختلافات در بنیاد دولت

هشت صبح افغانستان می‌نویسد: «سخنان ژنرال دوستم و احمدضیا مسعود نشان می‌دهد، اختلاف‌های قومی از درون مثل موریانه دولت وحدت ملی را می‌خورد. ژنرال دوستم و احمدضیا مسعود، متحدان سیاسی اشرف غنی بودند. این دو شخصیت سیاسی در ساختن ائتلاف انتخاباتی موسوم به «تحول و تداوم» که رهبر آن اشرف غنی بود، نقش مهمی داشتند و برای پیروزی انتخاباتی این ائتلاف تلاش زیادی کردند. امروز همین شخصیت‌ها در حضور رسانه‌ها و بسیار علنی رییس‌جمهور غنی را متهم به منطقه‌گرایی و قوم‌پرستی می‌کنند. این در حالی است که ژنرال دوستم و احمدضیا مسعود در کمپین انتخاباتی ۲۰۱۴ حضور خودشان در جناح سیاسی غنی را نشان‌دهنده‌ «افغانستان‌شمول‌بودن» این جناح خوانده بودند. اما امروز خودشان این روایت را نفی می‌کنند.

اطرافیان اشرف غنی هم این روز‌ها تحرکات و همایش‌های قومی بسیار تحریک‌آمیزی برگزار کرده‌اند. گفته شده، برخی نزدیکان رییس‌جمهور در همایش قومی موسوم به «منار نجات» شرکت کرده‌اند که در آن افغانستان سرزمین یک قوم به‌خصوص خوانده شده است. منتقدان بر این باورند گروهی که در این همایش شرکت کرده‌اند، غنی را به پشتونیزه‌کردن بیشتر نهاد‌های دولتی تشویق می‌کنند، طالبان را خطری جدی برای افغانستان نمی‌دانند، معتقدند که «تفنگ‌سالاران شمال» بیشتر از هر چیزی خطرناک هستند. به گفته مخالفان غنی، نزدیکان رییس‌جمهور از آنجایی که افغانستان را سرزمین یک قوم می‌دانند، تمام سیاستمداران غیرپشتون را تفنگ‌سالار می‌خوانند. شخص اشرف غنی هم از ذهنیت سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ فاصله نگرفته و فکر می‌کند که رسالتش تضعیف «جنگ‌سالار‌ها» است. به همین دلیل است که بی‌اعتمادی‌های سیاسی و قومی روزبه‌روز افزایش می‌یابد. رییس‌جمهور هم تلاش جدی برای از میان‌برداشتن اختلاف‌های قومی و سیاسی نکرده است. این در حالی است که اختلاف‌های قومی و سیاسی، خطر انفجار درونی نظام مشروع افغانستان را افزایش می‌دهد. به اعتقاد ناظران، شاید نظام مشروع افغانستان، با وجود ناتوانی نیروهای امنیتی‌اش و مشکلات دیگر، به‌دلیل فشار نظامی طالبان سقوط نکند اما اختلاف‌های قومی و سیاسی قطعا دولت را به قهقرا خواهد برد.»

در گزارش هشت صبح افغانستان آمده است: «اشرف غنی و دیگر مقام‌های ارشد دولت وحدت ملی باید حوادثی را که منجر به فروپاشی حاکمیت نجیب‌الله شد، مرور کنند. حکومت نجیب‌الله به‌دلیل اختلاف‌های قومی و سیاسی از درون منفجر شد. در آن زمان هم ژنرال دوستم از نجیب ناراضی بود. اگر این اختلاف‌های سیاسی ادامه پیدا کند، افغانستان به عنوان یک ملت دچار سقوط و فروپاشی می‌شود. ما به عنوان یک ملت و دولت، جنگ را به طالبان می‌بازیم و نهاد دولت که به قیمت جانفشانی‌های نیروهای امنیتی و هزینه‌های گزاف انسانی و مالی جامعه‌ جهانی شکل گرفته است را از دست می‌دهیم. قشر سیاسی افغانستان نباید اجازه بدهند که تاریخ یک‌بار دیگر تکرار شود. در وضعیتی که طالبان، نظام را زیر فشار نظامی جدی قرار داده‌اند، ضرورت ایجاب می‌کند که قشر سیاسی کشور متحد باشند. سیاستمداران بیرون و درون دولت هم باید بدانند که در عدم موجودیت نهاد دولت نمی‌توانند، حرمت سمتی، ولایتی یا حزبی داشته باشند.»


هشدار درباره موج اجتماعی قوم‌گرایی

زلمی ملی‌یار، استاد دانشگاه نیز با هشدار نسبت به شرایط امروز سیاسی و اجتماعی می‌نویسد، «این روز‌ها وقتی شبکه‌های اجتماعی را مرور می‌کنیم فقط و فقط رنگ و بوی قومیت‌گرایی، هتک حرمت و توهین قومی به اقوام دیگر به چشم می‌خورد. بسیاری از افراد تحصیل‌کرده و نخبه هم با زیر پا گذاشتن حرمت‌ها، شدید‌ترین الفاظ را به یک فرد یا گروهی به نمایندگی یک قوم نسبت می‌دهند. رهبران سیاسی هم وارد این جناح‌بندی قومی شده‌اند. در سطح علمی هم در بسیاری از مراکز عالی آموزشی، استادان جوان یا با سابقه، به‌جای ارائه راهکار و بررسی این مشکل، وارد این جریان خطرناک شده و دانشجویان را عملا در دو یا چند جناح علیه هم تحریک می‌کنند. جدا از اینکه عامل افزایش این قوم‌گرایی رادیکال، در همه اقشار افغانستان حرکتی سیستماتیک و سازماندهی‌شده است، یا مبنای برگشت تاریخی و عدم توسعه فرهنگی دارد یا ندارد، آنچه آشکارا مشاهده می‌شود؛ این است که قوم‌گرایی و تمایلات منفی قومی ‌تا سرحد علایق شدید فاشیستی در نهاد بسیاری وجود دارد و بخش زیادی از مردم افغانستان هنوز در‌‌ همان دایره کوچک قومی خود می‌اندیشند و با کوچک‌ترین فرصت، آن تمایلات را بروز می‌دهند.»

زلمی ملی‌یار ادامه می‌دهد: «با اهمال رهبران سیاسی و نخبگان، تضاد‌های قومی و نژادی در برخی جوامع منجر به جنگ‌های داخلی و حتی تجزیه شده، یوگسلاوی سابق نمونه‌یی از این دست کشور‌هاست. ولی کشورهایی نیز وجود ‌دارند که با مدیریت قوی و اتحاد عمل نخبگان، این شکاف اجتماعی کنترل شده و زمانی که به مرحله مدرنیته رسیدند، از آن بدون ایجاد آسیب‌های اجتماعی شدید گذر کردند. فرانسه، سوییس یا هند نمونه‌های واضح این مثال موفق هستند. باید توجه داشت که در صورت اهمال و اقدام جدی نکردن، احتمال افزایش و تشدد اختلافات در سطح بسیار بالا، نا‌امیدی در بین اقشار اجتماعی و افزایش خشونت‌ها و سوءاستفاده وسیع‌تر گروه‌های مخالف دولت به میان می‌آید و نهایتا موضوع تجزیه به مانند نمونه‌های موجود در گذشته داغ می‌شود. پس قوم‌گرایی رادیکال را باید اصلی‌ترین چالش اجتماعی امروز افغانستان خواند که در سطح وسیعی گروه‌های سیاسی را هم درگیر کرده تا جایی که تفاوت نگاه سیاسی و حزبی، جای خود را به تفاوت‌های قومی و نژادی و امتیاز‌گیری از آن داده است.»

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر