گروه جهان
اقدام اخیر ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه در تعلیق قرارداد دوجانبه مدیریت و جابهجایی پلوتونیوم میان امریکا و روسیه، آخرین حرکتی است که شیب تند روابط رو به وخامت مسکو و واشنگتن را تندتر کرده است. مسکو برای توجیه این اقدام خود فهرستی را از اقدامات امریکاییها تهیه کرده که به گفته کرملین منافع ملی روسیه را نقض کرده است. به بیان کوتاه مسکو فکر میکند که برخی اقدامات ایالات متحده مشخصا برای تضعیف و تضییع منافع اقتصادی و امنیتی روسیه است.
به گزارش راشا دایرکت، تعلیق توافقنامه مدیریت و جابهجایی پلوتونیوم از طرف روسیه، واکنش سریع وزارت امور خارجه ایالات متحده را در پی داشت. وزارت خارجه امریکا با انتشار بیانیهیی اعلام کرد که امریکا مذاکرات دوجانبه روسیه ـ ایالات متحده درباره سوریه را به دلیل بیاعتمادی و نارضایتی واشنگتن از طرف روسی تعلیق میکند. روسیه در مقابل دولت اوباما را متهم کرد که در گفتوگوهای سوریه تمایل و توانایی تصمیمگیری درباره جزییات را ندارد. دیمتری ترنین، کارشناس موسسه کارنگی در مسکو میگوید: «تنش امریکا ـ روسیه از زمان درگیریهای اوکراین در 2015-2014 به خطرناکترین مرحله خود رسیده است. رهبران هر دو کشور باید از این شرایط فاصله بگیرند.»
چند روز پیش از تحولات اخیر در روابط دو کشور، تعدادی از کارشناسان روس در نشست بینالمللی والدای در مسکو به رهبران هر دو کشور توصیه کردند که از دامن زدن به اختلافات و رسیدن به یک نقطه بیبازگشت در این روابط خودداری کنند. رابرت لگولد، کارشناس علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا و رودریک لین، سفیر سابق بریتانیا در مسکو (2004-2000) و دزموند براون، وزیر دفاع سابق بریتانیا (2008-2006) درباره علل و نتایج احتمالی بالا گرفتن بیش از پیش تنشها در روابط ایالات متحده و روسیه گفتوگو کردند.
در این نشست با عناوینی تحت عنوان بیاعتمادی کارشناسان تا بدانجا پیش رفتند که نسبت به جنگ نیابتی میان روسیه و ایالات متحده در سوریه هشدار دادند و این مساله را بسیار خطرناک خواندند. تنها چند روز پس از این نشست بود که ایالات متحده و روسیه تصمیم گرفتند تا اندک پیوندهایی را که به اعتقاد کارشناسان میتوانست باعث بهبود روابط دوجانبه شود را نیز متوقف کنند.
همکاریهای ایالات متحده و روسیه در زمینه تسلیحات هستهیی یکی از معدود زمینههایی بود که دو کشور میتوانستند، بدون تهدید منافع یکدیگر سطح مشخصی از همکاری را در آن تعریف کنند. لین که در سالهای 2000 تا 2004 سفیر بریتانیا در روسیه بوده است، با یادآوری بازدید خود از تاسیسات هستهیی نیروی دریایی روسیه، این دیدار را بخشی از تلاش برای ترغیب مسکو به همکاری با غرب در زمینه محدود کردن تسلیحات هستهیی میداند. او میگوید: «من با لباس کاملا نظامی به این سفر رفتم. چند مامور از سرویس امنیت فدرال (FSB) و سازمان اطلاعات روسیه نیز همراهم بودند. یکی از این ماموران دوربینی همراه داشت و مرتبا از من عکس میگرفت. من فکر میکردم که این کار خلاف قوانین روسهاست چرا که درست پشت سر من کشتیهای کروز و زیردریاییهای هستهیی روسیه قرار داشتند.»
درست روز بعد از این بازدید بود که سفیر سابق بریتانیا با نوشتن یادداشتی در روزنامه روسی از تلاشهای روسیه برای همکاری هستهیی با غرب تقدیر کرد و نوشت که روسیه، بریتانیا و ایالاتمتحده توانستهاند بر بیاعتمادیهای باقیمانده از دوران جنگ سرد غلبه و یک همکاری کارآمد را بر پایه روابط مثبت بنا کنند.
اما به نظر میرسد که آن روزها گذشته است. البته ناظران معتقدند سطح فعلی بیاعتمادی که میان سیاستگذاران در روسیه و غرب وجود دارد به مراتب کمتر از دوران جنگ سرد است اما نمیتوان تهدید آن را نادیده گرفت. لگولد در این باره میگوید: «روابط میان ایالاتمتحده و روسیه عمیقا وخیم شده و به یکی از بدترین دوران خود در روزهای پس از جنگ سرد رسیده است.» به اعتقاد کارشناسان، مهمترین خصیصه جنگ سرد که اخیرا در روابط فعلی روسیه و امریکا احیا شده این است که در طول جنگ سرد، ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی برای هر مساله و بحرانی در اقصی نقاط جهان، انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه میرفتند. آنها این کار را با هدف گرفتن سیستمهای سیاسی و اقتصادی طرف مقابل تحت عناوینی چون کاپیتالیسم و کمونیسم انجام میدادند. لگولد میگوید که این شرایط بار دیگر در روابط واشنگتن ـ مسکو ظهور کرده است. در حالی مسکو ایالاتمتحده را به خاطر حمایت از تغییر رژیمهای سیاسی در اقصی نقاط جهان سرزنش میکند که واشنگتن روسیه را برای حمایت از رژیمهای غیردموکراتیک نکوهش میکند.
کارشناسان هشدار میدهند که اگر نخبگان سیاسی در واشنگتن و مسکو همچنان این مواضع را حفظ کنند، مواضعی که به نوعی یادآور جنگ سرد است، چشمانداز بهبود روابط مسکو ـ واشنگتن بسیار تیره و تار خواهد بود. بر این اساس، اگر دوطرف به این مساله توجه نکنند هر گونه تغییری غیرممکن خواهد بود مگر اینکه در سطح رهبری یکی از طرفین یا هر دو طرف تغییراتی بنیادین ایجاد شود که احتمال آن هم در آیندهیی قابل پیشبینی بعید است. در فضایی که بیاعتمادی، یعنی بدترین مشخصه جنگ سرد، حاکم است به نظر میرسد که روسیه و ایالات متحده تمایل خود را برای حفظ ارتباط با یکدیگر از دست دادهاند. با ادامه این شرایط دیر یا زود جهان شاهد عواقب بازگشت اندیشههای جنگ سرد خواهد بود.