استاندارد ملی از کیفیت عقب مانده است

۱۳۹۵/۰۷/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۳۱۲۳

گروه اقتصاد اجتماعی| علی دانشیان|

استاندارد مجموعه‌یی از قوانین، ساختارها و شاخص‌هاست که کیفیت، سلامت و کارایی کالاها و خدمات تولیدی را تضمین می‌کند. وجود استاندارد در تولید، برای یکدست کردن معیارهای سنجش و افزایش سطح اعتماد عمومی که به رشد و پایستگی تقاضا منجر می‌شود، اهمیت فراوان دارد. اهمیت این موضوع به اندازه‌ایست که در تقویم جهانی، یک روز به عنوان روز جهانی استاندارد نامگذاری شده تا به همگان یادآوری کند که تدوین، پذیرش و اجرای استانداردهای مختلف نقشی اساسی در ثبات و پایداری تولید دارد. اما آیا این مهم در ایران و صنایع تولیدی‌اش درک شده است؟ آیا کیفیت تولید در ایران منطبق با استانداردهای ملی و منطقه‌ایست؟ و اگر هست، آیا این تطابق توانسته کیفیت کالاهای ایرانی را تضمین کند؟ وضعیت کالاهای استاندارد ایرانی در مقایسه با کالاهای خارجی چیست؟ آیا استاندارد تقاضای محصولات داخلی را افزایش داده است؟ «تعادل» به مناسبت روز جهانی استاندارد با سعید بزرگمهر‌نیا، کارشناس استاندارد و مدیر کنترل کیفی یکی از بنگاه‌های داخلی به گفت‌وگو نشسته تا پاسخی برای پرسش‌های بالا بیابد


نقش و اهمیت استاندارد در زندگی اجتماعی جامعه امروزی ایران چیست؟

ایران کشوری درحال توسعه است که صنایع مختلفی در آن در حال شکوفایی هستند. هدفگذاری‌‎هایی هم که در حوزه‌های مختلف براساس برنامه‌های پنج ساله توسعه و سند توسعه ملی صورت گرفته است، این موضوع را تایید می‌کند که صنایع و حوزه فعالیت‌های متعددی در حال حاضر در ایران در حال پایه‌گذاری یا ریشه دواندن هستند. اما اهمیت این مقوله در ارتباط با معادله زندگی اجتماعی مردم چطور ارزیابی می‌شود؟ نخست باید گفت صنایعی که امروز درحال شکل‌گیری و توسعه هستند در درجه اول قرار است نیاز بازارهای داخلی را تامین کنند. بنابراین نزدیک بودن آنها به سطح استانداردهای بین‌المللی، متضمن این خواهد بود که با گسترش رشته فعالیت‌هایی که امروز در حال شکل‌گیری یا توسعه هستند در آینده کالا یا خدمات با کیفیت به مصرف‌کننده ایرانی عرضه خواهد شد. به طور معمول هر مصرف‌کننده در گام نخست برای انتخاب کالا یا خدمات مورد نیاز خود به دنبال مطلوبیت هستند. با بالا رفتن سطح استاندارد کالاها و خدمات ارائه شده در بازارهای داخلی، می‌توان این ادعا را داشت که سطح کیفیت زندگی اجتماعی نیز ارتقا خواهد یافت.

با این حال، می‌توان گفت در زمینه استاندارد در ابتدای راه هستیم. هرچند تقریبا تمام کالاها با نشان استاندارد عرضه می‌شوند و با وجود اینکه تقاضای مصرف‌کننده هم دریافت کالای مطلوب است اما مشاهده می‌کنیم که کالاهای بسیاری نیز با مطلوبیت بسیار پایین به دست مصرف‌کننده می‌رسد. در عارضه‌یابی این مقوله، ریشه مشکلات از کجا ناشی می‌شود؟

در حال حاضر شاخص‌ها در ایران بر اساس استانداردهای سال‌های قبل است. این استانداردها در جهان رشد می‌کند و شاخص‌های آن سخت‌گیرانه‌تر می‌شود. در این میان، می‌توان به یک معیار ساده برای دریافت موضوع اشاره کرد. اگر کالاهای داخلی از سطح کیفیتی برخوردار باشد که در بازارهای بین‌المللی بتواند با کالاهای خارجی به رقابت بپردازد، می‌توان گفت سطح کیفی آن به سطح مطلوب و رقابت‌پذیر از منظر بین‌المللی نزدیک شده است. در غیر این صورت، اگر بخواهیم کالاهای داخلی را با معیار استاندارد ملی ارزیابی کنیم، نمی‌توانیم الزاما به این نتیجه برسیم که کالاهایی که به دست بازار مصرف می‌رسند از لحظ کیفی مطلوب هستند. بررسی وضعیت رقابت‌پذیری کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی نیز به خوبی این موضوع را مشخص می‌کند. هرچند گاهی کالای تولید داخل به دلیل هزینه تمام شده بالاتر، قابل رقابت با نمونه معادل خارجی نیست اما در اغلب موارد، ناوگان تولید از تکنولوژی روز دنیا به دور هستند و سطح کیفی محصولات در حدی نیست که بتوانند گوی رقابت را در بازارهای صادراتی بربایند. به این موضوع هم باید توجه ویژه داشت. چراکه با توجه به اهمیت یافتن موضوع تولید صادراتی، در راستای کاهش وابستگی درآمدهای کشور به فروش و صادرات نفت، باید بتوانیم در حوزه‌های دیگر صادرات داشته باشیم که لازمه آن هم بالا بردن سطح استانداردهای تولید است.

انتقادی که گاهی در این زمینه وارد می‌شود این است که مصرف‌کننده اغلب کالاهای خارجی را بر کالای استاندارد ملی ترجیح می‌دهد. فارغ از مساله کیفیت که به آن اشاره کردید، چه خلاء‌هایی وجود دارد که حتی با وجود سطح بالای کیفیت هم مصرف‌کننده تمایل بیشتری به مصرف کالای خارجی نشان می‌دهد؟

نکته بسیار جالبی که باید در این زمینه به آن اشاره کرد این است که مصرف‌کننده داخلی بین کیفیت و قیمت محصول، اولویت بیشتری برای کیفیت قائل است. به عبارت ساده‌تر می‌توان گفت در اغلب موارد، مصرف‌کننده حاضر است هزینه بالاتری را در قبال تامین کالای باکیفیت‌تر پرداخت کند. بنابراین، بخشی از موضوع ناشی از ضعف کیفی محصولات است. اما این مورد همیشگی نیست. در برخی موارد حتی وقتی کالای داخلی سطح کیفی خوبی دارد هم مصرف‌کننده کالای معادل خارجی را انتخاب می‌کند. علت هم این است که در این زمینه اعتمادسازی کافی صورت نگرفته است. یعنی به مرور زمان و بر حسب تجربه، مصرف‌کننده به این باور رسیده است که کالای خارجی مطلوب‌تر است. حال آنکه کالاهای داخلی‌یی هم وجود دارند که از کالای خارجی کم ندارند و حتی باکیفیت‌تر هم هستند. در این زمینه باید فرهنگ‌سازی و تبلیغات کافی صورت گیرد تا اعتماد مصرف‌کننده به کالاهای داخلی جلب شود. البته طی سال‌های اخیر با سونامی کالاهای چینی، مصرف‌کننده در بسیاری از حوزه‌های انتخاب خود به کالای ایرانی روی آورده است که این فرهنگ و سبک رفتاری باید نهادینه‌تر شود تا کالاهای ملی در اولویت انتخاب باشد و استاندارد ملی، معیاری قابل اعتماد و قابل اتکا باشد.

با توجه به اینکه در آستانه روز جهانی فقر قرار داریم، ارتباط میان فقر و استاندارد چیست؟

ارتباط غیرمستقیمی میان فقر و سطح استاندارد وجود دارد. به این معنا که در جوامع فقیرتر، تقاضا برای کالاهای ارزان‌قیمت‌تر است و مصرف‌کننده به دلیل مساله فقر، به حداقل‌ها در تامین نیازهای خود بسنده می‌کند. این امر می‌تواند سطح کیفیت کالاهای تولیدشده در آن جامعه را هم تعیین کند و باعث تنزل سطح استانداردهای تولید شود. تنها در موردی که تولیدکننده در چنین جامعه‌یی بخواهد با بازارهای جهانی به رقابت بپردازد باید سطح کیفی محصولات خود را به سطح بین‌المللی برساند. بنابراین می‌توان گفت در جوامع فقیرتر سطح استاندارد زندگی هم پایین‌تر است.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر