گروه اقتصاد اجتماعی| علی اسدیخمامی|
جهان هر ساله 16 اکتبر را با عنوان روز جهانی غذا جشن میگیرد و فائو نیز هر سال برای این روز شعاری انتخاب میکند. شعاری که قرار است به سیاستهای جهانی برای تامین امنیت غذایی جهت دهد و سطح گرسنگی را هر سال از سال پیش کمتر کند، اتفاقی که تاکنون چندان تحقق نیافته است. امروز روز جهانی غذاست و فائو به همین مناسبت شعاری جدید را به جهان معرفی کرده است. این سازمان میخواهد با تغییر الگوی مصرف مواد غذایی، به جنگ تغییرات اقلیمی برود که آن را یکی از عوامل اصلی شیوع گرسنگی در سطح جهان میداند. جهانی که نزدیک به یکمیلیارد نفر گرسنه را در خود جای داده است.
طبق آمار برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد، بیش از 795میلیون نفر در سطح جهان گرسنهاند، این بدان معناست که این افراد به غذای کافی برای تامین انرژی روزانه و پیشبرد یک زندگی سالم و فعال دسترسی ندارند. واقعیت این است که اوضاع از آنچه به نظر میرسد وخیمتر است. این آمار نشان میدهد که نزدیک به یک نهم جمعیت جهان در گرسنگی به سر میبرند، اما نمیتوان نتیجه گرفت که باقی جمعیت سیر هستند، بخش بزرگتری از جمعیت جهان تنها به آن میزان از غذا دسترسی دارند که برای تامین نیازهای اولیه کافیست. این افراد نمیتوانند به غذا، بهعنوان وسیلهیی برای افزایش سطح رفاه زندگی بنگرند.
کافیاست به باقی آمار منتشر شده نگاهی بیاندازید تا به وخامت اوضاع جهان پی ببرید: 45درصد از مرگهایی که برای کودکان زیر 3سال رخ میدهند به خاطر تغذیه ناکافی هستند، نبود غذا جان 3.1میلیون کودک را در سال میگیرد. بیش از 100میلیون کودک که عمدتا در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند، به خاطر دسترسی نداشتن به غذایی کافی از کمبود وزن رنج میبرند و 66میلیون کودک در سطح جهان، با شکم گرسنه در کلاسهای درس شرکت میکنند. جالب اینجاست که بنا بر محاسبات سازمان ملل متحد، سیر کردن این کودکان سالانه تنها 3.2میلیارد دلار هزینه خواهد داشت، رقمی معادل 5هزارم بودجه نظامی سالانه ایالاتمتحده امریکا. شاید این سوال پیش بیاید که چه عواملی باعث ایجاد این سطح از گرسنگی در جهان شدهاند؟ پاسخ چندان ساده نیست، چراکه عوامل بسیاری بر قیمت مواد غذایی اثرگذارند.
چرا گرسنگی؟
دام فقر، ضعف سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، تغییرات آب و هوایی، جنگ و جابهجاییهای اجباری، بازارهای بیثبات و هدررفت غذا، 5عاملی هستند که برنامه جهانی غذا از آنها بهعنوان علل اصلی شیوع گرسنگی در سطح جهان نام میبرد.
هنگامی که یک خانواده در چنگال فقر اسیر است، توانایی خرید غذای لازم را ندارد. این وضعیت به گرسنگی خانواده منجر شده و سلامت اعضای آن را در معرض خطر قرار میدهد. کمبود انرژی و ضعف سلامت، خود به فقر بیشتر منجر شده و این چرخهایست که ادامه مییابد. از طرف دیگر، کشاورزان فقیر توانایی خرید دانه برای پرورش غلات را ندارند و همین مساله، هم درآمد آتی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و هم سلامتشان را به خطر میاندازد. نبود زیر ساختهای لازم برای توسعه بخش کشاورزی در کشورهای درحال توسعه، از دیگر عواملی است که سازمان ملل متحد برای فقر جهانی میشمارد. به عقیده این سازمان بودجه عمومی کشورهای درحال توسعه آن چنان که باید صرف گسترش کشاورزی نمیشود. البته لازم به ذکر است که سازمان ملل هیچ اشارهیی به تاثیر نحوه توزیع ثروت و درآمد در مقیاس ملی و بینالمللی بر تخصیص بودجه کشورها نمیکند؛ سوال اینجاست که دولتی که به خاطر سهمبری بیش از اندازه سرمایه داخلی و خارجی با کمبود منابع مالی مواجه است، چگونه میتواند برای کاهش سطح گرسنگی سرمایهگذاری کند؟
جنگ عامل دیگری است که به گرسنگی جهانی دامن میزند، چراکه این رویداد نه تنها بخش بزرگی از منابع مالی را درگیر میکند، که به ویرانی زیرساختها و از بین رفتن نیروی انسانی میانجامد. اتفاقی که به معنای کاهش سطح تولید کشاورزی است. بازارهای بیثبات مواد غذایی هم بر گرسنگی تاثیر میگذارند. در سالی که گذشت بالا و پایین شدن متناوب قیمت غذا بسیاری از خانوارها را واداشت که به خرید غذای ارزان و بیکیفیت روی بیاورند. غذایی که به اندازه کافی مغذی نیست.
اما در کنار این عوامل، عامل دیگری نیز در گسترش گرسنگی دخیل است که نمیتوان به راحتی تحت کنترلش درآورد. عاملی که اثرش در سالیان اخیر پررنگتر شده و میرود که به معضلی جهانی تبدیل شود: تغییرات اقلیمی
گرسنگی و تغییرات اقلیمی
تغییرات اقلیمی مجموعه از تغییرات است که بر اثر عوامل طبیعی و صنعتی در آب و هوای مناطق مختلف زمن پدید آمده است و میآید. هرچند زمین همیشه شاهد این تغییرات بوده، اما آنچه مسلم است این است که رشد جمعیت انسانی و گسترش افسار گسیخته صنعت در دو قرن اخیر باعث شده این سرعت این تغییرات بهشدت افزایش یابد. اما تغییرات اقلیمی چگونه میتواند بر گرسنگی اثر بگذارد؟
برای پاسخ به این پرسش باید جنبههای تاثیر مختلف این پدیده را بررسی کرد. در وهله اول، این مساله مبرهن است که تغییرات اقلیمی باعث تغییر الگوی کشت محصولات کشاورزی میشود. مسالهیی که به کاهش عرضه مواد غذایی در بازارهای بینالمللی خواهد انجامید. این یعنی قیمت غذا بیشتر شده و دسترسی به آن محدود میشود. از سوی دیگر همین مساله کسب و کار تعداد زیادی از کشاورزان را به خطر میاندازد. کشاورزان درآمد خود را از دست داده و بودجه لازم برای خرید غذایی که اکنون گرانتر نیز شده است را ندارند، بنابراین به جرگه گرسنگان میپیوندند.
تاثیرات تغییرات اقلیمی بر همین موارد خلاصه نمیشود. یکی از علل مهم سرعت گرفتن این تغییرات افزایش گازهای گلخانهایست. بخشی از این گازها توسط صنایع تولید میشوند که طبیعیاست صنایع غذایی، سهم بزرگی از آنها را داشته باشند. اما بخش دیگر مربوط به بخش کشاورزی است. دو سوم گازهای گلخانهیی بخش کشاورزی و 78درصد گاز متان منتشر شده در این بخش توسط چهارپایان اهلی تولید میشود. چهارپایانی که جمعیت آنها برای پاسخگویی به نیازهای غذایی جوامع انسانی بهشدت افزایش یافته است.
چه باید کرد؟
حال که علل شیوع جهانی گرسنگی مشخص شده است، این سوال پیش میآید که برای مقابله با این معضل چه باید کرد؟ سازمان جهانی کشاورزی و خوار و بار ملل متحد (FAO) از آنجا که تغییرات اقلیمی را مهمترین عامل این مساله میداند، فعالیت سال آتی خود را بر مقابله با تاثیرات این تغییرات متمرکز کرده است. شعار امسال روز جهانی غذا اینگونه انتخاب شده است: «آب و هوا در حال تغییر است، غذا و کشاورزی نیز چنین باید.»
پیش بینی میشود که جمعیت جهان تا سال2050 به 9.6میلیون نفر برسد، بنابراین باید راهکاری اندیشید که این جمعیت، به نحوی سیر شوند که سلامت محیط زیست نیز تامین شود. سازمان خوار و بار جهانی تغییر الگوی مصرف غذا را پیشنهاد میدهد. به عنوان مثال اگر غلاتی که برای تامین غذای چهارپایان استفاده میشوند، مستقیما به عنوان غذا توسط انسانها مصرف شوند، آب کمتری برای تولید غذا مصرف میشود و با کاهش جمعیت چهارپایان، تولید گازهای گلخانهیی نیز کاهش مییابد.
البته از آنجا که تغییرات آب و هوایی تنها علت گسترش گرسنگی نیست، باید چارهیی برای سایر عوامل نیز اندیشیده شود. به عنوان مثال پایان جنگها میتواند گرسنگی را در سطح جهان ریشهکن کند یا بهطور مثال، رفع تبعیض جنسیتی و افزایش دسترسی زنان به امکانات تولید بخش کشاورزی، نیروی انسانی فعال در این بخش را افزایش داده که به رشد تولید منجر میشود، بطوری که تخمین زده میشود این اقدام به تنهایی میتواند 150میلیون نفر از تعداد گرسنگان جهان بکاهد.
اما آنچه مشخص است این است که هر کدام از این عوامل، خود علل پنهان و پیدای فراوانی دارند. عللی که عمدتا از اقتصاد ریشه میگیرند و بدون حل آنها، نمیتوان به رفع گرسنگی در سطح جهان امیدوار بود.