اقتصاد مقاومتی در بیانات مقام معظم رهبری

۱۳۹۵/۰۷/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۲۷۶۶

دشمن چند جور حمله می‌کند: یک جور حمله‌های سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشت‌ساله‌یی که علیه ما به راه افتاد، از این ‌قبیل بود؛ جنگ بین‌المللی بود؛ یکی به صدام ابزار شیمیایی داد، یکی هواپیمای میگ داد، یکی هواپیمای میراژ داد، یکی امکانات ضد هوایی داد، یکی نقشه‌های جنگی داد؛ حتی نقشه‌های جنگی و ساخت سنگرها هم با کمک دیگران بود. اینها همه کمکش کردند که بلکه این جنگ را او ببرد و نتوانست.

حمله سخت یک نمونه‌اش جنگ هشت‌ساله است. یک نمونه، شورش‌های قومی است که در کشور -در همه مرزهای کشور- راه انداختند که یادتان هست که همه‌جا جنگ و شورش راه انداختند؛ [دشمن‌] نتوانست فائق بیاید؛ اینها جنگ سخت بود. کارهای تروریستی را، جریان‌های تروریستی را یا فعال کردند یا به وجود آوردند؛ امریکا به سکوی نفتی حمله کرد؛ امریکا هواپیمای مسافری را ساقط کرد؛ هرچه توانستند کردند؛ اینها جنگ سخت است. در همه اینها شکست خوردند؛ در مقابل ملت ایران و در مقابل امام بزرگوار شکست خوردند و بیشتر مرعوب شدند. امام بزرگوار با آن قدرتی که خدای متعال به او داده بود، به‌خاطر توکل و تقوایی که داشت، به‌خاطر بصیرتی که داشت، به خاطر دلدادگی به هدف که در آن بزرگوار بارز و آشکار بود، خدای متعال در او هیبت قرار داد، به‌طوری‌که دیگران می‌ترسیدند، دشمنان از امام به‌معنای واقعی کلمه مرعوب بودند؛ کانّهُم حُمُرٌ مُستنفِرةٌ * فرّت مِن قسورةٍ؛ مثل فریاد شیری که می‌ترساند حیوان‌ها را، فریاد امام و نوای امام اینها را می‌ترساند، مرعوب می‌شدند. خب، اینها در این مرحله شکست خوردند.

مرحله دیگری از مقابله و معارضه آنها، عبارت بود از حمله نرم. حمله نرم یک نوعش همین چیزهایی است که مشاهده کردید: تحریم اقتصادی، تبلیغات اغواگر و امثال اینها. اینها کارهایی است که دشمن از روز اول شروع کرد و ادامه داد؛ به خیال خودشان تحریم‌های فلج‌کننده‌یی را نسبت به جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ این هم اثر نکرد؛ این هم نتوانست؛ آنها می‌خواستند جمهوری اسلامی را با این تحریم‌ها و با این محاصره اقتصادی فلج کنند، [ولی‌] جمهوری اسلامی فلج نشد. در همان دوران تحریم، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ بنده در یک گزارشی خواندم از قول یک ژنرال وابسته به رژیم‌صهیونیستی که همان وقت در مجلات خارجی منتشر شده بود؛ گفته بود من با ایران دشمنم، ایران را دوست نمی‌دارم اما تحسین می‌کنم؛ اینها توانستند در عین تحریم فلان موشک را -یک موشکی آن‌وقت تازه آزمایش شده بود و اینها با ماهواره و امثال آن ردگیری کرده بودند و فهمیده بودند- به وجود بیاورند؛ من تحسین می‌کنم!

در عین تحریم، در حال تحریم، بدون کمک دیگران و با فشارهای اقتصادی [این کارها شد]. یکی از [موارد] جنگ نرمی که انجام دادند، زدن عقبه‌های جمهوری اسلامی در برخی از کشورهای دیگر بود که مجموعه‌هایی را که جزو عقبه‌های جمهوری اسلامی محسوب می‌شدند و عمق راهبردی جمهوری اسلامی محسوب می‌شدند، تارومار کردند و در خیلی از کشورها زدند؛ یا تارومار کردند یا بالاخره به آنها ضربه زدند؛ این هم اثری نکرد و نتوانست؛ اینها هیچ‌یک راه به جایی نبرد. پس هم جنگ سختشان شکست خورد، هم جنگ نرمشان.

*قدرت هم یک امر نسبی است؛ در هر مرحله‌یی از قدرت، انسان می‌تواند یک فعالیتی انجام بدهد. حالا مثلا فرض بفرمایید در همین قضایای مذاکرات هسته‌یی -که البته من حالا نمی‌خواهم وارد آن مقوله بشوم- دوستان عزیز ما گفتند ما امتیاز گرفته‌ایم و دشمنانی که تا امروز قبول نمی‌کردند که ما صنعت هسته‌یی داشته باشیم، حالا پای کاغذ امضا کرده‌اند که ما می‌توانیم صنعت هسته‌یی داشته باشیم. خب این چه‌جوری به دست آمد؟ این بعد از آن به دست آمد که ما اقتدار خودمان را نشان دادیم و ما توانستیم کاری را انجام بدهیم که آنها تصور نمی‌کردند بتوانیم انجام بدهیم؛ یعنی تولید غنی‌سازی بیست درصد. خود آنها هم می‌دانند، اصحاب فن این کار [هم‌] می‌دانند که مشکل کار [غنی‌سازی‌] تا ۹۹درصد، عبارت است از مسیر [غنی‌سازی‌] تا ۲۰درصد؛ اگر یک کشوری توانست خودش را تا ۲۰درصد پیش ببرد، از آنجا تا ۹۰درصد و ۹۹درصد کار آسانی است، راه زیادی نیست؛ این را اینها می‌دانند. این مسیر را جمهوری اسلامی پیش رفت؛ یعنی توانست غنی‌سازی ۲۰درصد را به دست بیاورد، توانست نوزده هزار سانتریفیوژ نسل اول تولید کند، توانست حدود ده هزار سانتریفیوژ نسل اول را به راه بیندازد، توانست سانتریفیوژهای نسل دوم و سوم و چهارم را تولید کند؛ توانست آن دستگاه رآکتور آب سنگین اراک را به وجود بیاورد؛ توانست کارخانه تولید آب سنگین را -که امروز از ما می‌خرند- به وجود بیاورد. این کارها را توانستیم بکنیم که دشمن آن حداقل را قبول کرد که ما صنعت هسته‌یی داشته باشیم؛ اگر این کارها را نکرده بودیم [قبول نمی‌کردند]. من یادم هست و دوستان همه یادشان هست که در آن ده، دوازده سال پیش از اینکه مذاکرات دوره قبل را داشتیم، بحث ما این بود که مثلا اجازه بدهند پنج سانتریفیوژ کار کند، آنها می‌گفتند نمی‌شود؛ ما اول می‌گفتیم بیست سانتریفیوژ، بعد گفتند نمی‌شود؛ کوتاه آمدیم گفتیم پنج سانتریفیوژ، گفتند نمی‌شود؛ گفتیم یکی، گفتند نمی‌شود! وقتی‌که نمی‌توانیم، وقتی نداریم، وقتی قدرت نیست، دشمن این‌جوری وارد می‌شود؛ [اما] وقتی شما نوزده هزار سانتریفیوژ را با وجود دشمن به وجود آوردید، به راه انداختید، نسل دوم و سوم و چهارمش را تولید کردید، کارهای جنبی فراوان دیگری را انجام دادید، خب [دشمن‌] مجبور است قبول بکند؛ اقتدار این است. اگر اقتدار بود، انسان می‌تواند حتی از استکبار امتیاز بگیرد. این امتیازی نبود که امریکایی‌ها به ما دادند، این امتیازی بود که ما با قدرتمان گرفتیم، نه اینکه کسی به ما امتیاز داد. در همه زمینه‌ها همین‌جور است؛ در زمینه اقتصاد همین‌جور است. این اقتصاد مقاومتی که بنده دایما تکرار می‌کنم و تاکید می‌کنم و خب بحمدالله دوستان، ستاد عملیات و فرماندهی تشکیل داده‌اند و کارهایی دارد انجام می‌گیرد که امیدواریم ان‌شاءالله نتایجش را ببینیم روی زمین، همین است. در اقتصاد، اگر ما قوی شدیم و قدرتمند شدیم، دیگر تحریم معنی ندارد و تحریم یک کار زائدی می‌شود؛ اگر ما در داخل توانستیم اقتدار اقتصادی به دست بیاوریم، آنها خودشان می‌آیند به دریوزگی، می‌آیند دنبال ارتباط اقتصادی؛ نه [فقط] تحریم نمی‌کنند، بلکه اگر ما تحریم کنیم، آنها می‌آیند می‌گویند تحریم نکنید؛ طبیعت کار این است. در زمینه سیاست هم همین است، در زمینه‌های گوناگون هم همین است.

6/3/1395

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر