دانش‌آموزانی که مهارتی برای حضور در بازار کار فرا نمی‌گیرند

۱۳۹۵/۰۷/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۱۹۳۰

گروه بنگاه‌ها|

آموزش و پرورش، کلید فتح آینده است و از دیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان‌های فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعه فردا آماده کند. هر ساله با‌ آغاز سال تحصیلی جدید مدارس و دانشگاه‌ها، رسانه‌های مختلف ابعاد و زوایای گوناگون بحث «آموزش کاربردی» را مورد بررسی و ارزیابی خبری و تحلیلی قرار می‌دهند؛ جریان‌سازی خبری که بلافاصله پس از فروکش کردن حال و هوای مهر به فراموشی سپرده می‌شود تا سال تحصیلی بعد و پردازش دوباره گزارش‌هایی که عموما درخصوص اهمیت نقش «آموزش» در توسعه پایدار اقتصادی مطرح می‌شوند. اما با عبور از این محتوای کلیشه‌یی این یک حقیقت تلخ است که بخش قابل‌توجهی از جمعیت دانش‌آموز و دانشجوی ایرانی طی دوران تحصیلی چه در «آموزش و پرورش» یا در محیط‌های «دانشگاهی»؛ فاقد مهارت‌های کافی برای طراحی، ایجاد و راه‌اندازی انواع و اقسام کسب‌وکار کوچک و مشاغل آنلاین هستند و دامنه وسیعی از فار‌غ‌التحصیلان ایرانی بدون اینکه مهارت کافی برای برپا کردن یک شغل آبرومند و مستقل را داشته باشند، وارد فضای کسب‌وکار کشور می‌شوند و اغلب در نقش حقوق بگیرانی بدون ایده در ساختار اقتصادی کشور جا خوش می‌کنند و مشخص است که سرانجام چنین نیروی انسانی فاقد مهارتی در فضای تولید و تجارت کشورمان چگونه خواهد بود!این درحالی است که مهم‌ترین چهره‌های فضای کسب‌وکار بین‌المللی و امپراتوران بلامنازع اقتصاد و تجارت جهانی، استارت موفقیت‌های خود را یا در زمان دانش‌آموزی یا در دوران دانشگاهی زده‌اند؛ مارک زاکربرگ، استیو جابز، بیل گیتس و... نمونه‌هایی از افرادی هستند که مهارت و ایده‌پردازی خود را در ساختار انتظام یافته آموزشی پشت‌سر گذاشته‌اند. با‌توجه به این واقعیت که مهم‌ترین راهبرد اجرایی دولت برای بازگرداندن رونق به فضای تولید و صادرات کشورمان، استفاده از ظرفیت‌های کسب‌وکار کوچک و مشاغل آنلاین عنوان شده در جریان این گزارش نوری خواهیم انداخت به مهم‌ترین گزاره‌هایی که فرآیند مهارت‌آموزی را در ساختار آموزشی و اقتصادی کشورمان نهادینه می‌کند.


ساختار هدفمند مهارت‌آموزی در مدارس

بین مدارس کشورهای مختلف جهان، بعضی مدارس به‌عنوان مدرسه کسب‌وکار شناخته می‌شوند اما در ایران هرگز ساختار هدفمندی برای آموزش مهارت‌های کسب‌وکار وجود نداشته است. جوانان ایرانی بعد از طی دوران آموزشی خود در مدارس و دانشگاه‌ها یا در معرض آموزش مهارتی کاربردی قرار نمی‌گیرند یا اینکه سطح مهارت آنها به اندازه‌یی پایین و غیرکاربردی است که عملا نقشی در راه‌اندازی یک کسب‌وکار پایدار نمی‌توانند ایجاد کنند.

به‌کارگیری خلاقیت و کارآفرینی در فرآیند آموزش برای توسعه ضروری است. خروج از بحران آهنگ بازسازی اقتصادی را سرعت می‌بخشد و بر نوع مهارت‌های موردنیاز تاثیر می‌گذارد و روندهای جمعیتی فشار برای غلبه بر این چالش را افزایش می‌دهد. زندگی شغلی افراد باید مولد و همراه با توسعه مستمر مهارت‌ها باشد تا قادر شوند با سرعت تغییر هماهنگ شوند و به آسانی از یک شغل به شغل دیگر حرکت کنند. دولت‌ها، کارفرماها و افراد باید به آموزش شغلی و ارتقای مهارت، به‌عنوان سرمایه‌گذاری پایدار برای آینده نگاه کنند نه هزینه‌هایی که باید به حداقل برسد. داشتن مهارت برای موفقیت اقتصادی و اجتماعی افراد ضروری است.

کارفرمایان باید کارکنان‌شان را ترغیب نمایند که مهارت‌های بیشتری کسب کنند. محیط‌های کاری باید افراد را تشویق کنند تا از پتانسیل‌شان در توسعه خود و کارشان استفاده کنند. با درک این اهمیت ساختاری است که وزارت آموزش و پرورش دولت یازدهم در نخستین گام با اختصاص دروس اختصاصی کسب‌وکار کوچک و اقتصاد مقاومتی تلاش می‌کند مهارت لازم برای ایجاد یک کسب‌وکار کوچک را به دانش‌آموزان ایرانی آموزش دهد.


دروس اقتصادی در مدارس ایران

در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران معتقدند وزارت آموزش و پرورش باید رویکرد جدیدی را در آموزش مهارت اقتصادی و کسب‌وکار کوچک در پیش بگیرد؛ وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم از اختصاص دروس جدید در حوزه اقتصاد مقاومتی و کسب‌وکار کوچک در مدارس کشورمان خبر می‌دهد. ایده‌یی که تلاش می‌کند دانش‌آموزان ایرانی را از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی با مفاهیم کسب‌وکار آشنا کند و در آزمایش‌های عملی نحوه طراحی و راه‌اندازی یک کسب‌وکار کوچک را آموزش دهد. وزیر آموزش و پرورش بااشاره به اینکه امسال نظام جدید آموزشی به پایه دهم رسیده است، گفت: «در سال تحصیلی جدید 140عنوان کتاب جدیدالتالیف داریم و درس اقتصاد با رویکرد اقتصاد مقاومتی و مهارت‌های کسب‌وکار کوچک در سال96-95 تدریس می‌شود.»

علی‌اصغر فانی، در دوازدهمین کنگره اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان اضافه کرد: «تربیت تک‌بعدی یکی از آفت‌های تربیت است. برخی خانواده‌ها و موسسات فقط روی یک بعد تربیت تاکید می‌کنند به عنوان مثال تنها بعد آموزشی مدنظر است و برای دانش‌آموز کلاس‌های فوق‌ برنامه و تست‌زنی پیش‌بینی می‌شود.»

وی درباره 6ساحت تربیتی گفت: «6ساحت تربیتی شامل «تربیت اخلاقی و اعتقادی»، «تربیت اقتصادی -حرفه‌ای»، «تربیت‌بدنی و جسمانی»، «تربیت هنری و زیباشناختی»، «تربیت اجتماعی-سیاسی» و «تربیت علمی و فناوری» است.»

فانی درخصوص تربیت اقتصادی-حرفه‌ای، افزود: «دانش‌آموز باید مهارت و حرفه‌یی را بیاموزد تا بتواند مشکلات اقتصادی جامعه را برطرف کند.»

وی همچنین به شعار امسال که «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» است، اشاره کرد و ادامه داد: «تربیت اقتصاد مقاومتی وظیفه آموزش و پرورش است و دانش‌آموزان باید به اهمیت توانمندی داخلی و جلوگیری از اسراف و استفاده بهینه از منابع پی ببرند.»


آموزش‌های مهارتی، حلقه مفقوده در توسعه کسب‌وکار است

اصغر نورالله‌زاده یکی از چهره‌هایی است که از نزدیک در فرآیند ایجاد و راه‌اندازی بنگاه‌های اقتصادی فعالیت دارد و به عنوان مدیرعامل صندوق کارآفرینی امید تجربیات فراوانی درباره اهمیت بحث مهارت در توسعه کسب و کار دارد. مدیرعامل صندوق کارآفرینی امید، حلقه مفقوده در توسعه کسب و کار را آموزش‌های مهارتی می‌داند و می‌گوید: «آموزش‌های مهارتی مراکز آموزش باید منجر به شناخت فرصت‌ها و خلق ایده شود.»

نورالله‌زاده در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: «آموزش‌های بازرگانی، برندسازی و فروش حلقه‌های کسب و کار هستند و آنچه امروز درحوزه کسب و کار نیاز است، آموزش‌های مهارتی است که باید از دوران کودکی و نوجوانی در اذهان افراد نهادینه شود.»

وی بیشترین ارزش افزوده را مربوط به حوزه بازار دانست و ادامه داد: دلیل اینکه ارزش افزوده نصیب کشور ما نمی‌شود، نبود یا سهم ناچیز بازار به ویژه در عرصه بین‌المللی است که باید از طریق تزریق ایده‌های مناسب در ساختار آموزشی این نقیصه را جبران کنیم.

نورالله‌زاده با تاکید بر ضرورت شناخت از کشور هدف برای عرضه محصولات گفت: «باید مسائلی همچون فرهنگ و قوانین و مقررات کشورها برای صادرات محصولات در سیستم آموزشی مورد توجه قرار بگیرد. افراد آموزش دیده در مراکز آموزشی باید بتوانند با توجه به ظرفیت منطقه از زمان تولید تا توزیع برای محصول ایده داشته باشند و تولید‌کننده را در کاشت تا برداشت و بسته‌بندی محصول هدایت کنند.»

وی اظهار امیدواری کرد که مراکز آموزشی کشورمان در سال جدید، بتواند نقاط ضعف موجود را پوشش دهد و در راستای تربیت نیروهای ماهر و ایده‌پرداز گام بردارد.


96درصد دانشگاهیان مهارت شغلی ندارند

موج متقاضیان ورود به دانشگاه در ایران و نسلی که آمده بود تا دکتر و مهندس تربیت شود، توازن بازار کار ایران را به هم ریخته است. حالا بنا به گزارش‌های رسمی‌ مرکز آمار ایران حدود نیمی از بیکاران کشور را جمعیت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهد. این موضوع درحالی است که بنا بر اعلام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درحال حاضر حدود ٥‌میلیون جوان ایرانی در دانشگاه‌های سراسر کشور مشغول به تحصیل هستند که با ورود این جمعیت بزرگ به بازار کار، بحران دانش‌آموختگان بیکار در ایران چالش اساسی ایجاد می‌کند.

بنا بر اعلام عادل آذر رییس مرکز آمار ایران نرخ بیکاری دانشگاهی‌ها، میانگین کشوری را عبور کرده و درحالی ‌که رقم بیکاری عمومی در ‌سال ٩٤ معادل ١١‌درصد اعلام شده، نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان ١٨,٥‌درصد اعلام شده است. علاوه بر این جوانان بالاترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص می‌دهند و از میان بیکاران ١٥ تا ٦٤ساله ایرانی، درحال حاضر رقم بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٩ساله 23،3درصد است. این موضوع درحالی رخ می‌دهد که علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی با انتقاد از وضع نظام آموزشی کشور اعلام کرده است تنها حدود ٤‌درصد از دانش‌آموختگان ایرانی تحصیلات‌شان متناسب با بازار کار است و ٩٦‌درصد از فارغ‌التحصیلان هیچ‌گونه مهارتی برای اشتغال ندارند.

او تاکید می‌کند: در ‌سال ٩٣ حدود ٣٠٠‌هزارنفر از فارغ‌التحصیلان از طریق مراکز کاریابی به بازار کار معرفی شده‌اند که از این میان ١٠٠‌هزار نفر به دلیل نداشتن مهارت از اشتغال انصراف داده‌اند.


دغدغه شغل در مدارس ایرانی

نسل دکتر و مهندس‌های بیکار که کوچک‌ترین مهارتی برای حضور در بازار کار ندارند، در واقع قربانیان فرهنگ ضد کار و تولید در ایران هستند. فرهنگی که در آن دلالان، واردکنندگان و رانت‌خواران به ثروت‌های افسانه‌یی می‌رسند و تولیدکنندگان و کارآفرینانش با هزاران مشکل و تنگنا دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

رییس انجمن کارفرمایی ایران با انتقاد از نظام آموزشی در ایران تاکید می‌کند: «شغل و اقتصاد برای سیستم آموزشی ایران دغدغه نیست. دانش‌آموز ایرانی تا رسیدن به جوانی و گرفتن مدرک دیپلم هیچ تصور و ایده روشنی از شغل آینده خود و علاقه و استعدادهای واقعی‌اش ندارد. این درحالی است که در سوییس یا ژاپن بچه‌ها با پیش‌زمینه‌یی از مهارت‌های شغلی به دبیرستان وارد می‌شوند. آنها علاوه بر آموزش مهارت‌های کار گروهی و زندگی در اجتماع، واحدهای کارآموزی دارند و بخشی از نمره آنها را بنگاه‌های کاری تعیین می‌کنند.»

وطن‌پرور ادامه می‌دهد: «در کره‌جنوبی علاوه بر مدرسه، جوانان در دوره‌های سربازی به صورت تخصصی در بخش‌های اقتصادی به کار گرفته می‌شوند اما سرباز تحصیلکرده ایرانی سر چهارراه می‌ایستد و پلاک زوج و فرد خودروها را شناسایی می‌کند. این یعنی علاوه بر تمام دوره مدرسه، 2‌سال سربازی و بعد ٤‌سال دانشگاه نیز برای جوان ایرانی هیچ رهاورد جدی درحوزه شغلی و مهارت‌آموزی ندارد.»

به نظر می‌رسد، یکی از مهم‌ترین حلقه‌های مفقوده توسعه کسب و کار کوچک در کشورمان مربوط به ایده‌هایی است که در ساختار آموزشی کشورمان طراحی و اجرا شده است. ایده‌هایی که در آنها تلاشی برای گفتمان‌سازی در خصوص اهمیت کسب و کار کوچک و مشاغل آنلاین انجام نمی‌شود تا اپیدمی بیکاری نسل دانش‌آموخته ایرانی آرام‌آرام به یک بحران جدی بدل شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر