هر ایرانی سالانه به واسطه مصرف محصولات کشاورزی آلوده به سموم آفتکش، 400 گرم سم میخورد. سموم کشاورزی که روزی به عنوان راهکاری برای تامین غذای بیشتر برای جمعیت انسانی شناخته میشد، اکنون خود تبدیل به خطری جدی برای سلامت این جمعیت شده است، خطری که نه تنها انسانها بلکه محیطزیست را هم تهدید میکند. به نظر میرسد دیگر چارهیی جز بهرهگیری از نتایج انقلاب بیوتکنولوژیکی در صنعت کشاورزی برای مقابله با خطرات و مضرات آفتکشهای شیمیایی نداریم!
جمعیت جهان در حال افزایش است، کاهش زمینهای قابل کشت و کار زندگی غذایی بشر را به خطر انداخته است و بشر نیازمند روشهایی است که با اصلاح کشاورزی سنتی، به نیاز غذایی جمعیت رو به رشد پاسخی موثر بدهد. در حال حاضر که تولید محصولات تراریخته میتواند سلاحی برای مقابله با تهدیدات ذکر شده باشد، معرفی فواید این محصولات برسلامت انسان و محیطزیست وظیفه اصلی متخصصان این علم نوین است
با توجه به رشد فزاینده جمعیت جهان که پیش بینی میشود تا سال 2030 به حدود 8میلیارد نفر برسد، بهطور طبیعی نیاز به افزایش مصرف مواد غذایی، به ویژه محصولات کشاورزی، کشاورزان را بر آن داشت تا از تمامی روشها برای افزایش میزان محصولات خود استفاده کنند. یکی از روشهای مرسوم استفاده از سموم آفتکش برای محافظت از محصولات و کاهش از بین رفتن محصولات کشاورزی توسط افتها است. اما آنچه این روش را بلای جان خود انسان کرد پیشی گرفتن کشاورزان در مصرف سموم شیمیایی بود که همچون تیغی تیز و دو لبه هم بر پیکر محیطزیست هم سلامتی انسان ضربات مهلکی وارد کرد.
این حقیقت قابل کتمان نیست که کودها و آفتکشها نقش مهم و موثری را در از بین بردن آفات و افزایش محصولات کشاورزی دارند، اما متاسفانه از نتایج منفی و مخربی هم که استفاده از آفتکشها بر سلامت انسان و محیطزیست میگذارد نیز نمیتوان غافل شد.
سموم کشاورزی، طاعون قرن 21
اگر تا قرن پیش بشر همواره نگران از شیوع دوباره بلایی همچون وبا و حصبه وتیفوس و طاعون بود امروزه حیات بشر در معرض خطرات مهلکتری نتیجه سوء مدیریت در استفاده از آفتکشها و سموم شیمیایی در صنعت کشاورزی به عنوان اصلیترین تامینکننده غذای جهانیان است. بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمانهای بینالمللی ارتباط بین بروز سرطانهای رحم و علفکش آترازین بهطور کامل اثبات شده است و همچنین ارتباط مثبت و معنی داری بین بیماریهای شایع عصر جدید مثل پارکینسون، اتیسم، Ms با میزان مصرف سموم آفتکش شیمیایی در اکثر تحقیقات به اثبات رسیده است.
یکی از مهمترین و نخستین مطالعات در مورد اثار منفی استفاده از آفتکش شیمیایی بر سلامت انسان توسط سازمان جهانی سلامت (WHO) در سال 1970 انجام شد. براساس گزارشات بهطور متوسط در سال 500000 مسمومیت در اثر آفتکش گزارش میشود که از این میزان تعداد 5000 منجر به مرگ میشود. همچنین به گزارش آژانس حفاظت از محیطزیست (EPA) در سال بین 10000 تا 20000 گزارش مسمومیت بین کارگران براثر مصرف سموم آفتکش گیاهی در زمینهای کشاورزی در امریکا گزارش شده است. البته مشکل مسمومت با آفتکش و علفکش در بین کشاورزان در کشورهای در حال توسعه مسلما حادتر است زیرا سطح آگاهی، آموزش و اطلاعرسانی در مورد خطرات این آفتکشها و نحوه استفاده و رعایت نکات ایمنی در سطح پایینی قرار دارد. برای مثال گزارشات زیادی از مسمومیت و مشکلات پوستی در بین زنان کارگر در مزارع پنبه در آفریقا که ازسموم آفتکش استفاده میکردند مخابره شده است. همچنین مشایه این مشکلات در بین کارگران مزارع برنج در فیلیپین گزارش شده است. با توجه به اینکه اثرات خطرناک زیستی سموم در درازمدت بهطور تجمعی در بدن انباشته میشود و صدمات وارده بر فرد ممکن است متناسب با جمع مقدار سم دریافت
شده در طول عمر باشد به همین دلیل خطر این سموم نادیده گرفته میشود.
سمی که محیطزیست را میکشد
در سال 1960 خانم راشل کارسن در کتاب بحثانگیز خود با عنوان «بهار مسکوت» از علفکشها با عنوان خطری برای محیطزیست نام برد. که سالها بعد مستندات زیادی در تایید حرف ایشان ارائه شد. برای مثال به گزارش جمعیت سلطنتی حفاظت از پرندگان در بریتانیا کاهش چشمگیری درتعداد پرندگان مزارع و باغاتی که در آنها از علفکشها برای از بین بردن آفات استفاده میشد، دیده شد. در واقع کاهش تنوع گونهیی یکی از مهمترین پی آمدهای استفاده از علفکشها است. به گزارش EPA در سال 1982، آفتکش کاربوفرون موجب کشته شدن در حدود 1 تا 2میلیون پرنده در سال شد. همچنین پیمنتال و پائولت (2000) گزارش دادند در حدود 10درصد از نرخ مرگ و میر سالانه پرندگان، نزدیک به 70میلیون پرنده در سال، در اثر استفاده بیرویه از آفتکشها است.
دانشمندان جهان در رشتههای بیوشیمی و کشاورزی و پزشکی با تاکید بر لزوم کاهش مصرف سموم شیمیایی برای حل مشکلات زیست محیطی با سازندگان این سموم در پی یافتن راهحلهای میانهیی بودهاند. بهطور مثال تولید سموم با ترکیبات خفیفتر اما تاثیرات بالاتر، که از سویی بتواند از محصولات کشاورزی در مقابل افتها محافظت کند و از سوی دیگر لطمه کمتری به منابع طبیعی نظیر آب بزند. بررسیها نشان میدهند که ظهور پدیدهیی به نام انقلاب ژن توانسته است صنعت کشاورزی جهان را از این منظر مورد حمایت خود قرار دهد. بهطور مثال در سایه فناوری نوین و محصولات تراریخته میزان مصرف آب، کود و استفاده از علفکش و آفتکشهای شیمیایی به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است. با توجه به بحران آب در جهان و به خصوص در کشورمان ایران که در حدود 60درصد اراضی آن را بیابان تشکیل داده، قابل تامل است. از طرف دیگر گزارشات علمی ثابت کرده است فناوری نوین سهم بسزایی در تولید مواد غذایی غنی شده (حاوی ویتامینهای ضروری) برای جمعیت رو به ازدیاد جهان دارد. شواهد و دلایل مستند علمی دیگری نیز نشان میدهد که تولید و مصرف فرآوردههای تراریخته به نفع محیطزیست است؛ زیرا از سم
کمتری در تولید آنها استفاده میشود. انتقال ژن Bt به گیاهانی مانند برنج، با هدف ایجاد مقاومت در این گیاهان به نوعی آفت گیاهی به نام کرم ساقهخوار شده است. در این گیاهان پروتیین Bt تولید میشود که بهطور اختصاصی آفت مورد نظر را از بین میبرد. به این ترتیب کاملاً مشخص است که در مورد چنین گیاهانی استفاده از سموم آفتکش به صفر رسیده یا بسیار بسیار کم خواهد بود.
سهم هر ایرانی، 400 گرم سم در سال
نکته قابل تامل برای مدیریت کلان کشور و مسوولان عالیرتبه کشور و همینطور سازمانهای متولی حفاظت از جان انسانها و محیطزیست این است که با بررسی آمارها در داخل ایران متاسفانه سرانه مصرف سموم آفتکش توسط هر ایرانی 400 گرم در سال است. به عبارت دیگر هر ایرانی سالانه به واسطه مصرف محصولات کشاورزی آلوده به سموم آفتکش، 400 گرم سم میخورد! تنها راه استفاده نکردن از این سموم و حذف آفتکشها از کشاورزی، استفاده از ژن Bt یا سایر ژنهایی است که در طبیعت وجود دارند و حشرات آفت را کنترل میکنند. به گزارش وزارت بهداشت عامل حدود 40درصد سرطانها در کشور استفاده از سموم آفتکش و کودهای شیمیایی است. در ایران حدود 80هزار نفر مبتلا به سرطان سالانه داریم که 35هزار نفر ان به علت سموم کشاورزی است.
در خاتمه ضرورت یادآوری وتوجه همگان را به ماجرای پرمخاطره مصرف بیرویه سموم شیمیایی به عنوان یک وظیفه کارشناسی خاطرنشان میدارم که آینده کودکانمان را جدی بگیریم، چون که شاید سموم شیمیایی برای بالغین چندان عوارض قابل ملاحظه و فوری را بروز نمیدهند ولی برای خردسالان و کودکان تجمع مواد شیمیایی ازاوایل سنین کودکی که مصادف با اوج مصرف سموم شیمیایی از زمین و هوا در منطقه است، تفکرانگیز و مسوولیتبار است. امروزه بشر با دستیابی به فناوریهای نوین همچون علوم بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک موجب کاهش مصرف مواد سمی مثل علفکش و آفتکشها شده است و این فعالیتها موجب کاهش اثرات سوء سموم شیمیایی گیاهی بر محیطزیست، تنوع زیستی و سلامت انسان میشوند. به امید روزی که محیطزیستی عاری از مواد شیمیایی و هوایی سالم برای کودکانمان و آبی تمیز برای بقای عمر داشته باشیم و سرمایه انسانی را فدای سودهای فلاکتبار و تفکرات لحظهیی ننماییم.