تولید لوازم خانگی مدرن در ایران بیش از نیم قرن سابقه دارد. صنعتی که دارای ارزشافزوده بالا بوده و توانسته رفاه زیادی را برای جامعه ایرانی به وجود آورد. در سالهای گذشته چندین برند مطرح ایرانی در این صنعت فعالیت داشتند که به دلیل عدم سرمایهگذاری جدید، قدیمی شدن خطوط تولید و ساختار نامناسب کارخانجات موجود تعطیل شدند و جای خود را به دیگر برندها دادند. صنعت لوازم خانگی اگرچه دیگر دارای آن برندها نیست اما دانش و تجربهیی را که کسب کرده در اختیار برندهای خارجی قرار داده تا ایران به قطب تولید لوازم خانگی با برندهای معروف دنیا تبدیل شود. این موضوع یکی از پدیدههای نوظهور در بازار کسب و کار بوده و در دنیای تولید کنونی تولید انواع لوازم خانگی با برندهای مطرح جهانی در داخل کشور نوعی اقتصاد مقاومتی است. بنده بر این باورم که اگر برندهای خارجی با فکر، سرمایه و کار ایرانی لوازم خانگی خود را در ایران به تولید برسانند ما را به بازارهای صادراتی وصل کرده و سبب خواهند شد تا تولید آن برند در ایران رشد کرده و باعث افزایش تولید ناخالص داخلی شود.
در نگاه اول ممکن است پرسیده شود که اگر بازار لوازم خانگی کشور را قدم بزنیم انواع و اقسام برندهای خارجی را میبینیم که در نگاه اول به ما میگوید، این بازار از کالاهای خارجی اشباع شده است. در این میان تولیدکنندگان ایرانی چه سهمی در بازار دارند؟
سوال بسیار مهم و کلیدی را پرسیدید. همه افرادی که در فضای غیرتولیدی به سر میبرند، فکر میکنند که واردکنندگان به صف شدهاند و تمامی لوازم خانگی کشور را از طریق واردات تامین میکنند درحالی که چنین نیست. براساس آماری که ما داریم حدود 75درصد از لوازم خانگی مورد نیاز در کشور توسط تولیدکنندگان خارجی 15درصد از محل واردات و حدود 10درصد از طریق قاچاق تامین میشود. بنابراین آنچه شما به عنوان کالای خارجی در بازارها میبینید تنها 25درصد نیاز کشور را تامین کرده و 75درصد لوازم خانگی کشور از سوی برندهای ایرانی یا مشارکتی به تولید میرسد. صنعت لوازم خانگی با توجه به امکاناتی که دارد یکی از صنایع پیشرو در حوزه اقتصاد مقاومتی است که توانسته علاوه بر تولید داخلی به بازارهای صادراتی دیگر نیز محصولات خود را صادر کند.
اما این صنعت هماکنون در چه وضعی قرار دارد و با توجه به رکود موجود چگونه به تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی پرداخته است؟ در پاسخ میتوان گفت که درحال حاضر تولیدکنندگانی به فعالیت مشغولند که یک ریال بدهی بانکی نداشته و بدون رانت و تنها به اتکای دانش و سرمایه خود مشغول تولید انواع لوازم خانگی هستند. چنین تولیدکنندگانی در ایران کم نیستند و بدون هیچ گونه مشکل در بازار حضور دارند و به میزانی که تولید میکنند هم بازار داخلی را پوشش میدهند و هم اینکه در بازارهای صادراتی به نقشآفرینی میپردازند. اگر در گوشه و کناری میبینید برخی تولیدکنندگان صدایی از سر اعتراض بیرون میآورند و وضعیت موجود را مورد انتقاد قرار میدهند به این خاطر است که نتوانستهاند در فضای رقابتی موجود دوام بیاورند و محصولی را به تولید برسانند که بتواند در این بازار از نظر کیفیت و قیمت دوام بیاورد. تولیدکنندگان واقعی با شادابی تمام مشغول تولید انواع لوازم خانگی هستند و بازار مناسبی هم در داخل و هم در خارج از کشور دارند و توانستهاند، افعال اقتصاد مقاومتی را صرف کرده و در خط مقدم این نگاه به اقتصاد قرار گیرند. طبیعی است در این میان کارخانههایی که
تکنولوژی قدیمی دارند و برای ارتقای فعالیتهای خود سرمایهگذاری جدیدی نکردهاند، دچار مشکل خواهند شد.
درحال حاضر بسیاری از برندهای کرهیی و ژاپنی که در بازار دیده میشود، ساخت ایران هستند. افرادی توانستهاند با سرمایهگذاریهای خود نظر برندهای معتبر کرهیی را جلب کرده تا تکنولوژی تولیدشان را در اختیار ما قرار دهند و در قالب یک سرمایهگذاری مشترک به تولید انواع لوازم خانگی بپردازند. در حقیقت تکنولوژی خارجی با سرمایه و کار ایرانی پیوند خورده و محصولاتی متولد شده که میتوان نام ساخت داخل را روی آن گذاشت. البته برخی برندهای داخلی را هم میتوان نام برد که در این عرصه موفق بوده و توانستهاند نام و نشانی در این بازار برای خود بیابند. از نظر ما هم تولیدات مشترک و هم تولیدات منفرد جزو تولید ایران محسوب میشوند و در اشتغالزایی و ایجاد رشد اقتصادی موثر بودهاند. اگر به برندهای ژاپنی توجه کنیم، متوجه میشویم که برندهای ژاپنی در ژاپن تقریبا تولید کمی دارند و در کشورهایی نظیر ویتنام، چین و مالزی به تولید محصولات خود مشغولند.
در چنین شرایطی دولت بهتر است به صدور مجوز تولید به افراد فاقد صلاحیت خودداری کند و مجوزهایی که صادر کرده و بلااستفاده مانده را باطل کند. ما به جای 100برند بهتر است چند برند معروف داشته باشیم و با ادغام واحدهای کوچک در یکدیگر بتوانیم هلدینگهای بزرگ لوازم خانگی روی بیاوریم تا از سرمایه موجود در کشور استفاده کنیم. در این صورت هم فضا برای رقابت و تولید بهتر باز میشود و هم اینکه منابع در اختیار چند واحد بزرگ تولیدی قرار گرفته و تولید نظاممند خواهد شد. اقتصاد مقاومتی سند پیچیدهیی نیست. این سند به ما میآموزد تا حداکثر توان خود را به کار بگیریم و محصولی به تولید برسانیم که قابل استفاده در کشورهای دیگر باشد. سوال اینجاست که چرا گاهی محصولات ایرانی با قیمت بالاتری نسبت به نوع مشابه خود که در ترکیه، ویتنام و سایر کشوهای دیگر تولید میشود اینقدر باید بالا باشد. بنابراین نیاز است تا در بخشهایی از تولید جسارت لازم را به کار بگیریم و به تعطیلی واحدهای ناکارآمد بپردازیم و از نیروهای متخصص و تکنیسینهای کار بلد آنها در دیگر کارخانهها استفاده کنیم. بازار لوازم خانگی ایران اکنون در اختیار چند برند مطرح است و اگر برندهای دیگر بخواهند وارد این عرصه شوند باید یا با سرمایهگذاریهای عظیم خود تکنولوژیهای جدید را وارد کشور کنند یا اینکه به تولید حداقلی بپردازند که دراین صورت نمیتوانند در این بازار دوامی داشته باشند. بنابرانی توصیه ما به سیاستگذاران این است تا در نگاه خود تغییراتی را به وجود آورده و سرمایهگذاری مشترک و کار مشترک با طرفهای خارجی را به رسمیت بشمارند و از سوی دیگر بنگاههایی که کارآمدی لازم را ندارند، شجاعانه تعطیل کنند. این موضوع در تمام کشورهای دنیا رعایت میشود هر کسی در عرصه رقابت نتواند خود را نشان دهد و به رقابت بپردازد، محکوم به فناست.