کاهش تنش، مخالفت با خشونت و مخالفت با فردپرستی را میتوان مهمترین دستاوردهای بازخورد رویکرد و منش دولت یازدهم در جامعه دانست. در حوزه اقتصاد نیز اگر بخواهیم رد سیاستهای این دولت را پیگیری کنیم، واضحترین آن را شاید بتوان رشد تولید ناخالص داخلی دانست که براساس آخرین اعلان به 4.4درصد رسیده است، هرچند هنوز هم قویترین تکیهگاه رشد ما بخش نفت است. بهواسطه توافق هستهیی و آغاز برجام موانع ما از سر راه بخش نفت برداشته شد و توانستیم به افزایش تولید و فروش آن برسیم اما آنچه در اینجا مهمتر از رشد صادرات نفت است، چگونگی خرج کردن منابع حاصل از آن است. معضل اصلی ما در حالحاضر این است که بروکراتها دولت را برای خرج کردن داراییهای حاصل از افزایش فروش نفت رها نمیکنند. نفت سرمایه ملی میان نسلی است و بروکراتها هم اجازه کوچکسازی دولت را نمیدهند که بتوان با کاهش هزینههای جاری پول نفت را در دیگر بخشهای کشور سرازیر کرد. وظیفه اولیه هر دولتی حفظ اموال ملی است. دولت یازدهم نیز گرچه دستاوردهای بسیار بزرگی در ایجاد ثبات و امنیت بینالمللی و افزایش اطمینان در فضای کسبوکار کشور داشته اما تیم اقتصادی آقای روحانی بیش از
آنکه آشنا به مسائل اقتصاد توسعهیی باشند، بروکرات هستند. مورد دیگری که در کارنامه 3ساله دولت یازدهم باید حتما به آن توجه کرد، اهمیت اصلاح ساختاری است که البته دولت روحانی نیز تاحد قابلتوجهی از پس آن برآمد. مهمترین نمونه این اصلاحات را میتوان در حوزه تورم دید. تورم متاثر از دو عامل حجم نقدینگی و سرعت گردش نقدینگی است. درمورد کاهش نقدینگی دولت با انضباط پولی آن را مدیریت کرده اما درمورد سرعت نقدینگی براساس دینامیزم معادله پولی معروف به فرمول فیشر باید گفت که اقدامات زیادی انجام نشده است. سنت خرج کردن بیمهابای داراییهای کشور بهواسطه اقتصاد نفتی، در کشور ما سنت دیرینهیی است و عینیت این ضربالمثل که
«پول باد آورده را باد میبرد» بهکرات در کارنامه اقتصادی کشورمان دیدهایم و بهاصطلاح این پولهای بادآورده را نیز «بادی» خرج کردهایم. این رفتار اقتصادی مختص به پول نفت هم نبوده، مثال دیگر آن را میتوان در رفتار اقتصادی خانوارها نسبت به یارانه نیز دید. درصورتیکه اگر اصول نظام رفاهی را در کشورمان بومی میکردیم و بهجای یارانه نقدی همگانی، اعتبار خرید کالاهای مصرفی بادوام را میدادیم، شاهد این همه تبعات منفی ناشی از پرداخت یارانه نقدی نبودیم و در عمل تحریک تقاضای موثر نیز در بازار کرده بودیم. بهمعنای دیگر دولت بهجای 40هزار میلیارد تومان هزینه یارانهها، 40هزار میلیارد تومان السی واقعی گشایش میکرد و بخش تولید را هم تا این حد مبتلا به رکود نمیکردیم.اینها همه میراث بدیمنی است که از سیاستهای غلط دولت قبلی برای دولت یازدهم به یادگار ماند و آن را هم در باتلاق گرفتار کرد. هرجومرج احمدینژادی کاری کرد که اگر دولت یازدهم کاری نمیکرد کارستان، نمیتوانست نظام را اصلاح کند.