گذار به فاز سوم نظم اقتصادی بین‌الملل

۱۳۹۵/۰۶/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۰۱۴۲

اجلاس سران گروه بیست در چهارم و پنجم سپتامبر سال 2016 در چین برگزار خواهد شد. اگرچه چین بیان داشته است که این دوره از اجلاس می‌تواند به یکی از مفیدترین اجلاس این گروه تاکنون تبدیل شود و مقامات مختلف این کشور هم تاکید نموده‌اند که تمرکز اساسی این اجلاس ‌باید بر مسائل و معضلات اقتصادی متمرکز باشد. اما واقعیت آن است که سایه مسائلی مانند منازعات دریای چین جنوبی و شرقی، چگونگی استقرار سامانه «تاد» در کره‌جنوبی و پرتاب و آزمایش موشک‌های بالستیک توسط کره شمالی نیز بر این اجلاس سنگینی خواهد کرد.

در ادامه تلاش می‌شود تا نگاه چین به گروه بیست و تلاش این کشور برای استفاده از این سازه به عنوان یکی از اهرم‌های مدیریت اقتصاد جهانی مورد بررسی قرار گیرد.

گروه بیست به عنوان یکی از محصولات نظم درحال گذر اقتصادی تقریبا 80درصد از حجم تجارت جهانی و نزدیک به 70درصد از جمعیت جهان را پوشش داده همچنین می‌تواند برای بازیگران و اقتصادهای نوظهوری مانند چین، پلتفرمی برای کسب و ایفای نقش‌های جدید در روابط و سیاست بین‌الملل باشد. چینی‌ها به خوبی می‌دانند که قاعده‌نویسی توسط این کشور در ابعاد و حوزه‌های نظامی امری بسیار دشوار و شاید در مقطع کنونی ناممکن باشد. از این رو حرکت به سمت حوزه‌های نرم‌تر به خصوص عرصه‌های اقتصادی و تلاش برای فرمول‌نویسی در این حوزه که می‌تواند راحت‌تر صورت گیرد به یکی از دستورکارهای اساسی تصمیم‌سازان چینی در مقطع کنونی تبدیل

شده است.

البته این مساله را نباید به این معنا دانست که چینی‌ها صرفا به این حوزه بسنده خواهند کرد بلکه شاید درست‌تر آن باشد که بگوییم از این اتصالات و فرمول‌نویسی اقتصادی، خروجی‌های سیاسی و امنیتی نیز برداشت کند.

برای فهم بهتر نگاه چین به گروه بیست و سایر نهادهای اقتصادی بین‌المللی ‌باید در وهله اول فهم و ادراک چین از ساختار و نظم اقتصاد جهانی را شناخت. واقعیت آن است که از نظر بسیاری از تحلیلگران چینی، نظم اقتصادی جهانی در حال طی کردن شرایط گذار و حرکت به سمت یک نظم جدید است.

تسلط چنین برداشتی در میان نخبگان و تصمیم‌سازان چینی این کشور را به این مساله رهنمون می‌نماید که برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های راهبردی خود را در این شرایط گذار به گونه‌یی تنظیم نمایند که بتوانند از فرصت‌های عجین شده و پیوند خورده با این شرایط گذار جهت افزایش نقش‌آفرینی بیشتر در معادلات اقتصادی بین‌المللی و شکل‌دهی به نظم اقتصادی آینده به نحواحسن استفاده نمایند.

از این‌رو گروه بیست که خود نیز محصول همین شرایط گذار است می‌تواند به‌خوبی توسط چین به عنوان اهرمی برای ایفای کارویژه مدیریت اقتصاد جهانی مورد استفاده قرار گیرد. این نگاه کارکردگرایانه چین به‌خصوص از سال 2008 و آغاز بحران مالی و اقتصادی جهانی بیشتر در دستورکار قرار گرفت و از آن زمان تاکنون، این کشور تلاش داشته تا بهره‌برداری بیشتری از این نهاد برای ایجاد چند صدایی در عرصه مدیریت کلان اقتصاد بین‌الملل کند. به بیان دیگر گروه بیست و ماهیت رفتار چین در این نهاد را می‌توان به عنوان تمرینی برای شکل‌دهی به نظم اقتصاد بین‌المللی مورد توجه قرار داد. همان‌گونه که در آغاز نیز تاکید شد، ادراک چین از نظم کلان اقتصاد بین‌الملل می‌تواند سنگ ‌بنای تحلیلی مهم برای چگونگی حرکت و برنامه‌ریزی این کشور برای مدیریت اقتصاد بین‌الملل باشد.


مدیریت مشترک اقتصادی شرق و غرب

در این راستا می‌توان این ادراک تصمیم‌سازان چینی را اینگونه بیان کرد که نظم اقتصادی بین‌الملل درحال ورود به فاز سوم خود است. از نظر تحلیلگران چینی نظم اقتصادی بین‌الملل در فاز اول و دوم خود به ترتیب انگلستان و امریکامحور بود و حال این نظم درحال ورود به فاز سوم خود یعنی فاز رقابت امریکا با بازیگران و اقتصادهای نوظهور شده است.

البته باید بیان کرد که این فاز از نظم و رقابت‌های اقتصادی بسیار پیچیده بوده و نمی‌توان قضاوت قطعی نسبت به خروجی آن بیان داشت. اما آنچه می‌توان با قطعیت بیان کرد، آن است که چینی‌ها تلاش دارند تا در کوتاه‌مدت و به موازات افزایش قدرت اقتصادی خود، مدیریت اقتصادی توسط غرب را به مدیریت مشترک اقتصادی شرق و غرب تغییر دهند.

در هر حال باید گفت چینی‌ها معتقدند که نظام اقتصاد جهانی در دوره گذار و بازسازی است و این مساله فرصت مناسبی برای چین برای سامان‌دهی به نظم اقتصاد بین‌الملل می‌تواند فراهم آورد. در همین راستا ایجاد نهادهایی مانند بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیایی همچنین استراتژی جاده ابریشم را نیز می‌توان به عنوان یکی از سازه‌ها و اهرم‌های چین برای ایفای نقش فعال در این دوره بازسازی نظم اقتصادی مد نظر قرار داد. به بیان دیگر بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیایی و جاده ابریشم ازجمله محصولات مهم این کشور در نتیجه ادراک شرایط گذار در اقتصاد بین‌الملل و تلاش برای فرمول‌نویسی جدید متناسب با منافع خود در این شرایط است.

مساله مهم دیگری که می‌توان در این راستا مورد اشاره قرار دارد، آن است که همه آثار قدرت‌یابی اقتصادی چین و نوع رفتار و تلاش این کشور برای ایفای نقش فعال در گروه بیست را نمی‌توان منحصر به حوزه بین‌الملل کرد بلکه حرکت لکوموتیو انتظارات رو به افزایش جامعه داخلی چین همچنین افزایش مشروعیت برای حزب کمونیست چین را نیز ‌باید در این راستا مد نظر قرار داد. ریاست و مدیریت چین در گروه بیست نشان می‌دهد که دستاوردهای اقتصادی چین در طول سه دهه گذشته و مسیری که این کشور برای توسعه انتخاب کرده است، مسیر درست و موفقی بوده و القا و تئوریزه کردن این تصویر برای جامعه داخلی و افکار عمومی چین می‌تواند مردم این کشور را تشویق کند تا فداکاری بیشتری برای تحقق سوسیالیسمی با ویژگی‌های چینی داشته باشند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر