محمدصادق کریمی کارشناس اقتصادی
راهبرد افزایش تولید نفت برای کاهش قیمت و حذف رقبای غیرمتعارف تنها تا زمان رسیدن قیمت نفت به هزینه تمام شده نفتهای غیرمتعارف منطقی است و اینکه گفته شود «هر قدر قیمت نفت کمتر شود به نفع کشورهایی مانند ایران و عربستان است» صحیح نیست. در رقابت بین نفتهای خام متعارف با جایگزینهای آن مانند نفتهای خام غیرمتعارف یا انرژیهای تجدیدپذیر، یک سوال مهم پیش روی کشورهای صادرکننده نفت قرار دارد: قیمتهای بالای نفت بیشتر منافع این کشورها را تامین میکند یا قیمتهای پایین؟ طرفداران قیمتهای پایین معتقدند که کاهش قیمتها، موجب از صرفه افتادن سایر انواع انرژی و در نتیجه تضمین بازار برای نفتهای خام متعارف میشود.
برای بررسی این موضوع توجه به چند فرض اولیه ضروری است:
۱- هزینه تولید نفتهای متعارف کمتر از هزینه تولید نفتهای غیرمتعارف است؛ به عنوان مثال هر بشکه نفت خام ایران با هزینه ۷ تا ۱۲دلار و هر بشکه نفت خام عراق با هزینه ۵ تا ۱۰دلار قابل تولید است. این در حالی است که نفتهای غیرمتعارف امریکا و کانادا در بهترین تخمینها، هزینه تولیدی برابر با ۴۰ دلار در هر بشکه دارند.
۲- فعالیتهای تحقیق و توسعه موجب شده است که هزینه تولید نفتهای غیرمتعارف، به خصوص از سال ۲۰۱۰ تاکنون کاهش یابد اما این هزینه نه در کوتاهمدت و نه در میانمدت، کمتر از هزینه تولید نفتهای متعارف نخواهد شد. در واقع اولا هنوز میادین نفتی متعارف دست نخورده و بکر زیادی در دنیا به خصوص در ایران و عراق وجود دارد و لازم نیست از روشهای پیچیده و گران برای استحصال منابع متعارف استفاده کرد؛ ثانیا هزینه تمام شده تولید از میادین نفتی متعارف نیز به نوبه خود با فعالیتهای تحقیق و توسعه رو به کاهش است.
۳- پیشبینیها، به ویژه پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهند که تا سال ۲۰۴۰ (افق درازمدت) بخش مهمی از نفت تولیدی دنیا از نوع نفتهای خام متعارف خواهد بود و نفتهای غیرمتعارف ظرفیت توسعه چندانی ندارند.
بنابراین با توجه به اینکه عرضه نفت نسبت به قیمت آن اصطلاحا کم کشش است (هر یک درصد کاهش عرضه منجر به افزایش قیمت به میزانی بیشتر از یک درصد میشود)، در نتیجه درآمد کشورهای صادرکننده با یک واحد کاهش عرضه بیشتر از یک واحد افزایش عرضه، افزایش مییابد. پس در حالت عادی و بدون حضور رقبایی مانند نفتهای غیرمتعارف، قاعدتا کشورهای ایران و عربستان باید به دنبال کاهش عرضه با هدف افزایش قیمت باشند. اما افزایش قیمت، تولید و عرضه نفتهای غیرمتعارف را بهصرفه میکند و افزایش میدهد. این افزایش عرضه نیز قیمت را کاهش میدهد اما با توجه به فروض فوق، با کاهش قیمت نفت نخستین نفتهایی که تولیدشان از صرفه خواهد افتاد همین نفتهای خام غیرمتعارف هستند. لذا چنانچه تولیدکنندگان نفت، تولید خود را تغییری ندهند و تولید نفتهای غیرمتعارف ادامه پبدا کند، این افزایش عرضه تا جایی منجر به کاهش قیمت میشود که هزینه تولید نفتهای غیرمتعارف با قیمت نفت، به صورت نظری برابر شود که این نقطه، نقطه تعادل بازار نفت است. بنابراین ایران یا عربستان در زمان تصمیمگیری برای میزان صادرات خود، باید به این نکته توجه داشته باشند که نمیتوانند با کاهش عرضه،
قیمت را بیحد افزایش دهند و همانطور که بیان شد، حد افزایش قیمت و در نتیجه بهترین قیمت ممکن برای آنها برابر است با (کمترین) هزینه تولید هر بشکه نفت از میادین غیرمتعارف. راهبرد افزایش تولید برای کاهش قیمت و از بازار خارج کردن نفتهای غیرمتعارف نیز به دلیل ویژگی بازار نفت (کم کشش بودن عرضه نسبت به قیمت) به صلاح کشورهای صادرکننده نیست. زیرا افزایش عرضه نفت، قیمت را بهشدت کاهش میدهد و در نتیجه درآمدهای نفتی این کشورها نیز کاهش مییابد. بنابراین کشورهای صادرکننده نفتهای متعارف باید تولید خود را به گونهیی تنظیم کنند که قیمت بازار برابر با (کمترین) هزینه تولید نفتهای غیرمتعارف شود. در این صورت نفتهای غیرمتعارف وارد بازار نخواهند شد و قیمت هم آنچنان پایین نخواهد آمد. راهبرد افزایش تولید برای کاهش قیمت و حذف رقبای غیرمتعارف نیز تنها تا زمان رسیدن قیمت به هزینه تمام شده نفتهای غیرمتعارف منطقی است و اینکه گفته شود «هر قدر قیمت نفت کمتر شود به نفع کشورهایی مانند ایران و عربستان است» صحیح نیست. با این وجود، این راهبرد در عمل با چالشهایی مواجه است. اول اینکه صادرات نفت ایران در بازار نفت مقدار قابل توجهی نیست و
نمیتواند چندان بر بازار نفت اثرگذار باشد. دوم اینکه حتی در صورتی که ایران بتواند با تغییر تولید خود قیمت را تغییر دهد، وجود رقبایی مانند عراق و عربستان مانع از تثبیت این استراتژی ایران میشوند و این کشورها جای ایران را در بازار نفت میگیرند؛ قیمت نفت نیز افزایش پیدا نمیکند و ایران تنها به دلیل کاهش تولید از بخشی از درآمد و بازار ممکن خود محروم میشود.
به عبارت دیگر عدم هماهنگی بین تولیدکنندگان نفت متعارف و رقابت بین آنها، مانع از موفقیت راهبردهای کشورهایی مانند ایران و روسیه برای افزایش قیمت نفت میشود.