ضرورت پالایش نیروهای میانی

۱۳۹۳/۰۷/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۹۴۵


روزی نیست که کارشناسان و متخصصان در بخش‌های مختلف از اینکه هنوز برخی کارشناسان و مدیران با ذهنیت‌هایی غیر از ذهنیت دولتی، مناصب و گلوگاه‌ها را دراختیار دارند، انتقادشان را آشکار نسازند. واقعیت تلخ این است که برخی مدیران میانی دولت‌های نهم و دهم در فضایی ویژه و با شرایط خاص بر سرکار آمدند و ذهنیت‌های عجیبی داشتند. این گروه از مدیران وقتی با عظمت کارها مواجه شده و ناتوانی‌شان دست‌کم برای خودشان معلوم شد، به‌جای اینکه صادقانه و شرافتمندانه کار را به یک فرد یا گروه کاردان و کاربلد بسپارند، ایستادند و رفتارهای آسیب‌ساز پیش گرفتند. یکی از کارهایی که این افراد و در مسیر ایجاد انحراف در ذهن مدیران بالاتر درپیش گرفته و آن را نهادینه کردند، دستکاری در آمارها یا پنهان‌سازی آنها بود. آنها هر جا توانستند آمار و اطلاعات را پنهان کردند و آنجایی که ضرورت داشت آن را به‌وسیله برخی کارشناسان ناآگاه و کم‌تجربه یا مغرض دستکاری کردند. از آنجایی‌که مدیران ارشد دولت در هر وزارتخانه یا سازمان بزرگ ده‌ها کار باید انجام دهند، عموما به این اطلاعات و آمارهای ارایه شده اعتماد کرده و براساس آنها تصمیم می‌گیرند. این اتفاقی است که همیشه رخ می‌دهد و مدیران ارشد دولت‌های گوناگون در یک فرآیند پیچیده در این فضا زندگی کرده و تصمیم می‌گیرند. در دولت‌های نهم و دهم بسیار در این باره گفته و مصداق‌های محسوس از آمارسازی برخی مدیران میانی و کارشناسان مغرض معرفی شدند اما گوش شنوا و چشم بینا وجود نداشت، درحالی که به‌عنوان مثال اکثر مدیران، متخصصان و فعالان صنعت قندوشکر با ارایه مستندات نیرومند و غیرقابل کتمان به دولت اطلاع می‌دادند که واردات انبوه شکر به تولید آسیب می‌زند، برخی مدیران میانی با دادن اطلاعات غلط، ذهنیت مدیران را به جاهای دیگر معطوف می‌کردند. آمار غلط درباره قیمت ‌تمام‌شده تولید داخلی و قیمت شکر وارداتی، دادن آمار غلط درباره اینکه شکر داخلی صادر می‌شود یا دادن آمار غلط درباره سرانه مصرف شکر در ایران یا شکر مانده در انبارها و... در دولت‌های نهم و دهم یک عادت بود. مشکل اصلی این بود که آنها به تشکل‌ها اعتماد نداشتند و حاضر به شنیدن حرف‌ها و آمار ارایه شده از طرف تشکل‌ها نبودند.

دولت ‌یازدهم که بر سرکار آمد، حرف‌هایی از طرف وزیران اصلی و رییس دولت در رسانه‌ها منتشر شد که از جنس دیگری بود. دولت یازدهم بارها اعلام و تاکید کرده که به بخش خصوصی اعتقاد دارد، اما واقعیت ناراحت‌کننده این است که متاسفانه در عمل و به‌ویژه در انتخاب و انتصاب مدیران میانی در برخی حوزه‌های کسب‌وکار اتفاقی نیفتاده است و بیم آن می‌رود که اندیشه‌های این دولت هم توسط همین مدیران و کارشناسان انتقالی از دولت‌های نهم و دهم، در حد شعار باقی بماند.

شماری از مدیران مرتبط با تعیین قیمت‌ها و نظارت بر منافع تولیدکننده به‌دلایل گوناگون نمی‌خواهند تغییر فضا را در تصمیم‌های خود لحاظ کنند. تجربه ماه‌های اخیر نشان می‌دهد برای برخی مدیران میانی در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد. آنها با استفاده از دیدگاه‌های منطبق با دولت قبلی و فقدان تعهد کافی نزد برخی کارشناسان هنوز مسیر فعالیت‌های اصلی را خودشان تعیین کرده و همان‌گونه عمل می‌کنند که پیش از این عمل می‌کردند. دادن اطلاعات و آمار غلط با ذهنیت‌های عجیب مثل اینکه اگر الان قیمت شکر تولید داخل x ریال اضافه شود میلیاردها تومان به جیب تولیدکننده می‌رود، راه را برای ایجاد انحراف باز می‌کند. برخی مدیران ارشد متاسفانه با استناد به همین اطلاعات و آمار غیرواقعی ممکن است تصمیم بگیرند و شرایط را به وضعیت دشوار برسانند.

برای عبور از این فضای وهم‌آلود و ایجاد اعتماد و اعتبار میان دولت و تشکل‌ها، پالایش برخی مدیران میانی و کارشناسان دستگاه بروکراسی که با ذهنیت دولت قبلی فعالیت می‌کنند در دولت یازدهم لازم می‌نماید، در غیراین صورت بر میزان و پیچیدگی بی‌اعتمادی‌ها افزوده شده و فعالیت‌ها از مسیر عادی خارج و همان می‌شود که از آن اجتناب می‌کردیم.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر