در فیزیک مفهوم پایداری مثبت (positive stability)
یکی از مسائل اساسی برای طراحی مدلهاست. برای مثال هواپیما از نظر نوع ساخت دارای پایداری مثبت است به این معنا که اگر در حالت حرکت از حالت پایدار و ایستای خود تاحدی خارج شود الزاما مجددا بدون ورود هیچ نیروی جدیدی به حالت پایدار بازمیگردد. در مقابل این موضوع مفهوم پایداری منفی را داریم. در پایداری منفی اگر سیستم از حالت پایداری که در آن قرار دارد خارج شود نه تنها خود به خود به حالت پایدار بازنمیگردد بلکه دور شدن از حالت پایداری به مرور بیشتر میشود. برای مثال هلیکوپتر دارای پایداری منفی است و اگر از حالت طبیعی خود در زمان پرواز خارج شود خود به خود به شکل طبیعی باز نمیگردد. این موضوع در اقتصاد نیز کاربردهای زیادی دارد. اگر بازار ارز روی یک قیمت ثابت باقی مانده است باید بررسی کرد که این پایداری مثبت است و در صورت یک شوک باز به قیمت قبلی بازمیگردد یا اینکه شرایط کاملا دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد و نوسان نرخ ارز باعث ایجاد یک نرخ پایدار جدید میشود؟ اصولا چقدر زمان میبرد تا بازار به نرخ پایدار جدیدی دست پیدا کند؟ امروز اتفاقات اتاق بازرگانی به خوبی نشان داده است که این تشکل با وجود اینکه در شرایط پایداری
قرار داشت ولی این پایداری از نوع نفتی است. به این معنی که شوک رفتن رییس در هر زمانی و در هر سازمانی باعث خروج سازمان از پایداری میشود اما انتظار بر این بود که با گذاشت زمانی مشخص وضعیت به سمت ثبات میل کند اما تجربه نشان داد وضعیت روز به روز به سمت بیثباتی در حال حرکت است. اتفاقات ۲هفته اخیر شرایط را حتی از زمانی که جلالپور استعفای خود را مطرح کرد پیچیدهتر ساخته است.
در روزهای اخیر فیشهای حقوقی کارمندان اتاق بازرگانی توسط یکی از اعضای هیات نمایندگان در کانالهای تلگرامی منتشر شد. تعادل باوجود دراختیار داشتن این مدارک بنا به اخلاق حرفهیی خود حاضر به انتشار این فیشها نشد ولی انتظار بر این است که اتاق بازرگانی درباره این مساله پاسخگو باشد. بهویژه آنکه این موضوع موج انتقادات و بحثهای زیادی را در بین فعالان اقتصادی ایجاد کرد و به نظر میرسد در آینده نزدیک این بحث به یک چالش برای اتاق بدل شود. همچنین بخشی از هزینههای سفرها که توسط اتاق ایران پرداخت شده بود انتقاداتی را به همراه داشت. همچنین شایعات خبر از اتفاقات دیگری میدهند که مساله را از این نیز پیچیدهتر میکند.
تلاشهای مسوولان اتاق بازرگانی هم به خوبی نشان میدهد که آنها نیز به وخیم شدن مساله آگاه هستند. برای مثال در هفته گذشته از چهره قدیمی اتاق یعنی علا میرمحمد صادقی خواسته شد که به عیادت جلالپور رود و پس از آن مصاحبهیی برای کاهش شایعات و جلوگیری از دامن زدن به مسائل مطرح شد. در حقیقت اتاق ایران نیز که متوجه اتفاقات اخیر بود تلاش دارد وضعیت را تا حدی کنترل کند ولی اگر مسائلی مانند فیشهای حقوقی، ورود نمایندگان مجلس به بحث حضور دولتیها در اتاق و همچنین جنگهای قدرت شدت گیرد مشخص نیست که وضعیت چقدر پیچیدهتر میشود. حتی اصرار میرمحمد صادقی برای جلو انداختن انتخابات به این دلیل است که بعد چند دهه حضور در اتاق بوی مشکلاتی که در آینده ایجاد میشود را به خوبی استشمام میکند. ازسوی دیگر طولانیتر شدن زمان انتخابات خطر ورود دولتیها به موضوع را بیشتر میکند. در حقیقت طولانی شدن انتخابات این بحث را مطرح میکند که شاید گزینه مناسبی در درون اتاق وجود ندارد که روی آن اجماع شود پس گزینههای دولتی هم شروع به مطرح شدن میکنند. تعادل پیش از این درباره شرایط فطرت در زمان عدم حضور رییس و اینکه چه کسی امروز اتاق را اداره
میکند هشدار داده بود اما به نظر میرسد نواب رییس تلاشی برای حل این مشکلات نمیکنند. با تمام این مباحث یک مساله مهم را نباید فراموش کرد. اتاق بازرگانی ثابت کرده است که به دلیل حذف چهرههای قدیمی دیگر توانایی حل مشکلات خود را ندارد و یک چالش مانند استعفای رییس میتواند منجر به یک بحران و هرج و مرج شود. اینکه هر روز خبر جدیدی از درون اتاق به گوش میرسد به هیچوجه پدیده مثبتی نیست و بر این اساس مهمترین وظیفه رییس جدید اتاق باید بازتعریف و بازسازی کامل ساختار درونی اتاق بازرگانی براساس الگویی باشد که بتواند در مقابل شوکهایی همچون رفتن رییس مقاومت کرده و به کار خود
ادامه دهد.