این عنوان مقاله بسیار معروفی است که سالیان پیش در اروپا منتشر شده است. صرف نظر از محتوای مقاله که فقط یک بار آن را خواندهام و به دوست معرفیکننده پس دادهام، در متن مقاله به تمام زوایا و معایب خرید بیمهنامه بهطور دقیق پرداخته بود.
در این مقاله از پایین بودن حد توانگری شرکتهای بیمه، از معایب محصول، از اشتباهات سهوی و زرنگی صادرکننده بیمه در جاگذاری قیود محدودکننده در متن بیمهنامهها و... را تشریح و سپس راهکارهای ممانعت از بروز این محدودیتها را بیان کرده بود.
یکی از وظایف اصلی شبکه توزیع خدمات بیمه بهخصوص کارگزاران رصد مداوم وضعیت حد توانگری و تغییرات مدیریتی در شرکتهای بیمه است. بارها شنیدهام که در بازارهای بیمه مترقی در شرکتهای کارگزاری یکی از مهمترین اقدامات؛ تبارشناسی،مدیران و کارشناسان شرکتهای بیمه ثبت و نگهداری رزومه آنها چه مثبت و چه منفی است. درواقع زمان انتقال ریسکها و خرید پوششهای بیمهیی با توجه به سقف سرمایه بیمهگذار و رشته بیمهیی سطحبندی حد توانگری و سهم نگهداری شرکت بیمه و دانش ،تجربه مدیران و کارشناسان آنها و سوابق بررسی و پرداخت خسارتها صورت میپذیرد. درواقع گاهی امکان انصراف از خرید بیمهنامه از یک شرکت توانگر و مشهور خودداری شود و بیمهنامه از شرکتی با رتبه پایینتر اما به خاطر وجود مدیریت خوشنام و با اعتبار خریداری شود. پیداست که ملاکهای انتخاب شرکت بیمه برای انتقال ریسک چندین عامل است اما مهمترین عامل اخلاق و رفتار مدیران و کارشناسان ستادی و صف شرکتهای بیمه و شناسایی نگرش آنها نسبت به بیمهگذاران و نحوه تعامل با شبکه توزیع خدمات بیمه است. در هر حال کارگزاران حرفهیی با توجه به اطلاعات کلی و رفتاری مدیران و کارشناسان
بیمهگران و نگرش و سبک مدیریتی آنها بدون دیدن بیمهها به مشتریان بیمه میگویند اشتباه کردهاید یا خیر؟ در هر حال در یک بازار رقابتی و حرفهیی عوامل بازار به روشنی و دقیق میتوانند بگویند که آخر عاقبت قراردادهای بیمه با شرکتهای مختلف بیمه به کجا میانجامد. با نقل یک خاطره از استاد مرحوم دکتر ایرج علی آبادی درخصوص اعتبار یا بیاعتبار بودن قراردادهای بیمه و آخر عاقبت آنها این یادداشت را خاتمه میدهم.
دکتر میگفت، در دوران جنگ تحمیلی گاهی خرید اتکایی اختیاری با دشواری انجام میپذیرفت. در یک واگذاری یکی از شرکتها با واسطه یک کارگزار از یک شرکت اتکایی در جنوب شرق آسیا پوشش اتکایی خریداری کرده بود. ایشان میگفت سرمایه این شرکتهای گمنام و کم سابق گاهی حدود 10هزار دلار است. منظور ایشان این بود که خرید بیمهنامه از بیمهگران کشورهایی که ناظر قوی و مطمئن در بازارشان ندارند درواقع به مثابه دور ریختن حق بیمهها است و تنها راه چاره در این شرایط، دعا کردن این موضوع است که حادثهیی رخ ندهد. نتیجتا اینکه خرید بیمهنامه و حتی فروش بیمهنامه یک تخصص منحصربهفرد در تمام مشاغل است. اگر درست صورت گیرد، یک حمایت منطقی از بیمهگذاران است و اگر نادرست انجام شود، از یک ورقه چاپ شده در یک پوشه زیبا بیشتر نیست.