فقدان رابطه منطقی بین حلقه‌های تسهیلات بانکی

۱۳۹۵/۰۵/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۸۴۴۷


گروه تجارت بیش از یک ماهی از کاهش نرخ تسهیلات بانکی و رسیدن آن به 18‌ درصد می‌گذرد اما در این بین بسیاری از فعالان اقتصادی که برای دریافت تسهیلات اقدام کرده‌اند، می‌گویند که بانک‌ها با اقداماتی خاص همچنان در عمل سود تسهیلات را بالای 20‌درصد نگهداشته‌اند، با کوروش پرویزیان؛ رییس کمیسیون پول و سرمایه اتاق ایران و عضو هیات نمایندگان اتاق تهران در این باره گفت‌وگو کرده‌ایم:


اگرچه بانک‌ها نرخ سود تسهیلات را پایین آوردند ولی از طرف دیگر 10 تا 20‌درصد پولی که وام و تسهیلات می‌دهند را در بانک بلوکه می‌کنند و در واقع دیگر این کاهش سود تسهیلات به 18‌درصد نیست و در واقعیت بانک‌ها سود بالای 20‌درصد، می‌گیرند، واکنش شما چیست؟

ما به عنوان بانک در این بازار داریم کسب و کار می‌کنیم، باید همیشه رابطه بین بانک، تسهیلات‌‌گیرنده و سپرده‌‌گذار به سمت منطقی شدن برود. این رابطه باید یک رابطه منطقی و اجرایی باشد. ما به عنوان تسهیلات‌گیرنده همیشه سعی می‌کنیم که پایین‌ترین نرخ را در واقع بگیریم. دیگری به عنوان سپرده‌ گذار سعی می‌کند بالاترین نرخ را بخواهد. این به صورت عقلایی است. اما اینها باید در یک نقطه‌یی متعادل بشود. به صورت معمول ما در این لحظه‌یی که الان هستیم مثلا در مرداد سال 1395به پرداخت سود سپرده‌های یک ساله‌یی متعهد هستیم که تا 31/03/1395 با نرخ 18‌درصد هستند و این ادامه دارد تا 31/03/1396.

یعنی آنهایی که قبل از اینکه سود سپرده کاهش پیدا کند، حساب باز کرده‌اند و سود 18‌درصد قدیم را می‌گیرند...

بله. بنابراین خب به صورت عقلایی امکان پذیر نیست که بانک سپرده 18‌درصدی بگیرد و تسهیلات 18‌درصدی بدهد. یعنی اصلا امکان پذیر نیست در حقیقت. تقاضایی که بانک‌ها کردند و دادند این بود که یک فاصله زمانی بین اینها اتفاق بیفتد و راس زمانی اینها یا میانگینی که در یک دوره هست، اینها را در نظر بگیرد که مثلا اگر یک فاصله دو ماهه‌یی اتفاق می‌‌افتاد در این دو تا تصمیم، روندی که برنامه‌ریزی شده بود خیلی مناسب‌تر قابل اجرا بود. متاسفانه برخی از دوستان ما در حقیقت بانک را یک بنگاه نمی‌‌دانند، مشروعیت برای بانک قائل نیستند و این سبب گرفتاری و ایجاد تضاد بیشتر است. بانک هم یک بنگاه اقتصادی شبیه بنگاه‌های دیگر هستند. بخشی از اینها هم خصوصی هستند و سهامدار دارند. سهامداران هم باید برایشان سودآور باشد که در بانک سرمایه‌گذاری کنند. لذا پیشنهاد من این است که ما اگر به عنوان تسهیلات‌‌گیرنده‌یی خودمان را جای سپرده‌گذار و سهامدار بانک هم قرار بدهیم یا بالعکس، اگر من به عنوان سهامدار بانک هستم خودم را به جای تسهیلات‌گیرنده یا سپرده گذار بگذارم که از آن طرف هم سپرده ‌گذار خودش را جای تسهیلات‌‌گیرنده بگذارد. بنابراین یک منطق مشترک و رابطه مشترکی باید بین این سه بازیگر اصلی پیدا کنیم. البته این را بگویم که اینکه بیاییم به عنوان تسهیلات‌دهنده بگوییم بایستی افراد 20‌درصد و... از آن را در بانک بگذارند و ما نگهداریم اصلا درست نیست.

به شکل‌گیری رابطه منطقی اشاره کردید، به نظر شما براساس چه منطقی باید این رابطه شکل بگیرد؟

بحث تورم می‌تواند منطقی باشد. نرخ تورم یک شاخص است که این وسط دارد کار می‌کند. طبیعی است اگر ما این اصل را بپذیریم که تورم پایین می‌‌آید نرخ سود هم پایین بیاید و اگر هم رفت بالا برود آن هم برود بالا، ما هم که در بانک که بخش اسمی اقتصاد کار می‌کنیم، متناسب با این تغییرات، تغییر ایجاد کنیم. یعنی انعطاف وجود داشته باشد؛ خوشبختانه این منطق کم کم در حال جاری شدن است.

بانک‌ها معمولا بر اساس چه منطق و روشی عمل می‌کنند؟

روش‌هایی که بانک‌ها به کار می‌گیرند، متناسب با مقرراتی است که بانک مرکزی دارد و به آنها در حقیقت ابلاغ می‌کند و بانک‌ها عمل می‌کنند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر