گروه دانش و فن |
به نظر میرسد آینده انسان با چت باتها (Chat Bot) گره خورده است، باتهایی که میتوان گفت با هوش مصنوعی بالایی که دارند میتوانند به راحتی کارهای انسان را انجام دهند و این مساله به قدری در دنیای تکنولوژی امروز پیشرفت کرده است که منجر به نگرانی برخی غولهای آیتی شده
است.
گفته میشود برخی برندهای بزرگ دنیا از جمله گوگل، مایکروسافت، اپل، فیسبوک و چندین شرکت کوچک و بزرگ دیگر در حال توسعه پلتفرمهایی برای تولید چت باتها هستند. آنها همچنین با دستیارهای صوتی شان رقابتی سخت را آغاز کردهاند. برندهای بزرگ دنیا در پی ساخت پلتفرمهایی هستند که قادرند جای اپلیکیشنهای امروزی مان را بگیرند؛ باتهای (Bot) کوچک هوشمندی را درنظر بگیرید که به کلماتتان گوش میدهند و به شما در انجام کارها کمک میکنند.
به زبان ساده، چت بات نرمافزاری است که به شما در انجام کارها کمک میکند یا نقشی سرگرمکننده در زندگیتان بازی میکند. باتها این پتانسیل را دارند که جای اپلیکیشنهای امروزیمان را بگیرند. فرض کنید به جای باز کردن اپلیکیشن هواشناسی، از یک بات درمورد وضعیت هوا بپرسید. در نهایت، کار به جایی میرسد که یک چت بات به دستیار شخصیتان تبدیل شده و همه کارهای شما را انجام میدهد همچنین پلتفرمهای مرسوم مثل واتسآپ یا فیسبوک مسنجر، باید میزبانی چت باتهای مختلف را برعهده بگیرند و به آنها اجازه بدهند با کاربران ارتباط برقرار کنند.
بهطور مثال یک چت بات از یک شرکت هواپیمایی مطرح، در بستر پلتفرم واتس آپ به شما میگوید که پروازتان تاخیر داشته؛ چت باتی دیگر هم از شرکت پست به شما خبر میدهد که بسته تان ارسال شده. البته فکر نکنید همیشه پشت این باتهای هوشمند، روباتها هستند که با شما صحبت میکنند؛ خیلی وقتها این باتها فقط وظیفه انتقال اطلاعات به ما را انجام میدهند و درواقع پیام متخصص یا کارشناس را به ما منتقل میکنند.
از همان نخستین روزهای اینترنت، برندها متوجه شدند که باید محیط مجازی را جدی بگیرند. در این راه، آنها خود را بهتدریج با تغییرات اینترنت وفق دادند، زمانی به سایتهایشان اهمیت میدادند، چند سال بعد وبلاگها را جدی گرفتند و بعد توییتر، فیسبوک و اینستاگرام، محور تمرکزشان شد.
شبکههای اجتماعی در حال حاضر محور و پلتفرمی برای روابط آسان انسانها با هم شدهاند، طوری که خیلیها اصلا از محیط آنها بیرون نمیآیند، بنابراین برندها متوجه شدند که به جای اینکه شبکههای اجتماعی راهی برای کشاندن مشتریها به سایتهایشان برای مشاهده و سفارش کالاها و خدماتشان باشد، آنها باید کاری کنند که همهچیز در همان محیط شبکههای اجتماعی تمام شود.
اینجا بود که آنها از هوش مصنوعی و روباتهای مصنوعی گفتوگوکننده یا چتباتها استفاده کردند و در این راه در حال پیشرفت هستند.
با چتباتها، شبکههای اجتماعی حالتی شبیه سیستمعاملها را پیدا میکنند، گویی که برای مثلا توییتر، ویندوز جدید ما شده است و همهچیز میتواند در قالب آن رخ بدهد.
این روباتها میتوانند اخبار و اطلاعات را به کمک کاربران بخوانند، از خدمات آنها استفاده کنند و معاملات را انجام بدهند اینها خدماتی است که چت باتها میتوانند به مخاطبانشان ارائه دهند
بهعبارتی همانطور که پیشتر اشاره کردیم، با چتباتها، دیگر شبکههای اجتماعی پورتال نیستند، بلکه محیطی هستند که همه اطلاعات را میتوان از طریق آن خواند، محصولات را مقایسه کرد و خرید را هم نهایی کرد.
طبق نظرسنجی تازهیی که انجام داده شده، یک سوم مشتریان برندها، شبکههای اجتماعی را به خدمات پشتیبانی تلفنی، ترجیح میدهند، بیشتر آنها هم دوست دارند، در ظرف کمتر از یک ساعت به سوالها و نیازهای آنها، پاسخ داده شود.
چتباتها، همه مفاهیم دخیل در زندگی را میتوانند برای شما شخصیسازی کنند، اصلا کافی نیست که نقش چتباتها این باشد که ما درخواستی بدهیم، آنها درخواست محاورهیی ما را به کمک هوش مصنوعی متوجه بشوند و نیازمان را برطرف کنند.
ما با یک گام، جلوتر برویم و کاری کنیم که چتباتها متوجه علایق و دغدغهها و سبک زندگی ما بشوند و بعد براساس این شناخت، اطلاعات توصیههای متناسبی به ما کنند و اطلاعات مورد علاقه ما را نمایش بدهند.
البته باید توجه داشت در حال حاضر فناوریهای موجود در شبکههای اجتماعی، امکان شخصیسازی پیامها را نمیدهند. اما در آیندهیی که چتباتها هوشمندتر میشوند، میشود تصور کرد که توییتهای برندها برای مخاطبان فقیر و غنی، گیگ یا غیرگیک، آسیایی و اروپایی با هم متفاوت باشد.
باوجود مشکلات تکنیکی، همین حالا هم فناوری هوش مصنوعی به اندازه کافی پیشرفته شده است، طوری که میتواند به سرعت متوجه زبان محاورهیی موجود در شبکههای اجتماعی شود. بگذریم از این خطر که همین یادگیری میتواند باعث بدآموزی شود! به تازگی Microsoft Tay فقط بعد از یک روز سر کردن در توییتر، منحرف شد و با مطالعه توییتهای کاربران، روز بعد مواردی از استفاده از الفاظ ناشایست و حتی نژادپرستانه را شروع کرد!
میتوان حدس زد که ظرف ۳ تا ۵ سال آینده، باتها تبدیل به یک جریان اصلی شوند. میتوان تصور کرد که بزرگترین فروشگاههای اصلی یا سایتهای خبری، همهچیز را ار طریق باتهای هوشمند، به صورت شخصیسازی شده، عرضه کنند.
هرچند پیشرفت علم و تکنولوژی میتواند
نویدبخش روزهای خوبی برای کاربران باشد، اما سایه بیش از حد فناوری در زندگی روزمره نه تنها زندگی را بهتر نمیکند، بلکه میتواند تهدیدی برای بشریت باشد.