گروه جهان|
ترکیه پس از چندین سال ماجراجویی در حوزه سیاست خارجی که به تیرگی روابط این کشور با اغلب همسایگانش منجر شده، در چرخشی عجیب، به سرعت در حال جبران و تغییر جریانی است که در نزدیک به یک دهه اخیر دنبال کرده است. نخستوزیر ترکیه از تمایل آنکارا برای بهبود روابط با دمشق خبر داده است. آنکارا چندی پیش هم با ارسال نامه عذرخواهی به ولادیمیر پوتین مناسبات آنکارا با مسکو را که پس از حمله به جت جنگنده روسیه نزدیک مرز سوریه به تیرگی گراییده بود، ترمیم کرد.
به گزارش بیبیسی، بنعلی ییلدریم، نخستوزیر ترکیه، گفته کشورش مایل است با عراق و سوریه روابط خوبی داشته باشد و ثبات این دو کشور برای اینکه تلاشهای مقابله با تروریسم به سرانجام برسد، ضروری است. رسانههای منطقهیی گفتهاند که دیپلماتهای ترکیه و سوریه طی روزهای اخیر دیدار و مذاکره کردهاند.
ییلدریم گفته است ترکیه روابط خود با روسیه و اسراییل را عادی کرده و «من مطمئن هستم که میتوانیم روابط با سوریه را هم عادی کنیم.»
سخنان نخستوزیر ترکیه چرخشی جدی در سیاست آنکارا نسبت به سوریه به شمار میرود. این کشور پس از آغاز ناآرامیها در سوریه به حمایت جدی از مخالفان بشار اسد، رییسجمهوری سوریه پرداخته و بارها خواستار کنارهگیری بشار اسد از قدرت شده بود. ترکیه در همان اوائل درگیریهای داخلی سوریه به گروه موسوم به «ارتش آزاد»، نیروی نظامی متشکل از سربازان و افسران سابق ارتش سوریه که به مخالفان پیوستند، اجازه داد که مقر خود را در ترکیه قرار دهد. از آن زمان روابط میان دو کشور متشنج بوده و این تنش در مقاطعی به حدی بالا رفت که بیم بروز جنگ میان دو کشور میرفت.
اما بنعلی ییلدریم، جانشین احمد داوود اوغلو، از زمان روی کار آمدن در ماه مه سال جاری تاکید کرده که ترکیه باید به دوستان خود بیفزاید و از تعداد دشمنانش بکاهد. منابع مطلع از عزم دولت ترکیه برای احیای مناسبات با مصر خبر دادهاند. آنکارا همچنین روابطش را با تلآویو که پس از حمله کماندوهای صهیونیست به فعالان ترک در کشتی مرمره آبی قطع شده بود، پس از سالها به وضع عادی بازگردانده است.
روزنامه النهار در گزارشی با اشاره به سیاست خارجی آنکارا مینویسد: ترکیه دیگر نمیتواند زندگی عادی در منطقهیی داشته باشد که در همسایگی آن جنگی تمام عیار در جریان است. جنگ جدید آن با کردها در مناطق مرزی و جنگ تحمیل شده به آن با داعش، وضعیت متفاوتی را برای ترکیه رقم زده است. این وضعیتی نیست که رجب طیب اردوغان پنج سال پیش انتظارش را داشت، یعنی زمانی که خود را درگیر تلاشها برای سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه کرد، او در آن زمان بیشترین تاثیر را بر باراک اوباما، رییسجمهوری امریکا با مطالبه کنار زدن بشار اسد از قدرت داشت.
اما وقتی که اوباما خلاف میل اردوغان و متحدان منطقهییاش عمل کرد، تغییرات ژئوپلیتیک در سوریه نیز به سرعت آغاز شدند، برای همین اردوغان و متحدان منطقهییاش به جبهه گروههای مخالف پناه آوردند و تلاش کردند الگوی لیبی را در سوریه تکرار کنند. اما وقتی که این گروهها نیز از تحقق آرزوهای این آنها برنیامدند، ترکیه مجبور شد وارد بازی جهادیها شود با این فرضیه که آنها روزی مجبور خواهند شد مطابق میل کسانی که آنها را آموزش دادند و سلاح و پول در اختیارشان گذاشتند، عمل کنند.
در این گزارش آمده، ترکیه آخرین کشوری بود که وارد جنگ با تروریسم شد. اردوغان روی این مساله قمار کرده بود که همراهی با جهادیها کفایت میکند تا ابعاد خطر آنها به داخل ترکیه کشیده نشود. اما زمانی این قمار را باخت که تحت فشار امریکاییها تسلیم شد و اجازه داد پایگاه اینجرلیک در اختیار جنگندههای ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش قرار بگیرد.
به گزارش دیپلماسی ایرانی به نقل از النهار، برای رجب طیب اردوغان آسان نیست که کوتاه بیاید و به اشتباه خود اعتراف کند برای همین تصمیم گرفت دوست و مهندس سیاستهایش، احمد داوود اوغلو را قربانی کند. راه گریزی جز قربانی کردن داوود اوغلو نبود برای اینکه بتواند خودش را نجات دهد و دوباره اداره امور را به دست گیرد. به این ترتیب در یک روز با روسیه و اسراییل آشتی کرد، همچنین با افزایش گشتهای ناتو در مرز سوریه و ترکیه موافقت کرد، در اظهارات خود نسبت به ایران نیز اعتدال به خرج داد، و به بن علی ییلدریم، نخستوزیر جدیدش نیز تعهد داد که برای پایان دادن به قطع روابط با مصر تلاش کند. همچنین وارد مرحله مذاکره با کردها شد و آنطور که گزارشها خبر میدهند اعلام آمادگی کرده در مقابل قبول آتشبس از سوی نیروهای حزب کارگران کردستان، پ ک ک، عبدالله اوجالان را از زندان به حصر خانگی منتقل کند.
در سوریه هم اردوغان دیگر به آن اندازه که برای جلوگیری از شکلگیری منطقه خود مختار کردی در «روج اوفا» توجه میکند، اهمیتی به سرنگونی حکومت اسد نمیکند، البته به این آسانیها نمیتوان اشتباهات را تصحیح کرد اما شکی نیست که «سلطان اردوغان» احساس کرده که تحولات چقدر حساس و تنشزا شدهاند و خود چه اندازه نقش مهمی در ایجاد آنها داشته است.
آیا این ابتدای پشیمانی است یا ابتدای انعطاف؟ هنوز زود است که بگوییم اردوغان به کدام سو خواهد رفت! اما شکی نیست که انتخابهای او آن قدر محدود شده که یا باید افول را بپذیرد یا شکست را. اکنون در مرحله افول است و میخواهد امور را بهگونهیی مدیریت کند که کمترین هزینهها را متحمل شود، هزینههایی که به دلیل اشتباهات او در پی غروری که به او دست داد، به وجود آمدهاند.