چند روزی است که ریاست اتاق بازرگانی بینالمللی به
«سانیل باهارتی میتال» سپرده شده است. انتخابات پنجاه و یکمین رییس اتاق بازرگانی بینالمللی در عمل به یک فرصت برای ایران بدل شد. با این وجود ایران هیچگاه نتوانست جایگاه مستحکمی برای خود در ICC به دست آورد. حال برای بسیاری از فعالان اقتصادی این سوال مطرح است که انتخاب این رییس جدید چگونه میتواند باعث تقویت روابط ایران و ICC شود.
رابطه ایران و ICC
اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC) در سال 1919 ایجاد شد تاکنون به عنوان تنها نماینده بخش خصوصی در جهان، نقش منحصر به فردی در زمینه تسریع و تسهیل مراودات تجاری در سطح بینالمللی از طریق تلاش در استانداردسازی سیاستها و مقررات ازجمله اینکوترمز و مقررات بانکداری بینالمللی مانند اعتبارات اسنادی، ضمانتنامهها و... همچنین اداره بزرگترین مرکز داوری تجاری بینالمللی ایفا کرده است. ICC علاوه بر تدوین و پیشنهاد سیاستهای مبتنی بر رقابت و ضابطهمند کردن مبادلات از طریق مقررات، نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین بازرگانان و کارآفرینان صنعتی و معدنی در سراسر جهان دارد و زمینه ارتباط گستردهتر تشکلهای کارفرمایی در جهان را فراهم میآورد.
علاوه بر این ICC در سالهای اخیر ارتباط گستردهیی با اتاقهای بازرگانی جهان از یک طرف و با سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی(WTO) و سازمان توسعه و همکاری اقتصادیOECD از طرف دیگر به وجود آورده است و در نشستهای سران کشورهای گروه ۸ و گروه۲۰مشارکت فعال دارد. اتاق بازرگانی بینالملل از طریق تشکیل کمیتههای ملی، فعالیت خود را در بیش از ۹۰کشور جهان گسترش داده که در کشور ما، کمیته ایرانیICC عهدهدار این مسوولیت است. در کشورهایی که کمیته ملی وجود ندارد، سازمانها یا شرکتهایی مثل اتاقهای بازرگانی یا انجمنهای صنعتی میتوانند مستقیما به عضویت درآیند. درحال حاضر اعضای۳۴کشور به طور مستقیم عضو ICC هستند. ICC از طریق شبکه کمیتههای ملی با دولتهای محلی ارتباط برقرار میکند. بر همین اساس کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بینالمللی در سال ۱۳۴۲ تاسیس شد که پس
از انقلاب با چند سال وقفه روبهرو شد. در سال ۱۳۶۴ بنا به توصیه دولت و تلاش اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، دوره جدید فعالیت خود را آغاز کرد. با این وجود ایران هیچگاه در ICC نقش پررنگی را برعهده نگرفت.
روابط مثبت ایران و هند
انتخابات جدید هیات رییسه ICC و انتخاب رییس از کشور هند برای ایران از دو جنبه بسیار خاص است. مساله اول این است که برای نخستین بار یکی از شرکای تجاری اصلی ایران به ریاست ICC منصوب شده است. هند و ایران برای دهههای متمادی شرکای تجاری مهمی برای یکدیگر بودهاند و در ایام تحریم هم هند همچنان از مهمترین شرکای تجاری ایران باقی ماند. سفر اخیر نارندرا مودی، نخستوزیر هند به تهران همچنین از سرگیری روابط درباره چابهار زمینه را برای همکاری بیشتر دو کشور فراهم کرد. با این شرایط بسیاری از فعالان اقتصادی انتخاب یک فعال اقتصادی هندی به ریاست ICC را پدیدهیی مثبت ارزیابی کردند. از سوی دیگر تا دهه 1990میلادی اتاق بازرگانی بینالمللی، یک نهاد اقتصادی اروپایی بوده است. بنابراین در جلسات این کمیتهها بیشتر اروپاییها شرکت میکردند و امریکاییها
و آسیاییها فعالیت چندانی در این بخش نداشتند. حال تغییر در شرایط این تشکل جهانی میتواند خبر خوبی برای همه کشورهای آسیایی و منطقه باشد.
در همین زمینه سیدحسین سلیمی، عضو هیاترییسه کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بینالمللی میگوید ایران هم حدود چند دهه است که در این نهاد عضو است ولی زمانی به دلیل جنگ و زمانی به دلیل تحریمها حضور فعالی در این ارگان اقتصادی نداشتیم.
سلیمی میگوید:«ICC کمیتههای متعددی دارد؛ و کارهای متعددی انجام میدهد؛ ولی اصلیترین وظیفه این نهاد در جهت مانیتور کردن قوانین بینالمللی بانکی، تجاری، بیمهیی و حملونقل است که ما را به WTO سوق میدهد. یعنی کلیه قوانینی که در بانکهای دنیا اعمال میشود، کلیه تاییدیهها، آییننامهها و گشایش اعتبار در صادرات و واردات کالا که به ارتباط بینالمللی بانکها کمک میکند در کمیتههای بینالمللی ICC بررسی میشود.» عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید که در سال 1979 رییس ICC از ایران بود. هندوستان، ایران و ترکیه معمولا در ICC فعالیت قابلتوجهی داشتند. اما از سال 1990 آسیا به خصوص چین، هنگ کنگ و سنگاپور در اتاق بازرگانی بینالمللی بسیار فعال شدند و امریکاییها نیز فعالیت خود را در ICC آغاز کردند. وی با
اشاره به اینکه ما در دورهیی طولانی از زمان جنگ تا زمان تحریمها به شدت فعالیت محدودی داشتیم؛ تصریح میکند:«الان که میخواهیم در سطح بینالمللی حضور و فعالیت داشته باشیم باید آشنایی خود را با این حوزهها بیشتر کنیم. از طرف دیگر حضور یک هندی در مسند ریاست میتواند برای ایران آغاز یک فعالیت جدی در ICC باشد و طلیعه شروع فعالیت بیشتر و حضور بیشتر در ICC باشد.» سلیمی میگوید: «این عدم ارتباط بینالمللی باعث شده که ما با این قوانین فاصله معناداری داشته باشیم. یکی از این قوانین قانون پولشویی است؛ وزارت اقتصاد و دارایی دستورالعمل آن را صادر کرده و این به قانون تبدیل شده است؛ همه بانکها باید این را رعایت کنند. سالهاست که بانکهای بینالمللی این اصل را رعایت میکنند ولی ما الان میخواهیم با بانکهای بینالمللی ارتباط برقرار کنیم،
میبینیم که چه جاهایی ضعف و مشکل وجود دارد. بانکهای ما باید واحدهای کامپلاینس داشته باشند؛
یا رهنمودهای اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی را در سیستمهای خود اعمال کنند. همه کشورها برای تجارت از این قانون تبعیت میکنند. مثلا بانکها با کشورهایی که تروریست هستند، مبادلات تجاری ندارند. این آییننامهها را ICC میگیرد و در داخل آن را به اعضای خود و داوطلبان آموزش میدهد.»با وجود تمام این تفاسیر اما در سالهای اخیر حضور کمرنگ ایران در ICC همیشه مورد انتقاد کارشناسان بوده است. در بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران در ایام تحریم ICC موضع سکوت کامل داشت که بخشی از آن به خاطر لابی ضعیف ایران در این مباحث بود.