چند مشکل کلیدی در مورد فضای اقتصادی کشور وجود دارد که باید به دقت در مورد آنها فکر کرد و برای رفع آنها تدبیر به خرج داد. بخش خصوصی ایران به دلیل رکود حاکم براقتصاد کشور شرایط نامناسبی دارد و به همین دلیل نیاز است تا به سرعت اقداماتی اصلاحی صورت گیرد. گاهی تکرار این مشکلات فضایی ناامیدکننده را رقم میزند ولی واقعیت این است که اگر این نواقص بیان نشوند، وضعیت تغییری نمیکند و گرفتارهای بخش خصوصی سرجای خودشان باقی میمانند.
نظام مالیاتی و ساختار بیمه و تامین اجتماعی در اقتصاد ایران به دو چالش سخت تبدیل شدهاند. هر دو این موضوعات از حقوق دولت است که باید به درستی از بخش خصوصی طلب کند. فعالان اقتصادی هم میدانند که پرداخت مالیات برای توسعه کشور ضروری است. از آن مهمتر اینکه صاحبان صنایع و مشاغل بیش از هرگروه اجتماعی دیگری درک کردهاند که توجه به حقوق کارگران اولویت تعیینکنندهیی در دستگاه اجتماعی و سیاسی کشور دارد. بنابراین حرف و خواسته ما این نیست که کسی مالیات ندهد یا حقوق کارگران پایمال شود. موضوع این است که قوانین حاکم برساختار مالیاتی کشور و همچنین نظام تامین اجتماعی به هیچ عنوان با وضعیت حاکم براقتصاد ایران سازگاری ندارد.
امروز در رکود قرار داریم و همه جا حرف از تسهیل شرایط است ولی آنچه در فضای اقتصادی کشور رخ میدهد افزایش فشار بر بنگاههای صنعتی است. جای تاسف دارد که بخش خصوصی ایران حداقل طی سه دهه گذشته درگیر موضوع مالیات و تامین اجتماعی بوده و دولتها به جای به کارگیری روندهای اصلاحی، بیشتر بر آتش این نابسامانی دمیدهاند. این اتفاق هم در شرایطی رخ میدهد که قانونی به نام بهبود مستمر محیط کسب و کار وجود دارد که هدف از تصویب آن بهبود وضعیت کسب و کار در کشور بوده ولی حالا ما چه وضعیتی داریم؟ پاسخ روشن و دقیق این است که بنگاهها زیر فشار مالیاتی و تامین اجتماعی کمر خم کردهاند.
سوالی بسیار روشن در مورد نظام بیمهیی کشور وجود دارد. اساسا چرا این نظام باید در انحصار باشد. هرجا انحصار حاکم شده، فساد را به دنبال داشته و هرجا فساد آمده، اقتصاد به بحران خورده است. امروز شعار مبارزه با فساد میدهیم و مدام در جستوجوی راهکاری برای خروج از رکود هستیم ولی به قوانین پایهیی توجهی نداریم. بازهم باید این سوال را تکرار کرد: چرا سازمان تامین اجتماعی در انحصار است؟
هیات امنای این سازمان از چه اشخاصی تشکیل شده است؟ حقوقیهای آن چه کسانی هستند و حقیقیها چه کسانی؟ در نظر داشته باشید کارفرمایان هستند که منابع مالی بیمه را تامین میکنند ولی شاهدیم که کسان دیگری بدون نظر بخش خصوصی این سازمان را مدیریت میکند؟ چرا باید کسی دیگر مدیریت را در دست داشته باشد وقتی کارفرمایان پول را پرداخت میکند؟ البته استدلالهایی در حوزه حقوق اجتماعی در تفسیر این اقدام صورت میگیرد ولی واقعیت این است که حداقل سابقه سالهای اخیر نشان داده که کارفرمایان و به خصوص آنهایی که در شرایط رکود چرخ کارخانههایشان را به گردش درآوردهاند، دلسوزتر از هر نهاد و سازمانی برای کارگرانشان بودهاند.
اینجاست که مشخص میشود، همه حرفهایی که در اقتصاد ایران برای کمک به خصوصیسازی و حرکت در مسیر ضد فساد بیان میشود، اقداماتی ریشهیی و برآمده از تدبیر نیست. انتظار مشخص بخش خصوصی این است که انحصار در اقتصاد از میان برود. اصل 44 قانون اساسی و سند اقتصاد مقاومتی هم تاکید دارند که باید انحصار در اقتصاد ایران از میان برود و بخش خصوصی هدایتگر اقتصاد باشد ولی فعلا در یکی از کلیدیترین نهادهای تاثیرگذار در اقتصاد ایران، انحصار حاکم است. حالا حرف بخش خصوصی این است که ساماندهی اقتصاد باید حرکت در مسیر ضدانحصار باشد و انحصار در همه جا از بین برود و از جمله آنها نیز همین سازمان تامین اجتماعی است که باید به سویی حرکت کند که نیاز کارگر و خواسته کارفرما تامین شود.
چرا امروز ساختار تامین اجتماعی به سمت انتخاب هیات امنا نمیرود؟ تشکیل هیات امنای انتخابی با حضور کارآفرینان میتواند بخش مهمی از مشکلات را از میان بردارد. اگر امروز نهادی مانند اتاق بازرگانی با انتخابات اعضای اصلی خود را میشناسد، چرا نباید سازمان تامین اجتماعی این ساختار را داشته باشد؟
امروز حداقل میتوانیم از فرصت مجلس دهم با رویکرد حمایت بیشتر از بخش خصوصی استفاده کنیم. نمایندگان و رییس مجلس همگی میگویند به بخش خصوصی اعتقاد دارند و چه فرصتی از این مناسبتر برای سنجش اعتبار این حرف وجود دارد. اصلاح قانون بیمه باید در دستور کار قرار گیرد. کارگروهی با بخش خصوصی میتواند به پایش دقیق این فضا بپردازند و با کشف مشکلات راهکارهای مناسبی هم برای خروج از این وضعیت ارائه دهند. اینکه 4سال دیگر حسرت از دست رفتن این موقعیت را بخوریم، وضعیتی ناگوار و ناخوشایند است.
درحال حاضر تامین اجتماعی به نهادی تبدیل شده که همراهی نهادهای نظارتی مانند قوه قضاییه را کسب کرده و در جایگاه قاضی و مجری نشسته است. پیشنهاد مشخص من این است که یک کمیته عملیاتی با تمرکز پایدار بین اتاق تهران و اتاق ایران تشکیل شود و برای اصلاح قانون اقدام کنند و هر یک ماه یا دو ماه یکبار گزارشی را در جمع هیات نمایندگان و اصحاب رسانه ارائه دهند تا مشخص شود کار چقدر پیش رفته است و مشخص شود چه کسی یاری کرده و چه کسی نکرد. حل مشکل رکود اقتصادی و بهبود وضعیت بنگاههای صنعتی کشور زمانی رقم میخورد، که ساختارها دقیق و کارآمد شوند. نمیتوان انتظار داشت در فضای اقتصادی که بیانگیزگی را ترویج میکند و فضای کسب و کاری که هرلحظه سختتر میشود، ناگهان بخش خصوصی اوج بگیرد. کشورهایی مانند سنگاپور اگر توانستند بر مشکلاتشان غلبه کنند و بهترین فضای کسب و کار را رقم بزنند، به صراحت به اصلاح خود پرداختند. امروز هم خواسته بخش خصوصی از دولت این است که این گام بزرگ مدیریتی را با درایت بردارد.