گروه انرژی حمید مظفر
داشتن بزرگترین ذخایر گازی جهان و موقعیت جغرافیایی ویژه ایران این کشور را لاجرم به قطب صادراتی جهان تبدیل میکند. اما متاسفانه در حال حاضر ایران تنها کمی بیش از مصرف داخلی خود تولید میکند و در بحث صادرات گاز از ظرفیت بالقوه خود بسیار عقبتر است. همین مساله سبب شده تا در سالهای اخیر و خصوصا بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و آغاز وزارت بیژن زنگنه تولید گاز ایران شتاب بیشتری به خود بگیرد. این مساله را میتوان از افزایش تحرک در فازهای مختلف میدان گازی پارسجنوبی دریافت کرد.
اما اکنون این پرسش مطرح است که جهتگیری صادراتی گاز ایران به کدام سو و با تمرکز بر کدام بازار باشد؟ ایران در سالهای اخیر بیشتر تلاش کرده تا بازارهای منطقهیی را با صادرات گاز خود پوشش بدهد. این مساله جز مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی، ریشه در فقر تکنولوژیکی ایران در زمینه تبدیل گاز طبیعی به الانجی نیز دارد. ایران تاکنون برای صادرات گاز به کشورهایی نظیر ترکیه، عراق و نیز پروژه موسوم به خط لوله صلح اقدام کرده که در تمام این پروژهها از خط لوله برای انتقال گاز به مقصد استفاده میشود.
استفاده از خط لوله به دلیل مخاطرات ایمنی و مراقبتهای پرهزینه و مسائل فنی مانند افت فشار عملا انتخابهای ایران را برای صادرات گاز خود بسیار محدود کرده و تنها منحصر به کشورهای همسایه و نزدیک ایران میشود. بنابراین به دلیل این مشکلات و هزینه بالای احداث خطوط لوله، ایران هیچگاه نمیتواند در مخیله خود به فکر صادرات گاز به اروپا یا دیگر بازارهای دوردست از طریق خط لوله باشد. لذا تنها گزینهیی که برای ایران باقی میماند روی آوردن به الانجی است.
از طرفی دیگر اکنون نوع انتخاب بازارهای مقصد علاوه بر مسائل فنی و اقتصادی به مسائل سیاسی نیز گره خورده است. به عنوان مثال همانطور که در گزارش روز چهارشنبه گذشته «تعادل» اشاره شد اکنون احساس خطر جدی در روسیه مبنی بر امکان حضور ایران در بازارهای گازی اروپا ایجاد شده است. بنابراین صنعت گاز ایران علاوه بر دغدغه افزایش تولید اکنون گرفتار این علامت سوال است که در این کلاف سردرگم بازار گاز کدام انتخاب بهینه و ضامن منافع بلندمدت ملی است. در ادامه گزارش «تعادل» را در این زمینه میخوانید. ایران در سالهای گذشته سعی کرده با استفاده از ظرفیت جغرافیایی ویژه خود و مرزهای مشترک درخور توجه، نقش هاب انرژی در منطقه را ایفا کند. تلاشهای ایران در راستای تحقق این هدف را میتوان در پروژههای سوآپ نفت شمال به جنوب و ترانزیت نفت اقلیم کردستان عراق، خطوط لوله انتقال گاز به کشورهای همسایه در شرق و غرب و نیز صادرات برق به کشورهایی که عمدتا در منطقه آسیای مرکزی و اورآسیا قرار دارند، جستوجو کرد.
شمای کلی وضعیت صنعت گاز ایران
در حوزه تولید و صادرات گاز، ایران راه نرفته بسیار طولانی در پیش روی خود میبیند. براساس آخرین گزارش سالانه BP ایران تا پایان سال 2015 با داشتن بیش از 34تریلیون مترمکعب ذخایر اثباتشده گاز بالاتر کنفدراسیون روسیه که بیش از 32تریلیون مترمکعب ذخایر گازی دارد، در رتبه اول جهان قرار دارد. با این حساب سهم ایران از ذخایر گازی ایران 18.2درصد است. اما از آنسو سهم تولید گاز ایران در سال 2015 تنها 192میلیارد و 500میلیونمترمکعب بود که معادل 5.4درصد تولید جهانی است. در حالی که کشور روسیه 573میلیارد مترمکعب معادل 16.1درصد کل تولید گاز جهان را در اختیار دارد. از سوی دیگر کشوری مثل ایالاتمتحده که تنها 5.6درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد با 767.8میلیارد مترمکعب بیشترین سطح تولید را در بین تمام کشورهای دنیا در اختیار دارد.
در حوزه مصرف اما آمارها حاکی از آن است که ایران بیشتر آنچیزی که تولید میکند را داخل مرزهای خود به مصرف میرساند و عملا سطح قابل توجهی برای صادرات این کشور باقی نمیماند. بر اساس آمار BP ایرانیها در سال 2015 در مجموع بیش از 191میلیارد مترمکعب گاز مصرف کردند. البته بر اساس بولتن سالانه اوپک در سال 2015 حجم صادرات گاز ایران حدود 8میلیارد و 540میلیون مترمکعب بوده است.
وداع با خطوط لوله انتقال گاز
چشمانداز صادرات گاز ایران در آینده و نیز تجربهیی که این کشور از گذشته به دست آورده موید این است که ایران باید از روش انتقال گاز خود از طریق خط لوله عبور کند و صادرات خود را بر مبنای الانجی انجام دهد. چرا که استفاده از خط لوله محدودیتها و هزینههای بسیار بالایی را در بر دارد که استفاده از الانجی این مشکلات را مرتفع میکند. به گزارش «تعادل» و به نقل از ایلنا مرتضی بهروزیفر کارشناس مسائل انرژی اظهار میکند: هرچند استفاده از خط لوله کشورهای مبدا را بیشتر وابسته میکند اما الانجی نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی سرمایهگذاری هنگفت ساخت خط لوله تنها برای انتقال به یک مقصد را دلیلی بر اقتصادی نبودن این روش میداند و معتقد است: «امکان صادرات گاز ایران با خط لوله محدود است. یعنی سرمایهگذاری هنگفتی باید صورت گیرد و در نهایت گاز فقط به یک مقصد فرستاده میشود. مثلا اگر خط لوله برای صادرات گاز به پاکستان احداث شود برای ارسال گاز به افغانستان نیز باید یک خط لوله دیگر احداث کنیم لذا عملا خط لوله محدود به مقصد میشود.» وی در مورد مزیتهای صادرات گاز به صورت الانجی توضیح میدهد: «صادرات گاز به اروپا با خط
لوله به خاطر طولانیبودن و همچنین به دلیل عبور از کشورهای مختلف ممکن است در ترانزیت با مشکل روبهرو شود. مثل موردی که برای صادرات گاز روسیه به اروپا به دلیل مشکلاتی که با اوکراین به وجود آمد و صادرات گاز به اروپا را با وقفه مواجه کرد.»
مورد مهم دیگری که در مورد صادرات گاز باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که اکثر کشورهای اصلی واردکننده گاز از جمله کشورهای شرق آسیا اقدام به احداث پایانههای دریافت الانجی کرده و این بدین معنی است که این کشورها تمایل دارند تا گاز وارداتی خود را به صورت مایع دریافت کنند و انگیزه و امکانی برای کشیدن خط لوله به این بازارها وجود ندارد. بنابراین اگر ایران بنای این را دارد تا این بازارها را هدف قرار دهد نیاز مبرم به توسعه صنعت الانجی خود دارد. بهروزیفر در این رابطه توضیح میدهد: «کشورهای بزرگ مصرفکننده گاز دنیا همگی واردکننده الانجی هستند. کشورهایی مثل ژاپن، کرهجنوبی، چین، تایوان و هند و کشورهای اروپایی همگی پایانههای دریافت الانجی دارند. حتی در خلیجفارس که 40 درصد ذخایر گاز دنیا را در خود متمرکز کرده کشوری مانند کویت وجود دارد که با توجه به مشکلات مرزی در کشورهای حاشیه خلیجفارس نتوانسته گاز را از طریق خط لوله از ایران یا قطر وارد کند و در نتیجه پلنت دریافت الانجی دارد و بخشی از مصرف گاز خود را از طریق واردات الانجی تامین میکند.»
اما اصلیترین مشکلی که در سر راه استفاده ایران از الانجی وجود دارد، بحث کمبود سرمایه و تکنولوژی است. صنعت الانجی بسیار پیشرفته و هایتک به حساب میآید و سطح دانش فنی ایران در حال حاضر در این زمینه تقریبا به صفر میل میکند. بهروزیفر اظهار میکند که قسمت عمده تکنولوژی این صنعت در اختیار امریکاست که در صورت دستیابی ایران به این تکنولوژی مانعی برای ورود این کشور وجود نخواهد داشت.
گرههای سیاسی در مسیر بازارهای گاز ایران
کمبود ظرفیت تولید، حجم پایین سرمایهگذاری و خلأ تکنولوژی تنها مشکلات ایران در زمینه صادرات گاز نیست. مساله مهم دیگر تلاشی است که ایران برای به دست آوردن بازارهای جدید مانند اروپا و شرق آسیا باید بکند. برای ورود به بازار اروپا ایران با رقیب غولپیکری بهنام کنفدراسیون روسیه مواجه است. کشوری که با ظرفیت عظیم تولید و صادرات خود امکان از میدان به در کردن هر رقیب تازهواردی را دارد. از سوی دیگر کشورهای اروپایی و خصوصا آن دسته که به امریکا گرایش بیشتری دارند، بسیار علاقهمند هستند تا وابستگی خود را به گاز روسیه بکاهند و این برگ برندهیی است که میتواند به کمک ایران بیاید. اما این موضوع تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه آن است هر دو کشور ایران و روسیه با توجه به منافع مشترکی که در کشورها و موضوعات دارند، سعی در اجتناب از رو در رویی با یکدیگر دارند. بنابراین در صورتی که ایران بتواند از لحاظ فنی توانایی صادرات الانجی را کسب کند باید راهحل میانهیی نیز بیابد که هم بتواند بخشی از سهم بازار اروپا را به دست آورد و هم از تقابل جدی با روسها در کلیدیترین بازار هدف این کشور دوری کند.
از سوی دیگر بازارهای شرق آسیا نیز جایی است که امریکاییها برنامه بسیار ویژهیی برای تصاحب آن دارند. این کشور با افزایش ظرفیت تولید گازشیل خود و نیز ایجاد پایانههای متعدد صادرات الانجی قصد دارد تا از طریق اقیانوس آرام گاز مورد نیاز شرق آسیا را تامین کند. در کنار این دو کشور، قطر نیز که به صورت ویژهیی روی صادرات گاز خود به صورت الانجی حساب باز کرده و در این زمینه نیز بسیار موفق عمل کرده و برنامههای گستردهیی برای افزایش تولید و صادرات خود در سالهای آینده دارد. بنابراین ایران در صورتی که بخواهد با تکیه بر منابع عظیم گازی خود وارد این رقابت شود، کار بسیار پیچدهیی از توسعه صنعت الانجی تا تصاحب سهم بازار از رقبای قدرتمند فعلی را پیش روی خود میبیند. از سوی دیگر کشورهای همسایه مانند پاکستان و عراق رویاهای صادراتی ایران را محقق نمیکنند. بهروزیفر در این رابطه معتقد است: «پاکستان کشوری است که هم حجم مصرف کمی دارد و هم امنیت بالایی ندارد و هر لحظه باید منتظر انفجار خط لوله در این کشور باشیم. از طرفی با توجه به روابطی که بین هند و پاکستان وجود دارد، مطمئنیم که خط لوله پاکستان به هند انتقال پیدا نمیکند و
بازار پاکستان هم بازاری نیست که ایران بخواهد خودش را مشغول آن کند و از بازارهای اصلی مثل اروپا و آسیایشرقی محروم شود. در مورد عراق هم باید گفت که این کشور یک بازار موقت است چون اگر مخازن نفتی این کشور تکمیل شود عملا گاز مازاد برای صادرات خواهند داشت. لذا بازار عراق برای ایران حداکثر 10ساله است و بعد از آن تبدیل به صادرکننده گاز میشود.»
حتی ترکیه نیز که یکی از اصلیترین واردکنندگان گاز ایران به حساب میآید اخیرا وارد دعوای حقوقی با ایران بر سر قیمت گاز شد. بنابراین در صورتی که صادرات گاز به شکل الانجی در آید، امکان تنوعسازی در اهداف صادراتی ایران در شرایط اضطرار فراهم میآید در حالی که خط لوله این انعطاف را از ایران سلب میکند.