بحث رتبهبندی تشکلها
و فعالان اقتصادی موضوعی جا افتاده در تمام جهان است که به دلیل عقب بودن ایران در این بحث مشکلات زیادی برای تجار ایرانی به ویژه در دوران پساتحریم ایجاد کرده است. در حال حاضر رتبهبندی کارتهای بازرگانی در حال انجام است اما سوال این است که این رتبهبندی با چه هدفی برگزار میشود. نخستین هدف از بحث رتبهبندی کارتهای بازرگانی ایجاد تمایز بین فعالان اقتصادی است. بر اساس منطق نباید کارتهای بازرگانی با یکدیگر برابر و هم درجه باشد. یک تاجر قدیمی نباید با یک فرد تازه وارد برابر باشد. دلیل این موضوع هم روشن است؛ اعتبار تاجر قدیمی با یک جوانی که تازه به تجارت روی آورده یکسان نیست ولی کارت بازرگانی هر دو شبیه به هم است و این دو از نظر قانونی در یک درجه قرار میگیرند. در حقیقت رتبهبندی یک نقیصه اساسی در ساختار کارتهای بازرگانی را رفع میکند.
بحث دوم تسهیل روابط تجاری داخلی و خارجی است. وقتی دو نفر میخواهند با یکدیگر معامله کنند باید از اندازه کسب و کار همدیگر خبر داشته باشند. طرف اول باید بدانیم حجم سرمایه طرف دوم چقدر است و طرف دوم باید بداند که طرف مقابل چقدر فروش سالانه دارد. کسب و کارها باید باید هم اندازه باشد و به زبان سادهتر با یکدیگر همخوانی داشته باشد. اما این موضوع نیاز به اطلاعاتی شفاف و روشن دارد. فعال اقتصادی باید کلی پرس و جو کند که طرف مقابل اصولا در سطح وی هست یا خیر. این موضوع تنها برای فعالان اقتصادی ایرانی نیست. در داخل کشور طبیعتا دریافتن اطلاعات سادهتر است اما زمانی که بحث تجارت با طرفهای خارجی مطرح میشود، مشکل بسیار جدیتر خواهد بود. فعال اقتصادی خارجی میآید و جلسه B2B برگزار میشود. بر اساس عرف کارت ویزیت به یکدیگر میدهد. اما مشکل این است که این کارت ویزیت برای اعتماد طرف مقابل کافی نیست و باید یک پروفایل داده شود که نشان دهد سرمایه ثبت شده و حجم تجارت و تعداد پرسنل طرف تجاری چقدر است. این پروفایل میتواند غیرواقعی باشد پس باید یک نفر آن را تایید کند. این همان رتبهبندی است. آیا لازم است همه اطلاعات را ارائه دهیم؟
جواب قطعا خیر است و فقط کافی است یک نشانه ارائه دهیم. اینکه شخص کارت بازرگانی طلایی 3 ستاره دارد یعنی همه شاخصها بسیار خوب بوده است. در دنیا حتی یک مرحله از این جلوتر رفتهاند و روال کار به این شکل است که رتبه را وقتی اعلام میکنند شرکت تا سقفی مشخص بیمه شده محسوب میشود. در حقیقت ماجرا به این شکل است که شرکت بیمه با مرکز رتبهبندی قرارداد دارد و فرد را به ازای رتبهبندی تا سقف مشخصی بیمه میکند و هزینه آن را از حق رتبهبندی پرداختی شرکتها دریافت میکند. این موضوع بستگی به رتبه دارد ولی در ایران اجرایی نشده است. پروفایل اطلاعات شرکتها حتی قابل فروش است و اگر اطلاعات شرکتی را بخواهید شرکتهای رتبهبندی به شما میفروشند. این عرف تجارت در دنیاست و ایده اصلی این است که چه کسی با هیاتهای تجاری باید مذاکره کند. ما باید از طرف مقابل رتبهبندی شرکتهایشان را بخواهد. سرمایه در گردش شرکتی که به ایران آمده است چقدر است که ما آدم متوازن را در مقابل وی بنشانیم. نمیشود فعال اقتصادی بزرگ و کوچک با هم تجارت کنند. الان برای سفرها و هیاتهای تجاری اتاق بازرگانی فراخوان میزند و هر کس میخواهد، میرود در حالی که باید
بخشی از بزرگها بخشی متوسط بخشی کوچک باشد. این کار با رتبهبندی ممکن است. در خاتمه باید گفت تمام مباحث رتبهبندی به دلیل تلاش برای افزایش شفافیت صورت میگیرد. شفافیت اطلاعات یکی از اصول رقابت کامل است اما متاسفانه در ایران صدای کسانی که مالیات میدهند وشفاف هستند بسیار کوتاه است و صدای کسانی که ادای شفافسازی در میآورند، بسیار بلند است.
در حال حاضر مهمترین مانعی که بر سر راه شفافیت از طریق رتبهبندی وجود دارد، این است که غیرشفافها از رتبهبندی هراس دارند. در واقع از آنجا که رتبهبندی راهحل شفافسازی است افرادی که کسب و کار شفافی ندارند و افرادی که معلوم نیست چقدر مالیات میدهند و چقدر ارزش افزوده ایجاد میکنند با آن مشکل دارند. به اعتقاد من رتبهبندی کمک بزرگی به شفافسازی رفتارها در سطح اقتصاد خرد میکند. برای مثال باید رتبهبندی کسب و کار در مورد آن دسته از فعالان اقتصادی که بیشترین مالیات را پرداخت میکنند و ارزش افزوده و بهرهوری بالاتری دارند، انجام شود. به اعتقاد من مفهوم عدالت به مفهوم رتبهبندی کاملا متصل است و کسانی که با رتبهبندی مخالفت میکنند یا با آن مشکل دارند یا نسبت به آن توجیه نیستند.
در کشور ما این بحث پیش از این توسط بانکها و موسسات رتبهبندی اعتباری انجام میشده است اما مساله این است که بانکها خود طرف معامله هستند و باید پرسید آیا صلاحیت لازم برای رتبهبندی اعتباری حرفهیی را دارا هستند یا خیر. این در حالی است که در نظامهای پیشرفته بینالمللی نظام رتبهبندی و رتبهبندی اعتباری کاملا مستقل از دولت و بانکها هستند و نظرات خود را به صورت مستقل منتشر میکنند. در نهایت انتظار میرود که بحث رتبهبندی تشکلها و فعالان اقتصادی که موضوعی جاافتاده در تمام جهان به شمار میروند روزی در کشور ما نیز به عنوان مهمترین رکن نهادینه شود. چراکه نظام رتبهبندی کمک بزرگی به شفافسازی رفتارهای بنگاههای خرد و متوسط خواهد کرد.