تعادل تهران دیگر به یک کارگاه ساختمانی تبدیل شده است. این موضوعی است که هیچکس نمیتواند آن را انکارکند و آلودگیهای صوتی و نیز دردسرهای حمل مصالح ساختمانی ناشی از نوسازی واحدهای مسکونی در جایجای کوچهپسکوچههای پایتخت، موضوعی است که بهعنوان یک تجربه ناخوشایند همه با آن مواجه هستند وحتی گستردگی این موضوع بهحدی است که متاسفانه شهروندان به این وضعیت خو گرفتهاند.
در اکثر خیابانهای تهران یا کلانشهرهای بزرگ چرخه تخریب و نوسازی ساختمانها گویی پایانناپذیر است و مجال تنفس به شهروندان داده نمیشود و در فاصله بهرهبرداری از یک ساختمان ساختهشده تا زمان تخریب آن برای ساخت مجدد که گاه کمتر از دودهه به درازا میکشد در محدوده آن این سیکل مرتبا در حال اتفاق است. اگرچه سوداگری بخش مسکن و تراکمفروشی انگیزه موثری برای تخریب پیشازموعد بسیاری از ساختمانهاست اما بدونشک بخش عمدهیی از این سیکل ناشی از پایین بودن و فرسودهشدن زودهنگام ساختمانهاست که این شرایط را ایجاب کرده است. پایینبودن عمر مفید ساختمانها در ایران موضوعی است که دیگر تمامی کارشناسان و دستاندرکاران صنعت ساختمان به آن اذعان دارند.
در تمامی این سالها مساله کمبودن عمر مفید ساختمانها در قیاس با کشورهای پیشرفته، بارها از زبان مسوولان مرتبط با این حوزه عنوان شده است. حساسیت این موضوع در دهه گذشته بیشتر شده است بهطوریکه نمایندگان مجلس، روسای سازمان نظام مهندسی ساختمان استانها در سراسرکشور و کارشناسان این حوزه هر روز این موضوع را یادآورشدهاند. هرچند که هنوزمرجع و مستند آماری این قضیه مبهم است اما تقریبا غالب کارشناسان متفقالقول هستند که میانگین عمر مفید ساختمانها درایران حدود 25سال است، این درحالی است که این رقم درکشورهای پیشرفته و صنعتی به بیشاز 100سال رسیده است. درباره چرایی کاهش عمر مفید ساختمانها در ایران دلایل مختلفی مطرح است، اما بهصورتکلی میتوان به سه شاخصه تخلف و غیر استانداردسازی که نشان دهنده عدم نظارت دقیق و اصولی است و نیز غیراستانداردبودن مصالح ساختمانی همچنین فعالیت نیرویهای انسانی غیرماهر در این صنعت اشاره کرد. همچنین درباره بهکارگیری مصالح غیراستاندارد و نقش آن در کاهش عمر مفید ساختمانها همین را میتوان گفت که اگر بهترین نقشههای ساختمانی توسط مجربترین کادر فنی بهاجرا درآید اما مصالح بهکاررفته در آن از استانداردهای لازم برخوردار نباشند بدونشک ساختمانی که ساخته میشود نمیتواند از عمر مفید و استانداردهای لازم برخوردارباشد. دلیل غیراستاندارد بودن مصالح ساختمانی به مولفههای متعددی بازمیگردد.
هرچند که سازمان ملی استاندارد مدعی است که بسیاری از اقلام پرمصرف ساختمانی بهصورت استاندارد تولید میشود اما در عمل اینگونه نیست و بسیاری از مصالح ساختمانی بهصورت زیرپلهیی و نیز توسط افراد غیرمتخصص تولید میشود. بهعنوان مثال در بسیاری از استانها بیم بیکارشدن افراد باعث میشود که مسوولان محلی نسبت به فرآیند غیراستاندارد مصالح ساختمانی چشمپوشی کنند و این باعث میشود که این مصالح به چرخه ساخت وساز وارد شوند. ازطرف دیگرضعف نظارت درمبادی وارداتی نیز عامل دیگری است که به ورود مصالح غیراستاندارد به عرصه ساختوساز دامن میزند. به گفته بسیاری ازکارشناسان کیفیت مصالح وارداتی صنعت ساختمان بههیچوجه کنترل نمیشود و این مصالح وارداتی بهصورت غیراستاندارد دربازار بهوفور وجود دارد. ازسوی دیگر در کنار این موارد معضل دیگر مربوط به غیربومیبودن مصالح ساختمانی است.
بهطوریکه تولید مصالح بهصورت یکسان و بدون درنظرگرفتن ملاحظات بومی استانها و نیز شرایط جوی باعث میشود کیفیت ساختمانها دچار اشکال شود. بهگفته کارشناسان بهعنوان مثال درهمه جای دنیا مصالح فلزی مصرفی در مناطق گرمسیر و سردسیر باید باهم تفاوت داشته باشد بهطوریکه آلیاژ و درصد کربن فولاد مربوط به مناطق گرمسیر باید از مناطق سردسیر بیشتر باشد این درحالی است که در کشور ما این مشخصات بهصورت یکسان است.
گفته میشود برای رفع این مشکل لازم است که کارخانههای تولید مصالح ساختمانی براساس اقلیم و شرایط آبوهوایی محصولات خود را تولید کنند و از یک مصالح ساختمانی واحد برای کل کشور استفاده نشود. اما از دیگرمولفههای بسیار تاثیرگذار در کاهش عمر مفید ساختمانها میتوان به کارگرفتن نیرویهای غیرماهر در این صنعت را برشمرد. بهگونهییکه اگر همه مصالح ساختمانی استاندارد تولید شود و شهرداری وابستگی خود را به درآمدهای ناشی از ساختوساز قطع کند و ازسویدیگر بهترین نقشههای ساختمانی توسط بهترین طراحان تهیه شود اما چنانچه مجموعه عوامل فنی از توان اجرایی لازم و مهارت برخوردار نباشند در عمل ساختمانهایی ساخته میشوند که بههیچوجه از استاندارد و عمر مفید لازم برخوردار نخواهند بود. ریشه فراوانی کارگران غیرماهر در صنعت ساختمان به فصلیبودن کارگران آن بازمیگردد. متاسفانه در بسیاری از استانها درفصولی که کشاورزی ازرونق میافتد کارگران برای امرارمعاش بهسمت مشاغل موقت روی میآورند که دراین زمینه بهترین نیاز خود را در صنعت ساختمان جستوجو میکنند.
چند سال پیش البته سازمان فنی وحرفهیی با وزارت وقت مسکن و شهرسازی اقدام به انعقاد قراردادی کرد و درقالب آن مقرر شد که سالانه تعداد مشخصی از کارگران آموزش حرفهیی ببینند و کارتمهارت کسب کنند اما کسری اعتبار مانع از اجرای تفاهمنامه شد. بههر روی به باور ناظران تازمانیکه این مشکلات زیرساختی حل نشود کماکان سیکل معیوب تولید ساختمانهایی با عمر مفید کم بهقوت خویش باقی است و اینگونه است که ساختمانها حتی در زمان ساخت، فرسوده محسوب میشوند.