صنعت پتروشیمی ایران ظرف ١٠ سال آینده به ٨٠میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد؛ این موضوعی است که با توجه به شرایط حال حاضر کشور میتوان پیش بینی کرد. اگر به سابقه پتروشیمی ایران نگاهی بیاندازیم، مشاهده میکنیم که از دهه 50 قرار بود نخستین شرکت مشترک ایران و ژاپن ایجاد شود اما با پیروزی انقلاب اسلامی، ژاپنیها از ایران به سوی عربستان روی آوردند و آنچه از صنعت پتروشیمی قرار بود در ایران ساخته شود در عربستان ساخته شد. با توجه به این رخداد این مساله که ژاپنیها تجربه و سابقه 4دهه فعالیت در منطقه را دراختیار دارند، موضوع پر اهمیتی است. در حال حاضر و در مقطع کنونی که به نظر میرسد نیاز به سرمایهگذاری بیش از پیش در کشور احساس میشود، این اقدام باید صورت گیرد تا منجر به انتقال دانش و آورده سرمایه به کشور باشد. اما باید دید ژاپنیها تا چه اندازه به سرمایهگذاری در صنایع پایین دستی پتروشیمی تمایل دارند. به عبارتی باید بررسی شود که آیا سرمایهگذاری ژاپنی هادر صنایع پایین دستی میتواند دستاوردهای قابل توجهی را برای کشور به همراه داشته باشد. حال اگر فرض کنیم ژاپن برای سرمایهگذاری در این حوزه در ایران تمایل دارد باید
این نکته را در نظر داشت که این همکاری ایران با ژاپن به گونهیی نباشد که صفر تا 100 کار به دست متخصصان ژاپنی انجام شود. در واقع باید برای این همکاری مشترک فرمولهایی تعریف شود که در هر حوزهای، از توان متخصصان ایرانی نیز به خوبی استفاده شود و از سوی دیگر بخش خصوصی نیز در بطن کار حضور داشته باشد. بیتردید زمانی که بخش خصوصی ایران با همکاری سرمایهگذاران خارجی اقدام به سرمایهگذاری در کشور کنند ماحصل آن چیزی جز آورده مالی، انتقال تکنولوژی و مدیریت به روز به کشور نیست و پس از چند سال و در صورت بهره مندی ایرانیان از تخصص و تکنولوژی که در اختیار کشورهای خارجی قرار دارد، این شرکتهای ایرانی هستند که مستقیم با خارجیها همکاری میکنند. بر این اساس همکاری ایران و ژاپن فرصت خوبی در اختیار ایران قرار میدهد، اما به شرط آنکه قاعده و شرایط برای انتقال تکنولوژی، سرمایهگذاری و اشتغال در ایران وجود داشته باشد و دولت زیرساختهای لازم برای ورود سرمایههای خارجی به کشور را در اختیار قرار دهد. درحال حاضر وقت آن رسیده که برندهای معتبر خارجی در ایران سرمایهگذاری کنند، به این معنا که با مالکیت خودشان در ایران کارخانه تاسیس کنند
اما در کنار آنها ایران نیز قرار بگیرند. البته منظور از ایران ایرانی دولتی نیست، بلکه مقصود ایرانی بخش خصوصی است. به این شکل این همکاریها در آینده میتواند منجر به رشد و شکوفایی شود. البته فراموش نشود که این اتفاق به معنای وابستگی ما به کشورهای خارجی نیست. به این معنا نیست که نمیتوانیم ظرفیتهای موجود را به دست خودمان ارتقاء دهیم. نباید این برداشت حاصل شود که قرار است در چنین شرایطی صنعت کشور را تحویل خارجیها بدهیم. بلکه قرار است در مقابل این همکاری جبران گذشته و عقب ماندگیهای کشور اتفاق بیفتد. صنعت پتروشیمی صنعت پرپتانسیل است و میتواند ایران را در دنیا صاحب نام کند. بنابراین نهتنها ژاپنیها، بلکه سایر کشورها هم میتوانند با سرمایهگذاری و جوینت ونچر به بازار ایران بیایند با این شرط که اگر شرکتهای خارجی به ایران میآیند، تولیدات آنها در ایران به بازارهای صادراتی آنها فروخته شود.
در شرایط پسابرجام و در حوزههای دیگر، اغلب هیاتهایی که به ایران آمدهاند، خواهان همکاری با ایران در زمینه تولید انرژیهای نو هستند. وزارت نیرو نیز جدولی از قیمت این انرژیها تهیه کرده بود که از حدود 5 ماه قبل این جدول به حالت تعلیق درآمد و اخیراً جدول جدیدی ارائه شده است که نشان میدهد این وزارتخانه قیمت این محصولات را 28درصد کاهش داده است. این نوع اقدامات از منظر سرمایهگذاران، به بیثباتی در رویهها تعبیر میشود. در تمامی اقتصادهای دنیا استفاده از سرمایه خارجی در رسیدن به رشد اقتصادی تاثیرات چشمگیری دارد زیرا سرمایهگذار خارجی میتواند با ورود خود تکنولوژی را نیز به بخش تولید انتقال دهد. اما مهمترین بحث در جذب سرمایهگذاران خارجی امنیت اقتصادی است بطوری که اگرثبات و امنیت در بازارهای مختلف برقرار باشد میتوانیم بیشترین جذب سرمایه خارجی را در کشور داشته باشیم.