گروه تشکلها
عمق زیاد رکود منجر به سردرگمی فعالیتهای تشکلی شده و هر روز نیز این فعالان درخواست راهحلی را برای برونرفت از شرایط فعلی دارند. فعالان تشکلی براین باورند که باوجود چنین عمقی از رکود در بازار نمیتوان برنامهیی را برای رهایی از این معضل ارائه داد چراکه ناخواسته با وجود چنین شرایطی برنامههای مورد نظر یا اعطا شده به خودی خود منحل میشوند. حال، محمد مروجحسینی وضعیت امسال را سختتر از سال گذشته خواند و برای بهبود شرایط کنونی 3 راهحل را از سوی تشکلها پیشنهاد داد:
1) پیگیری اجرای صحیح قوانین مرتبط به مالیات، 2) ارائه برنامه منسجم تشکلی برای فروش محصولات تولیدی و3) گوشزد کردن اجرای درست وظایف محول شده ارگانهایی چون سازمان حمایت، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیروهای انتظامی برای خشکاندن معضل قاچاق. «تعادل» در زمینه عملکرد بنگاهها و تشکلها به سراغ محمد مروج حسینی، رییس هیاتمدیره انجمن صنایع نساجی ایران رفته که در ادامه مشروح گفتوگوی او را میخوانید:
این روزها ما شاهد تشدید رکود در بسیاری از صنایع کشور هستیم و دولتمردان نیز برای خروج از این بحران مسکنهای کوتاهمدتی را در بخش اقتصاد تزریق کردند. حال، باتوجه به اینکه ما 3 ماه از سال 95 را سپری کردهایم. چه معضلات دیگری سد راه فعالان اقتصادی و بخش تشکلگرایی کشور است که باید چاره اساسی برای آن اندیشید؟
همانطور که در سوال شما نیز مطرح شد، این روزها ما شاهد عمق زیاد رکود در بخشهای صنعتی و اقتصادی کشور هستیم. به هر حال ما چندین سال است که در صنعت نساجی فعالیت هستیم اما تشدید رکود موجود در صنعت نساجی و به طور کلیتر در اقتصاد کشور منجربه آن شده که بسیاری از واحدهای صنعتی دراین بازه زمانی رو به تعطیلی روند. متاسفانه در سال جاری مشکلات صنایع بیشتر از سال گذشته است؛ چراکه مسائل مختلفی از جمله مساله مالیات و عدم اجرای صحیح قوانین مرتبط با صدور فاکتور واحدهای تولیدی برای خریداران نیز به آن اضافه شده و در مورد این موضوع اخیر یعنی صدور فاکتور واحدهای تولیدی خریداران از دریافت فاکتور به علت فرار از مالیات سر باز میزنند و این مساله در بخش فروش برای تولیدکنندگان مشکل ساز شده است.
به نظر شما این نوع معضلات امروز بر سر راه فعالان اقتصادی با ار ائه دستور و صدور بخشنامه حل خواهد شد؟
بنده معتقدم که مسائل با دستور و صدور بخشنامه حل نمیشوند، بلکه باید ضمن اجرای صحیح قوانین، کمبود تقاضای موجود در بازار را جبران کرد و قدرت خرید مردم را افزایش داد. به عنوان مثال، سال گذشته دستوراتی از سوی بانک مرکزی و شورای پول واعتبار برای کاهش نرخ سود بهرههای بانکی به سایر بانکها اعمال شد اما در نهایت شاهد آن هستیم که این نوع رفتارها به دلیل تعدد زیاد موسسات غیرمجاز عملیاتی نشد.
دربازه زمانی کنونی بحث دپو محصولات صنعتی مطرح است. تشکلها برای برونرفت از وضعیت فعلی چه تمهیداتی را باید بیاندیشند؟
سریعترین راه افزایش قدرت خرید مردم فعال کردن پروژههای عمرانی است که موجب به راه افتادن جریان نقدینگی و افزایش فروش محصولات دپو شده شرکتها میشود و تشکلها نیز باید برنامهیی را برای فروش محصولات خود ارائه دهند اما رکود موجود در فضای اقتصاد کشور هر برنامهیی را در این راستا منحل میکند.
آیا تزریق منابع به واحدهای تولیدی میتواند آثار رکود را کمرنگتر کند؟
خیر. تزریق منابع نیز باعث افزایش تورم میشود. درواقع، حتی اگر به واحدهای تولیدی وام اعطا شود در بخش فروش این واحدها تاثیری نخواهد داشت؛ چرا که تنها تولید افزایش مییابد و این تولیدات در انبار باقی خواهد ماند.
آیا برنامه حمایت پولی همراه با تحریک بخش تقاضا میتواند تاثیری در رونق بازار داشته باشد؟
اخیرا دولت با تزریق منایعی چون 16هزار میلیارد از تولیدکنندگان حمایت کرده است. هر چند که این نوع حمایت پولی دولت از واحدهای تولیدی در رشد این واحدها بیتاثیر نیست، ولی اگر همراه با تحریک بخش تقاضا با استفاده از دیگر ابزارهای اقتصادی در بازار باشد بسیار موثرتر خواهد بود. البته ناگفته نماند که این نوع حمایتهای مالی دولت از بخش صنعت کشور خیالی واهی است؛ درواقع، ضمن اینکه تردید در اجرایی شدن این موضوع یعنی حمایتهای مالی وجود دارد زیرا درحال حاضر بر کسی پوشیده نیست که خزانه دولت خالیست و فراهم کردن این مقدار پول یه چیزی شبیه به معجزه است. به عبارت دیگر؛ اگر این پول فراهم شود و به واحدهای تولیدی تزریق شود اما ما همچنان شاهد بخش کمبود تقاضا خواهیم بود.
در واقع، باتزریق این منابع بلافاصله این پول تبدیل به تولیدات شده و به انبار این شرکتها منتقل میشود و تاثیری در رونق بازار نخواهد داشت. این موضوع امری بدیهی در اقتصاد است و عدم توجه به این نکته جای تعجب دارد.
سال گذشته به دلیل پر شدن انبار تولیدکنندگان، بحث تحریک تقاضا از سوی دولتمردان در حوزه خودروسازی اجرایی شد. تشکلی چون تولیدکنندگان صنایع نساجی نیز مشمول طرح تحریک تقاضا شدند. آیا پیادهسازی طرحهای کوتاهمدت میتواند در مولفه تحریک تقاضا اثر بخش باشد؟
در سال گذشته که در مقطعی بحث در مورد کمبود تقاضا مطرح شد، تنها اقدامی که شکل گرفت این بود که با اعطای وام به مردم انبار شرکتهای خودروسازی تخلیه شد، اما پر شدن انبار خودرو سازها آسانتر از خالی شدن آنهاست. بنابراین اگر تصمیمات، برای اهداف بلندمدت گرفته نشود و مقطعی باشد این انبارها باز هم پر میشود. در همان مقطع قرار بر این شد که 10میلیون تومان وام کالا جهت خرید لوازم خانگی ازجمله: فرش، کالای خواب و پرده به مردم اعطا شود که در عمل انجام نشد و به نتیجه نرسید.
سال گذشته شما به عنوان یک فعال تشکلی از موضوع قاچاق به عنوان پدیدهیی شوم در بخش اقتصاد کشور یاد کردید. وضعیت فعلی را برای براندازی موضوع قاچاق چطور ارزیابی میکنید؟
در رابطه با مبارزه با ورود کالای قاچاق و اقدامات انجام شده در این راستا، اینبار خوشبینتر از گذشته هستم. با پیگیریهای انجام شده و جلسات متعدد و مصاحبات مختلف اعضای هیاتمدیره با رسانهها از جمله در برنامههای گوناگون صدا و سیما و روزنامهها به نظر میرسد عزمی جدی برای پیشگیری از ورود کالای قاچاق در عملکرد مسوولان ذیربط به چشم میخورد. باعث خشنودیست که مقام معظم رهبری هم در سخنرانیهای اخیر خودشان در ارتباط با مبارزه با کالای قاچاق فرمایشاتی داشتند که موجب شد به این مساله توجه بیشتری شود.
با اطلاعاتی که به دست ما رسیده ورود کالاهای ته لنجی و ملوانی که از بنادر جنوب وارد میشد، متوقف شده است که نتیجه آن، شلوغی فروشندگان و مغازهداران بنادر دیلم و گناوه بود که صدا و سیما آن را در برنامه 20:30 پوشش خبری داد. بنده معتقدم بخشنامهیی که برای طرح GS1 و دستورالعملی که در مورد نمایندگیهای خارجی داده شده است در بعضی از استانها مانند استان خراسان توسط مدیرکل اداره صنایع بطور جدی دنبال میشود. موضوع «اجرا» مساله بسیار مهمی است که اگر سازمان حمایت از یک طرف و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیروهای انتظامی از طرف دیگر به وظایف خود عمل کنند، میتوان ریشه ورود کالای قاچاق را خشکاند.
شفافیت اطلاعات یکی از اصلیترین مشخصات یک بازار رقابتی است. دربازه زمانی کنونی ما شاهد روند عجیب سقوط و صعود بنگاهها هستیم. تحلیل شما در این باره چیست؟
سقوط شدید شاخص بورس در چند روز اخیر ارائه دهد غیر طبیعی است و در ارتباط با خرید و فروش سهام شرکتها در بورس باید بگویم که در درجه اول باید توجه داشت که خریداران سهام این شرکتها خریداران عمده هستند یا خریداران خرد؟ خریداران عمده معمولا با مطالعات و اطلاعات بیشتری از درون شرکت اقدام به خرید سهام آن شرکت میکنند. بنابراین خرید سهام از سوی خریداران عمده اصولیتر و جدیتر است و روی روند حرکت بورس تاثیرگذارتر است. اما خرید سهام از سوی خریداران خرد، یک موج است و مردم به اتفاق کارگزاران با خرید خود، موجی ایجاد میکنند و زمانی که رشدی در قیمت سهام نمیبینند شروع به فروش آن میکنند بنابراین نباید خرید آنها را جدی گرفت. در واقع، زمانی که یک شرکت برنامه توسعه دارد عدهیی که زودتر از این موضوع با خبر میشوند، سهام آن را خریداری میکنند و زمانی که این عده از توقف فعالیت شرکت با خبر هستند یا سهام خود را میفروشند یا با ایجاد جو مثبت سعی در فروش سهام خود در قیمت بالاتر میکنند که این وضعیت در همه جای دنیا در بورس وجود دارد و یک ایراد است.
آیا خود شما در بورس فعالیتی دارید؟
بنده در بورس فعالیت ندارم، علت این امر را عدم وجود شفافیت اطلاعات شرکتها در بازار است. چرا که شفافیت اطلاعات یکی از اصلیترین مشخصات یک بازار رقابتی است که تشکلها باید این فضای اطلاعاتی را ایجاد و برای تشکیل بنگاه اطلاعاتی از تشکلهای بالادستی مطالبه شبکه جامع اطلاعاتی کنند.