فرشاد ملکی میتوانست مطابق عرف رایج شده در میان روستاییان و کشاورزان طی این سالها، زمینهای کشاورزی به ارث رسیده از پدرش را بفروشد، پول حاصل از آن را در بانک بگذارد و سود بگیرد و به شهر مهاجرت کند. او اما چنین انتخابی نکرد و درباره علت آن میگوید:«متاسفانه مردم کشور به مصرفگرایی روی آورده و به فکر تولید نیستند، فقط میگویند باید مصرف کنیم. این مصرفگرایی خیلی به ضرر جامعه است. باعث میشود دست مملکت جلو خارجیها دراز شود. من بچه کشاورزم و از 15سالگی کار کردم، اساسا مصرفگرایی با روحیهام سازگار نیست، دوست داشتم تولید کنم. زمین هم که داشتیم، گفتیم به جای مصرف تولید کنیم، هم خودمان سود ببریم هم مملکت. سود مجتمع تولیدی بنده سال گذشته به لطف خدا 500 میلیون تومان بود.»
فرشاد ملکی ازجمله ادارهکنندگان نمونه واحدهای تولیدی اقتصاد مقاومتی در زنجان است. خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی بسیج سازندگی برای آشنایی با فعالیتهای آقای ملکی و معرفی به علاقهمندان گفتوگویی با وی ترتیب داده است.
فرشاد ملکی درباره فعالیتهای تولیدیاش میگوید: «از سال 1390 با کمک و راهنمایی بسیج سازندگی پرورش ماهی قزل آلا را به همراه دو نفر دوستانم آغاز کردیم. کارمان به قدری با موفقیت و سودآوری همراه بود که با فاصله کمی، پرورش دامهای سبک و سنگین و پرورش قارچ را هم آغاز کردیم. درحال حاضر در زمین پدریام به وسعت 6 هزار و 600 متر مربع مشغول به تولید هستیم و عملا یک مجتمع تولیدی راهاندازی کردهایم.»
وی در پاسخ به این سوال که پیشه قبلی وی چه بوده است، خاطرنشان میکند:«پدر و اجداد من همه کشاورز بودهاند و در همین زمین، کشاورزی میکردند. چند سال قبل درختهای سیب و هلویمان را سرما زد و از بین رفتند. در واقع کشاورزی سنتی با تغییرات آب و هوایی صورت گرفته، دیگر قابل ادامه دادن نبود. من 22سال سن دارم و از 15سالگی به همراه پدرم کشاورزی میکردم. بعد از خسارتی که به درختهایمان وارد آمد، توانستیم یک حلقه چاه حفر کنیم و کار پرورش ماهی را کلید زدیم. پرورش ماهی سود دهی بسیار بالایی دارد و در هر دوره حدود 50 درصد سود خالص میدهد.»
این تولیدکننده جوان، میافزاید:«اگر بچه ماهیهای فرانسوی به دستمان برسد، سالانه 70 تن ماهی میتوانیم تولید کنیم اما اگر بچه ماهیها ایرانی باشند تا سقف 30 تن تولید محقق میشود. از پرورش قارچ هنوز سود قابل ملاحظهیی به دست نیاوردهایم چون بازار مناسب آن را پیدا نکردهایم. در مقابل توانستیم در پرورش گوسفندهای پرواری موفق باشیم و هماکنون در ییلاقات ماهنشان 50 گوسفند پرواری داریم. مجتمع تولیدی ما برای 8 نفر به صورت مستقیم و برای 13نفر به صورت غیرمستقیم شغل ایجاد کرده است. در قسمت دامداری هم از تحصیلکردگان دامپزشکی برای کار دعوت کردیم و نتیجه مناسبی گرفتیم.»
فرشاد ملکی که همزمان مشغول تحصیل در دوره کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان است، ادامه میدهد: «در آغاز کار، تقاضای دریافت یک وام 30میلیون تومانی به بسیج سازندگی دادیم که 26میلیون تخصیص دادند. این وام کمک بزرگی به ما کرد، هر چند اگر سود آن 4درصد بود خیلی بهتر میشد. مسوولان بسیج سازندگی شهرستان به صورت مرتب و دورهیی به همراه کارشناسان بسیج به واحد تولیدی ما سر میزنند و هر بار طرحهای خوبی پیشنهاد میکنند هر چند به دلیل فقدان منابع مالی کافی هنوز نتوانستهایم کار طرحهایشان را اجرایی کنیم. در مقابل وزارت جهاد کشاورزی هیچوقت سراغی از ما نگرفته است، در شهرستان ماهنشان من فکر نمیکنم که حتی یک نفر هم توسط جهاد کشاورزی حمایت شده باشد!»
فرشاد ملکی میتوانست مطابق عرف رایج شده در میان روستاییان و کشاورزان طی این سالها، زمینهای کشاورزی به ارث رسیده از پدرش را بفروشد، پول حاصل از آن را در بانک بگذارد و سود بگیرد و به شهر مهاجرت کند. او اما چنین انتخابی نکرد و درباره علت آن میگوید:«متاسفانه مردم کشور به مصرفگرایی روی آورده و به فکر تولید نیستند، فقط میگویند باید مصرف کنیم. این مصرفگرایی خیلی به ضرر جامعه است. باعث میشود دست مملکت جلو خارجیها دراز شود. من بچه کشاورزم و از 15سالگی کار کردم، اساسا مصرفگرایی با روحیهام سازگار نیست، دوست داشتم تولید کنم. زمین هم که داشتیم، گفتیم به جای مصرف تولید کنیم، هم خودمان سود ببریم هم مملکت. سود مجتمع تولیدی بنده سال گذشته به لطف خدا 500 میلیون تومان بود.»
وی در پایان میگوید: متاسفانه سبک زندگی مردم تغییر کرده و عادات خطرناکی پیدا کردهاند. همین تغییر سبک زندگی باعث مهاجرت شدید در دهههای اخیر از روستا به شهر شده اما اگر مسوولان از تولید داخل حمایت کنند حتما مهاجرت معکوس آغاز میشود وگرنه هیچکس کلانشهرهای آلوده و شلوغ را بر محل زندگی اجدادیاش ترجیح نمیدهد. واقعیت این است که مسوولان اگر حمایت نکنند با دست خالی نمیشود تولید کرد. باید مسوولان تلاش کنند و امکانات را فراهم کنند. درحال حاضر مهمترین مشکل ما بازاریابی است و ماهی ما به واسطه دلالها به دست مشتری میرسد و نمیتوانیم سود کامل به دست آوریم. اگر شرکتی بود که بدون واسطه این تولیدات را به دست مشتریان میرساند، اتفاق بسیار خوبی میافتاد. صنایع تکمیلی هم بسیار مهم است، اگر در همین ماهنشان یک کارخانه بستهبندی گوشت ماهی ساخته شود، ارزشافزوده فوقالعادهیی
ایجاد میشود.