گروه تشکلها
بحث مسوولیت اجتماعی یکی از مفاهیم مهم امروز در مباحث تشکلی است که اگرچه ریشه تاریخی در فرهنگ ایران دارد اما تازه چند سالی است که در تشکلهای ایران خود را نشان میدهد.
از نظر اجتماعی مسوول بودن یعنی آدمها و سازمانها میبایست با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کنند. تلاش برای برقراری مسوولیت اجتماعی، به افراد، سازمانها و دولت کمک میکند تاثیری مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند. مسوولیت اجتماعی فردی در مقایسه با مسوولیت اجتماعی گروهی مفهومی جدید است اما قدمتی برابر با قانون طلایی «با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود،» دارد. مسوولیت اجتماعی فردی با ایجاد یک موضع فعال نسبت به تاثیرگذاری مثبت بر دیگران و محیط بیرون از دایره خود بسط مییابد. مسوولیت اجتماعی فردی اساس مسوولیت اجتماعی گروهی است زیرا یک اجتماع از افراد تشکیل شده است و درنتیجه فرهنگ مسوولیت اجتماعی را مشخص میکند. این رابطه آمیخته بین مسوولیت اجتماعی گروهی و مسوولیت اجتماعی فردی است. افراد از نظر اجتماعی مسوولیتپذیرتر شده و در واکنش به این اجتماعها باید برای برآوردن نیازهای افراد مسوولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند. اما بعد از این دو مفهوم موضوع مسوولیت اجتماعی شرکتی مطرح شد.
مسوولیت اجتماعی شرکتی
میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور، در سال 1962 در کتابی به نام «سرمایهداری و آزادی» اظهار کرده بود که تنها مسوولیت و وظیفه اجتماعی مدیران شرکتها، افزایش و بیشینه کردن درآمد و ثروت سهامداران است؛ اما از آن زمان تاکنون، شرایط زیادی تغییر کرده است.
امروزه شرکتهای پیشرو و سرآمد دریافتهاند که در کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی، صرفا نباید به مساله بیشینه کردن سود توجه کنند؛ بلکه باید در راستای خدمترسانی گسترده عمومی و همچنین ایجاد فضای سازمانی مبتنی بر ارزشمحوری و اصول اخلاقی با کارکنان خود، محترمانه و متناسب با شأن آنها اقدام کنند. توجه و تمرکز بر خواستهها و انتظارات مشتریان، ایجاد رابطه برد-برد با تامینکنندگان و شرکای کاری، ایجاد ارتباطات سازنده و موثر با جامعه و تشکلهای مردمنهاد، توجه به علایق زیستمحیطی و اکولوژی، ایمن ساختن جامعه برای توسعه انسانی، ارتقای کیفیت زندگی، کاهش فقر و سایر موضوعات مرتبط با توسعه اجتماعی از وظایف نوین بنگاههای اقتصادی محسوب میشود که اینگونه اعمال و رفتار در حیطه فعالیتهای اقتصادی تحت عنوان مسوولیتها و وظایف اجتماعی شرکتها نامیده میشود. البته نگاه آقای فریدمن از یک جهت درست است و نباید به آن ایراد گرفت و میتوان اینگونه استدلال کرد که مسوولیت اجتماعی شرکتها نه تنها با سودآوری منافاتی ندارد، بلکه این رویکرد با افزایش شفافسازی فضای ارتباطات درون و برونسازمانی، ارتقای تبادل اطلاعات صحیح بین ذینفعان، افشای
فعالیتهای مخرب در کسبوکار، افزایش رفاه عمومی و به دنبال آن افزایش توان خرید جامعه، حفاظت از محیطزیست برای زندگی سالمتر و بالا بردن اعتماد عمومی و صیانت از سرمایه انسانی سبب میشود تا کسبوکارها در یک فضای مناسب و رقابتی بتوانند سودآوری خود را افزایش داده و به فعالیتهای خود استمرار بخشند. بدیهی است که فعالیتهای پایدار و مستمر میتواند از سرمایه سهامداران و جامعه حفاظت و ثبات را برای جامعه اقتصادی فراهم کند.
بنگاههای اقتصادی پایبند به مسوولیت اجتماعی شرکتها با در نظر گرفتن درآمد سالانه خود و منافع اجتماعی، معنای جدیدی به کسبوکار دادهاند. این بنگاهها با ابتکارات تحسینبرانگیز و در عین حال با پایبندی به این امر، در حال ایجاد الگوهای جدید کسبوکار برای محصولات، خدمات و عملیات خود هستند که مشکلات اجتماعی و محیطزیست را نیز مدنظر قرار میدهند. چنین شرکتهایی داوطلبانه در اقدامات گوناگونی در سراسر جهان، مانند حفاظت از مناطق طبیعی، کاهش فقر، ارتقای رفاه اجتماعی، توسعه نهادهای مردمی، توسعه پایدار و آموزش تکنولوژی اطلاعات به جوامع محروم شرکت میکنند. همچنین پروژههای مشابه را که بر سهامداران و محیطزیست تاثیر میگذارد و فراتر از تعهدات مقرراتی آنها است، بخشی از مسوولیتهای خود میدانند که نام آن را مسوولیت اجتماعی یا وظایف شهروندی نهادهاند. اینان، ضمن پیروی از استراتژیهای مختلف سودآوری، خودشان را به نهادهای آگاه اجتماعی که تاثیر مثبتی بر محیط اجتماعی و محیطزیست دارند متصل کرده و براساس الزامات حاکم بر این رویکرد، تجدید سازمان و ساختار کردهاند. امروزه، این موضوعات که مبتنی بر توسعه همهجانبه و پایدار است، توسط
سرمایهگذاران و مصرفکنندگان آگاه اجتماعی و نیز در اثر جریانات کلیتری مثل لزوم بیشتر شفافسازی و فشار جهانی برای ریشهکن کردن فقر، حفاظت از محیطزیست و توجه به تغییر اوضاع جوی، تقویت شدهاند.
تشکلها و مسوولیت اجتماعی
اما اجرای استانداردهای مسوولیت اجتماعی برای بنگاهها بسیار سخت و پرهزینه است. به همین دلیل بنگاههای عضو تشکلها بسیاری از این کارها را از طریق تشکلها انجام میدهند. فاطمه دانشور عضو شورای شهر و اتاق بازرگانی در این رابطه میگوید مسوولیتپذیری اجتماعی باید به صورت یک قانون باشدکه ما در شورای اسلامی شهر تهران به دنبال تحقق آن هستیم اما برای این امر باید به گونه ا ی عمل کرد تا از زوایای گوناگون انجام شود. شاید چندین سال زمان نیاز باشد تا این امر محقق شود اما آموزش از نهادهای عمومی به مانند شهرداریها و ترویج آن توسط شهرداریهای مناطق میتواند این امر را تسریع کند. به گفته وی باید به دنبال طراحی مدلهایی باشیم تا از سوءاستفادههای اجتماعی و شکلگیری رانت جلوگیری کنیم مدلهایی که یک ضلع آن نهادهای عمومی نظیر شهرداریها، یک ضلع آن بنگاههای اقتصادی و یک ضلع آن شهروندان باشند.
وی همچنین درباره نقش تشکلها میگوید استانداردهای مشخصی هرچند اختیاری در زمینه مسوولیت اجتماعی توسط ایزو مطرح شده است ولی اجرای این کار به تنهایی برای هر شرکتی دارای هزینه است به همین دلیل میتوان با استفاده از تشکلها و فعال کردن بخش مسوولیت اجتماعی تشکلها آنها را فعال کرد. به گفته دانشور ایران از دیرباز در بحث مسوولیت اجتماعی به شکل گلریزان و انجام کارهای خیر مانند مدرسهسازی، مسجدسازی و فعالیتهایی از این دست فعال بوده است اما لازم است به گونهیی علمی با این موضوع برخورد شود. وی تاکید کرد فعالیت اقتصادی برای ایجاد سود بیشتر برای فعالیت اجتماعی یک ضرورت است و در صورتی که تشکلها بتوانند این کار را انجام دهند بیشترین سود به فعالان بخش خصوصی خواهد رسید.
وی در پاسخ به جزییات استانداردهای ایزو درباره مسوولیت اجتماعی به ISO26000 اشاره کرد که شامل موارد زیر است.
1- کمک به بنگاهها در برخورد با مسوولیت اجتماعی آنان با احترام به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی، محیطی و قانونی و شرایط توسعه اقتصادی؛ 2 - ارائه رهنمود عملی برای فعال کردن مسوولیت اجتماعی، افزایش اعتبار گزارشها و درخواستهای مربوط به مسوولیت اجتماعی؛
3- تاکید بر نتایج و بهبود عملکرد 4 - افزایش اعتماد و رضایت مشتریان و سهامداران و سایر ذینفعان از سازمان؛ 5- به جای تضاد، مطابقت دادن روشهای اجرایی شرکتها با اسناد موجود، قراردادهای بینالمللی و کنوانسیونها و استانداردهای موجود ایزو 6 - ترویج واژههای مشترک در زمینه مسوولیت اجتماعی؛ 7- افزایش آگاهی در مورد مسوولیت اجتماعی؛ این استاندارد باید به معنای واقعی به مسوولیت اجتماعی همه سازمانها بپردازد و باید بتواند مسوولیت اجتماعی را در وسیعترین مفاهیم آن تعریف کند. نه فقط در مورد شرکتها بلکه درخصوص سازمانهای محیطی، سیاسی، دولتها، مشاورین و سازمانهای استاندارد، موسسات نظامی، وکالت، مالی، مدارس و سازمانهای بهداشت باید کاربرد داشته باشد.