پیامد مدیریت سیاسی بر نهادهای اقتصادی

۱۳۹۵/۰۳/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۵۰۶۸

ارج ازجمله نخستین لوازم خانگی ایران بوده که حدود 79سال در این کشور فعالیت کرده است. زمانی که این کارخانه فعالیت خود را آغاز کرد، از بهترین شرکت‌های لوازم خانگی خاورمیانه بود که صادرات وسیعی به کشورهای آفریقایی، اروپایی و آسیایی داشت، ولی به مرور زمان که این شرکت به برخی ارگان‌ها واگذار شد، با سیستم‌های مدیریتی که در آنجا به وجود آمد، قدرت مدیریت کارخانه تضعیف شد. بنده 9سال پیش مدیرعامل ارج بودم، در آن زمان نیز طرح‌ها و پروژه‌هایی داشتیم که ارج باید ساختار خود را تغییر دهد و باید بتواند قالب‌ها و ماشین‌آلات جدید بیاورد و بتواند با شرکت‌های لوازم خانگی دنیا رقابت کند، درحالی که این کارخانه با چالشی جدی روبه‌رو بود. چون متعلق به بانک ملی بود، عملا باتوجه به تضادی که در قوانین وجود دارد، به‌دلیل مالکیت، دیگر امکان سرمایه‌گذاری مجدد نداشت و در این صورت باید حتما به بخش خصوصی واگذار می‌شد. اگر این واگذاری اتفاق می‌افتاد، یقینا دیگر شاهد چنین رخدادهای تلخی نبودیم.

اما به هرحال این کارخانه با اداره توسط بانک، امکان رونق نداشت. امروزه شاهد هستیم که شرکت‌هایی مثل سامسونگ، حتی برندهایی مانند سونی را از بازار رقابت جا گذاشته‌اند و حتی شرکت‌های اروپایی نیز از رده خارج شده‌اند. لوازم خانگی دیگر جایگاه کالای لوکس دارد و شرکت‌هایی می‌توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند با نیاز و انتظارات جدید مشتریان، خود را تطبیق دهند. درحالی که ارج این توانایی و حتی قالب‌های جدید برای محصولات خود را نداشت. زمانی این کارخانه، بهترین محصولات را داشت اما به مرور زمان چون امکان سرمایه‌گذاری در این شرکت وجود نداشت و نتوانست خود را به‌روز کند، شروع به زیان‌دهی کرد و از طرف دیگر مدیران ناکارآمدی که در این کارخانه فعالیت می‌کردند و کاربلد نبودند و سیاسی انتخاب می‌شدند و کار و فعالیت در این کارخانه‌ها را بلد نبودند و همه این عوامل دست به دست هم داد تا کارخانه‌یی از رده خارج شود. سوءمدیریت، نبود سرمایه‌گذاری و اختیارات و مالکیت برخی افراد در این کارخانه، باعث شد تا برند 79ساله به این وضعیت دچار شود. در سال‌های گذشته، ارج بازار پایین‌دستی جامعه را مورد هدف قرار داده بود اما در چند سال اخیر نیز نتوانست این بازار را داشته باشد و حفظ کند و امروز، خبر بسیار ناراحت‌کننده را می‌شنویم، چون مدیرعامل این شرکت بوده‌ام، می‌دانم و خبر دارم این کارخانه چه امکانات و پتانسیلی داشته است. حالا خبر تعطیلی، خبر و خطر بدی است. درحالی که این شرکت را باید به سرعت به بخش خصوصی واگذار می‌کردیم چراکه بانک‌ها باتوجه به اینکه 50درصد سرمایه را دارند، دیگر نمی‌توانند سرمایه‌گذاری مجدد و تغییرات دهند.

ازسوی دیگر، 11سال، چون زمین ارج بسیار گران‌قیمت و کالاهای ارزان‌قیمت تولید می‌کرد پیشنهاد دادیم که زمین این کارخانه را بفروشیم و در زنجان در زمینی 40هکتاری که ارج داشت فعالیت کنیم اما این پیشنهاد رد شد. سپس پیشنهاد دادیم که این کارخانه را به قزوین و به شرکت کمپرسورسازی انتقال دهیم، اما این اتفاق نیفتاد. این طرح به‌دلیل اینکه چند سازمان و دستگاه نظارتی باید درخصوص آن اظهارنظر می‌کرد، بسیار فرآیند طولانی داشت که تبدیل به ورشکستگی این کارخانه شد. با این حال، استفاده از مدیران سیاسی و مدیران دولتی که کار بلد نیستند، این اتفاقات را به همراه داشت که با این روند، تعطیلی کارخانه خیلی دور از انتظار نبود.

تعداد نیروهای انسانی که در آنجا کار می‌کنند، خیلی زیاد نیستند و در این زمینه باید سازمان تامین‌اجتماعی و سهامداران رضایت آنها را جلب کنند. اصل مساله، برندی است که از بین می‌رود و دفن می‌شود و نتوانستیم آن را طی سال‌ها برگردانیم؛ چراکه قوانین دست و پاگیر، فرآیند بانکی و پیچیدگی‌های قوانین، همه و همه دست به دست هم دادند تا کارخانه ارج تعطیل شود. هرچند طی سال‌ها، خیلی‌ها متقاضی خرید برند ارج بودند ولی راه نجات آن واگذاری بود که باید انجام می‌شد. با این حال، هنوز امکان آن است که ارج مجددا زنده شود و بتواند مانند گذشته به فعالیت خود ادامه دهد. ولی این امر مشروط به سرمایه‌گذاری کلان است که از افراد بخش خصوصی دعوت به عمل آید و آنها اقدام به سرمایه‌گذاری کنند تا ارج دوباره به عرصه رقابت با رقبای سرسخت خارجی خود بازگردد و بازار مشتریان را به دست آورد البته حتی می‌توان با جوینت ونچر شدن با شرکای خارجی ارج را دوباره بازگردانند. در هر حال، باتوجه به تاکیدات رییس‌جمهور و مقام معظم رهبری، بخش خصوصی باید فعال شود و دولت باید اقتصاد اجرایی را به بخش خصوصی واگذار کند؛ چراکه چالش‌های صنعت کشور باتوجه به تحقیقاتی که در داخل و خارج از کشور انجام می‌شود، واضح است. این چالش‌ها مانند بهره‌‌های بانکی، مالیات‌ها، بیمه‌های اجتماعی، مراودات بانک‌های خارجی، مسائل حل نشده‌یی مانند هزینه‌های نقل و انتقالات بانکی و غیره است که همین عوامل باعث می‌شود تولید گران تمام شود؛ همچنین هدفمندی یارانه‌ها به اقتصاد ضربه وارد کرده است؛ البته درحالی که طرفدار پرداخت مالیات و هدفمندی یارانه‌ها هستم اما با شرایط فعلی بار هزینه بر صنعت اضافه شده است و کمکی به صنعت نکرد در همین حال شبکه‌های توزیع بسیار آلوده است و متاسفانه دلال‌بازی بسیار زیاد است. واردات کالاهای مشابه به‌شدت زیاد است و رسما کالاهای قاچاق وارد کشور می‌شوند. این درحالی است که باتوجه به تعداد حدود 900هزار ازدواجی که در سال در ایران انجام می‌شود، نیاز به لوازم خانگی در ایران وجود دارد که باید با حمایت‌ها مشتریان را به خرید کالاهای ایرانی سوق دهیم.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر