گروه صنعت
یکی از مهمترین عوامل رشد صنعتی، دستیابی بخش صنعت به نرخ بالای ارزشافزوده است که در سالهای اخیر بخش صنعت کشور نتوانسته رشد ارزشافزوده بالایی را تجربه کند؛ بنابراین مهمترین دلایل نزول صنعتی در کشور را میتوان کاهش توان صنعت در خلق ارزشافزوده دانست. بارها از زبان مسوولان کشور شنیده شده که بسیاری واحدهای صنعتی یا غیرفعال هستند یا با توان کمتر از 40درصد ظرفیت خود فعالیت میکنند درحالی که زمانی واحدهای صنعتی میتوانند بهرهوری داشته باشند که بتوانند از تمام ظرفیت خود استفاده کنند؛ چراکه تعریف بهرهوری استفاده همه جانبه از منابع است. در همین حال در برنامههای توسعهیی کشور اعداد و ارقام مختلفی برای رشد اقتصادی و میزان بهرهوری در نظر گرفته شده است اما حسین ساسانی، دبیرکل سابق کنفدراسیون صنعت در گفتوگو با «تعادل» معتقد است که بهرهوری به خودی خود محقق نمیشود و باید با تربیت مدیران، ایجاد مراکز استعدادیابی به روزسازی تکنولوژی و ماشینآلات و برنامهریزی صحیح، بهرهوری را در صنایع افزایش داد. در این زمینه گفتوگویی با این کارشناس صنعتی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید...
نقش بهرهوری صنعت در رشد اقتصادی کشور چیست؟
بارها در خصوص بهره وری صحبت کردهایم اما انگار گوش شنوایی در این خصوص وجود ندارد. موضوع بهرهوری یکی از موضوعاتی است که معمولا در برنامهریزی صنعتی به آن توجه میشود. در همین حال در برنامههای 5 ساله توسعه معمولا برای رشد اقتصادی، سهمی از بهرهوری را مد نظر قرار میدهند. مثلا در برنامههای چهارم و پنجم و حتی در برنامه ششم نیز به همین ترتیب است. در برنامه پنجم رشد 8 درصدی را پیشبینی کرده بودند که 4درصد آن باید از بهرهوری باشد. ولی بهرهوری به خودی خود افزایش نمییابد و در این زمینه باید یک سری اقدامات زیربنایی در کشور انجام گیرد تا این اقدامات باعث شود، کار ایجاد شود و در آن صورت بهرهوری افزایش یابد. مثل این است که بگوییم میخواهیم هدفگذاری کنیم که بیکاری را از بین ببریم و بر همین اساس باید برای کاهش بیکاری صنایع را فعال کنیم تا کار ایجاد شود و توسعه اقتصادی به وجود آید؛ در این صورت است که افراد و کسانی که بیکار هستند، جذب بازارهای حاصل از این توسعه میشوند. درباره بهرهوری نیز به همین ترتیب است؛ باید ابعاد مختلفی را در نظر بگیریم، «بهره وری منابع انسانی» یکی از موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار
بگیرد. بهرهوری «سرمایه»، «ماشینآلات»، «داراییها» و «تکنولوژی» نیز ازجمله دیگر مواردی است که باید در کنار هم به آنها توجه شود. در ایران به بهرهوری به صورت یکپارچه و جامع توجه نمیشود. مثلا در جایی در حوزه منابع انسانی به آن توجه میشود و از دیگر مولفههای بهرهوری نیز غافل میشوند درحالی که بهرهوری سرمایه، دارایی و تکنولوژی و ماشینآلات را در نظر نگیریم به خودی خود این اتفاق نمیافتد.
راهکاری در این خصوص وجود دارد که بتوانیم شاخص بهرهوری را در اقتصاد به طور جامع در نظر بگیریم و از برخی مولفههای تاثیرگذار در بهرهوری غافل نشویم؟
همزمان باید برنامه ملی داشته باشیم. اگرچه در وزارت کار و امور اجتماعی نیز برنامههای ملی نوشته شد و در وزارت صنایع و معادن قدیم اقداماتی در این زمینه انجام شد اما با این حال، ما دارای توانمندی مدیریتی در کشور نیستیم؛ به عبارت دیگر اولا مهارتهای کارشناسی بالا در کشور کم است و مدیرانی را آموزش نداده و تربیت نکردهایم که از داراییها و منابع بیشترین استفاده را ببرند تا بنگاه اقتصادی آنها بتواند با بهرهوری بالا کار کند بنابراین نخستین مشکل ما در بهرهوری این است که باید به فکر تربیت مدیرانی باشیم و در سطح ملی و بنگاهی باید استعدادیابی و توسعه مدیران داشته باشیم. باید مراکز استعدادیابی داشته باشیم که افراد مستعد را شناسایی کند و آنها را زیر نظر قرار دهد و به کشورهای توسعه یافته بفرستد و آنها بروند به طور عینی ببینند که در کشورهای دیگر چگونه مدیریت و کار میکنند. اگر به این شکل برای آنها برنامهریزی شود، مدیرانی را خواهیم داشت که میتوانند در بنگاههای اقتصادی خوب مدیریت کنند و اگر بنگاهی در چارچوب درست مدیریت شود مطمئنا بهرهوری بالایی را به همراه خواهد داشت.
نکته دوم این است که به دلیل اینکه ما سالها تحریم بودهایم و ارتباط خاصی را با کشورهای دیگر نداشتهایم با تکنولوژی روز دنیا آشنا نیستیم. البته این موضوع تنها به دلیل اینکه ما رابطه بینالمللی داشتهایم نیست. بلکه دلیل عمده آن آشنا نبودن مدیران با تکنولوژیهای روز دنیاست و نمیدانند باید در بنگاههای خود بر چه مبنایی مدیریت کنند. اگر میخواهیم بهرهوری را در بنگاهها و در سطح ملی بالا ببریم باید بتوانیم برنامهریزی دقیق انجام دهیم که از تکنولوژی روز دنیا در هر صنعتی و هر جایی که محصولی یا خدماتی را ارائه میکند، استفاده کنیم. هر روز باید آن را به روز کنیم و مهم این است که زمانی تکنولوژی را به ایران میآوریم بتوانیم از آن به نحو احسن استفاده کنیم. باید در بنگاهها بخشهای تحقیق و توسعه راهاندازی کنیم که با مانیتور کردن تکنولوژیهای روز دنیا تغییرات را در ایران اعمال کنند. وقتی این کار را انجام شود، بهرهوری افزایش مییابد و نیازی نیست که در برنامههای خود از بهرهوری بگوییم. اگر کار خود را درست انجام دهیم یعنی درست مدیرت کنیم از تکنولوژی روز استفاده کنیم و محصول و خدمات با کیفیت ارائه کنیم یعنی بهرهوری را
محقق خواهیم کرد. بهرهوری یک محصول خاص نیست متاسفانه در ایران برخی موضوعات را به صورت انتزاعی در نظر میگیریند.
فکر میکنید پایهگذاری صنایع به چه ترتیبی باید باشد که بهرهوری داشته باشند؟
در هر صنعتی باید مراکز تحقیق و توسعه راهاندازی کنیم. این مراکز میتوانند روندهای آینده را پیشبینی کنند. براساس خواست و نیاز مشتری که در تحقیقات خود به دست میآورند، محصول و خدمت تولید کنند. یکی از ایراداتی که باعث کاهش بهرهوری در ایران میشود این است که ما براساس خواست و نیاز مشتریان دنبال طراحی و تولید محصول و خدمت نیستیم. در بنگاه نشستهایم و براساس میل شخصی به عنوان مدیر و کارشناس محصولاتی را ارائه میکنیم و هیچ وقت نیاز واقعی مشتریان را در نظر نمیگیریم. باید بر مبنای نیاز مشتریان بسترها و زیرساختها را ایجاد کنیم که بتوانیم رضایت مشتریان را جلب کنیم درحالی که خلأ این موضوع در کشورما مشاهده میشود. مثلا بانکها زمانی که میخواهند به مشتریان خود خدماتی را ارائه کنند باید نیازسنجی کنند و براساس خواستها و انتظارات مشتریان بانکی برنامهها و خدمات آینده خود را طرحریزی کنند.
به واقع سالیان سال نظام بانکداری ایران خدماتی را ارائه میکند که همخوانی با مشتریان امروز ندارد. در چنین شرایطی مطمئنا محصول و خدمت سنتی به مشتریان تحویل میدهند که چندان باب میل آنها نیست و استقبال کم میشود و از سوی دیگر نیروی انسانی شاغل در بانک نیز بیرغبت میشود و در نتیجه بهرهوری بانک کاهش مییابد. متاسفانه در سازمانها و حوزههای صنعتی، بانکها، افراد شاغل چندان باوری به کاری که انجام میدهند، ندارند و تنها برای سپری کردن ساعت کار خود اموری را انجام میدهند بدون اینکه به حاصل کار خود در طول روز فکر کنند و دستاورد خاصی داشته باشند بنابراین، این موضوع نیز خود عامل کاهش بهرهوری میشود. در نتیجه مدیران و اعضای هیاتمدیره باید تلاش کنند کارکنان آنها انگیزه ترقی محل کار خود را داشته باشند.
رقابتپذیری را در این موضوع چگونه میبینید؟
بسیار سوال خوبی مطرح کردید. به دلیل اینکه تا زمانی که بنگاههای اقتصادی ما توان رقابتی نداشته باشند، بهرهوری آنها افزایش نخواهد یافت. یکی از عوامل ارتقای بهرهوری وجود فضای رقابتی برای بنگاههای صنعتی و اقتصادی است. زمانی فضای رقابتی به وجود میآید که از مکانیسمهای اقتصاد دولتی در صنعت و اقتصاد فاصله بگیریم و بتوانیم از مکانیسمهای اقتصاد آزاد که براساس نوع تقاضا شکل میگیرد قرار دهیم، میتوانیم بهرهوری ایجاد کنیم.
دلیل پایین بودن نرخ بهرهوری در ایران چیست؟
کشور ما متاسفانه جزو کشورهایی است که پایینترین بهرهوری را دارد؛ چراکه نداشتن فضای رقابتی، داشتن اقتصاد دولتی و رانتی باعث این موضوع است. زمانی که اقتصاد دولت زده و رانتزده داشته باشیم، مطمئنا رقابت شکل نمیگیرد. در چنین شرایطی بهرهوری شکل نمیگیرد؛ اساسا زمانی بهرهوری به وجود میآید که تمام اشخاص حقیقی و حقوقی بتوانند فعالیت کنند و کسی مانع فعالیت آنها نشود. در علم اقتصاد، دو اصطلاح داریم که نهادهای اقتصادی «فراگیر» و نهادهای اقتصادی «بهرهکش» است؛ در نهادهای اقتصادی فراگیر به شکلی این نهادها، فضای اقتصادی را به وجود میآورند که تمام افراد براساس توانمندی و استعداد و علاقه خود، میتوانند فعالیت اقتصادی کنند و هیچ نوع ممنوعیتی برای آنها وجود ندارد. در این شرایط رقابت شکل میگیرد، چون همه درحال فعالیت هستند بنابراین رقابت باعث افزایش بهرهوری میشود.
اما نهادهای بهرهکش، نهادهایی هستند که معمولا تمایل دارند، فعالیت اقتصادی را با استفاده از رانت و کمکها دولتی را در چنبره خود قرار دهند و لازم ندارند افراد و گروهها فعالیت اقتصادی کنند؛ چراکه در این شرایط کسی براساس توانمندی فعالیت نمیکند و تنها براساس نظامی که در آن هستند، میتوانند فعالیت کنند. بنابراین برای اینکه بهرهوری در کشور افزایش یابد باید نهادهای اقتصادی فراگیر را در کشور به وجود آوریم و نهادها عاملی برای فعالیت گروه و افراد براساس توانمندی شود. زمانی که این اتفاق بیفتد نیز رقابت به وجود میآید و در نتیجه بهرهوری افزایش مییابد.