هماکنون به نظر، شرایط باید خوب و ایدهآل باشد؛ تحریمها برداشته شده و بازار آماده پذیرایی از سرمایهگذاران داخلی و خارجی است. اما باز هم به نظر میرسد مشکلاتی وجود دارد. مشکل اصلی از «فکر» نشات میگیرد. نخستین مورد به نحوه فکر کردن ما باز میگردد. نحوه تبیین قوانین و تبیین ارتباطات نخستین قدمی است که بایدبرداریم. در این میانه، عدهیی در کشور ما بدون مشورت کافی تصمیم میگیرند. عدهیی دیگر تصمیم گرفته شده را به قانون تبدیل میکنند اما آن را اعمال نمیکنند. از طرف دیگر برخی قوانین ما باید اصلاح شود که این اتفاق هم رخ نمیدهد. اما عدهیی از آدمها در این مملکت مشغول کار واقعی هستند؛ عملیات اجرایی انجام میدهند و به صورت روزمره با مسائل درگیر هستند؛ اما این افراد کنار گذاشته شدهاند. در مقابل عدهیی تئوریسین که قبلا دست به کار یا دست به عمل و اجرا نبودند مشغول تصمیمگیری هستند.
پیشنهاد مهم در این زمینه برای حل این مشکلات، «گفتوگو» است. اکنون ما مجبوریم راههایی برای گفتوگو باز کنیم. ما موظفیم تعامل بخش خصوصی با بخش دولتی را بالا ببریم. باید وقت بیشتری برای شنیدن تئوریها و حرفهای بخش خصوصی بگذاریم. تا وقتیکه کمک نکنیم این استعدادها شکوفا شود، هیچ اتفاق واقعی نمیافتد. به این دلیل که بزرگترین مشکل ما عملا «فکر» است. ما غلط فکر میکنیم؛ اتاق فکر درستی ایجاد نمیکنیم و از توان علمی دنیا استفاده نمیکنیم. مشکل ما، عدم هماهنگی است. وقتی در یک گروه موسیقی تنها یک نفر فالش بزند، کل گروه به هم میخورد. پس اینکه دولت، مجلس، بخش خصوصی و قوه قضایی هماهنگی لازم را داشته باشند که به آن میگویند نهاد رگولاتوری میتواند بسیار کمککننده باشد. ما در این مملکت نهاد رگولاتوری قوی نداریم. چون این را نداریم، اگه مجلس خوب باشد هم کاری از پیش نمیرود. میتوان رگولاتوریهای کوچکی داشت که اختیار تام دارند اما بدون اینکه حق وتو داشته باشند.
الان شرایط به گونهیی است که اگر در یک بخش کسی ناراحت شود، همه برنامهها به هم میریزد؛ اما وقتی رگولاتوری کنیم و به قانون تمکین کنیم این مشکلات حل میشود. به هر حال عدهیی وجود دارند که از بیقانونی استفاده میکنند و با امواج ایجاد شده از بیقانونی، به کمک رانت و اطلاعاتی که دارند میلیاردر میشوند. حضرت علی (ع) فرمودند که هیچجا مالی اندوخته نمیشود مگر اینکه در جایی دیگر حقی تباه شده باشد. چطور میشود که پولهای عجیبوغریب به دست عدهیی خاص میافتد؟
در هر حال، در حال حاضر شما هیچ چشمانداز مثبتی نمیبینید؛ قیمت نفت همچنان در محدوده 50 تا 60دلار باقی خواهد ماند. حالا ما باید با این 50 تا 60دلار برنامه اقتصادی ببندیم؛ در حالی که بخش زیادی از این پول صرف هزینه تولید نفت میشود. پس ما درآمدی از نفت نداریم و باید پایگاههای اقتصادی و درآمد اقتصادی خود را به سمت دیگری ببریم. ما در مورد انرژیهای نو میتوانیم به عنوان پروتکلی عظیم کار کنیم. مثلا الان میتوانیم نفت خام بدهیم و به جای آن سولار (خورشیدی) بگیریم و نصب کنیم. به این ترتیب میتوانیم پروتکل انرژی را در کشور عوض کنیم. اما توجهی به این مساله نمیشود.»