فرید زکریا|
هیلاری کلینتون در تازهترین مبارزه انتخاباتیاش شاهد موفقیت بوده است، اما هنوز هم نمیتوان وی را برنده انتخابات ریاستجمهوری امریکا دانست. او بهترین سخنرانی انتخاباتیاش را در این مبارزات ارائه کرد و ضمن آن موفق شد نامزدی دموکراتها را برای این انتخابات احراز کند و برنی سندرز رقیب همحزبی خود را در ایالت کالیفرنیا شکست دهد و در راس همه این موفقیتها حمایت تایید شده باراک اوباما رییسجمهور را به دست آورد. اما آیا این موفقیتها تا پایان راه پرفرازونشیب این انتخابات همچنان ادامه خواهد داشت یا نه ؟ آیا او در مرحله نهایی انتخابات در ماه نوامبر هم برنده خواهد بود یا نه؟
شماری از تحلیلگران سیاسی نظرشان این است که نتیجه نهایی انتخابات را یکسری واقعیات سرد مشخص خواهد کرد ازجمله اوضاع اقتصادی کشور و نیز تعداد دفعاتی که حزب دموکرات بر مسند قدرت سیاسی کشور تکیه زده است. اگر معیار محاسباتمان این عوامل باشد، در شرایط جاری اوضاع اصلا به نفع کلینتون نیست.
مشهورترین مدل انتخاباتی برای پیشبینی نتیجه انتخابات را «رای فیر» اقتصاددان ایالت ییل تدوین کرده است که دلالت دارد بر اینکه باید تمام انتخابات یک قرن اخیر به دقت تجزیه و تحلیل شود. برای انتخابات2016 ما یک نامزد ژنریک (عام) داریم که ماهرانه نامزد دموکراتها را میکوبد و پیش میرود. بدیهی است که چرا.
اقتصاد کشور حرکتی بسیار آهسته دارد و اصلا کساد است بهخصوص رشد درآمدها هم بهشدت کند بوده است. شاید بزرگترین چالش کلینتون این باشد. اصولا کار حزب دموکرات در این دوره از انتخابات مشکل است نه فقط خود شخص کلینتون. مشل اینجاست که این حزب باید سه دوره پیاپی کاخسفیدنشین باشد و همین موضوع است که کار را بر کلینتون سخت کرده است. چنین واقعهیی 28سال پیش اتفاق افتاد یعنی زمانی که جورج بوش پدر بهدنبال رونالد ریگان بر مسند قدرت نشست. پیش از آن نیز چهار دهه قبلتر فرانکلین روزولت در سال1940 به همان ترتیب رییسجمهور امریکا شده بود. سایر مدلها برای پیشبینی نتیجه انتخابات، سلامت اقتصاد را محور قرار میدهد. عواملی مانند بیکاری، تورم، قیمت مسکن، مبنای این ارزیابی هستند و به نتیجهگیریهای متفاوتی هم منتهی میشود. نتیجه پارهیی از این تحلیلها بر پیروزی دموکراتها صحه میگذارد.
عواملی دیگر میزان محبوبیت و مقبولیت رییسجمهور فعلی امریکا را ملاک و معیار ارزیابی قرار میدهند. سطح مقبولیت اوباما پیشرفت داشته اما هنوز هم در سطح خیلی بالا نیست. به اعتقاد کارشناسان امر میانگین شاخصهای اقتصادی احتمالا بر موفقیت نامزد جمهوریخواهان صحه میگذارند. روش دیگر برای پیشبینی نتیجه انتخابات، رجوع به نظرسنجیهاست. نظرسنجیها نشان میدهد که مردم چه نظری راجع به اقتصاد کشور، راجع به رییسجمهوری که بر مسند قدرت است همچنین درمورد وضعیت جهان و غیره دارند. نظرسنجیها بر پیروزی کلینتون دلالت دارد. بازار شرطبندیها هم که انعکاس نظرسنجیهاست همین عقیده را دارد. مدلهای ترکیبی برای تشخیص نتیجه انتخابات بر مبنای مفروضات اقتصادی و نظرسنجیها ارائه میشود که غالب آنها بر پیروزی کلینتون صحه میگذارد و برخی هم نتیجه را به نفع نامزد جمهوریخواهان میداند. عوامل بنیادین امکان دارد به نفع حزب جمهوریخواه گواهی دهد اما فقط خیلی اندک. مفروضات نظرسنجیها حکایت دارد که انتخابات2016 یک متغیر عظیم دارد؛ دونالد ترامپ. هرقدر مردم از نزدیک بر این رقابت انتخاباتی متمرکز میشوند، یقینا به این درک خواهند رسید که ترامپ یک
نامزد ژنریک جمهوریخواه نیست، بلکه یک خودشیفته بیمرام و مبتذل است. یک دروغگو که خوب آسیبشناسی میکند. یک آدم خرافاتی متعصب و بیگانهستیز. این واقعیات، تمام پیشبینیهای تمام مدلهای محاسباتی برای نتیجه انتخابات را پایمال میکند. درنهایت امر این ماییم که میاندیشیم.
منبع: واشنگتن پست