سپیده اشرفی شاید همانقدر که نام کودک کار در ایران به عنوان یک معضل شهری به زبان میآید، بیخانمانها را نیز بتوان معضل مشابه در امریکا دانست. فراوانی این معضل در امریکا اما، قدری متفاوت است بهطوری که آمارها نشان از رشد این افراد دارد. در عین حال، آنطور که آخرین آمارهای نیویورکتایمز نشان میدهد، هرم سنی بیخانمانهای امریکا به سمت پیری حرکت کرده است. این مساله شاید نشان از آن داشته باشد که تلاش این کشور برای کنترل این بیخانمانها چندان موفق نبوده است. آنطور که این گزارش نشان میدهد، در دهه 1990 میانگین سنی بیخانمانهای امریکا حدود 28 تا 36 سال بوده است. در حقیقت در این دهه، متوسط سنی 28 تا 30، 31 تا 33 و 34 تا 36 بیشترین تعداد را داشتهاند. با این حال، این گروههای سنی کمی بعد و در دهه 2000 کمی متفاوت شده است. بهطوری که سه هرم سنی 39 تا 39، 40 تا 42 و 43 تا 45 بیشترین میزان بیخانمانها را به خود اختصاص داده بود. یعنی میانگین سنی بیخانمانها از 32 سال در دهه 1990 به 41 سال در دهه 2000 رسیده است. هرچند که این افزایش سن متوقف نشده و در دهه 2010 بازهم افزایش داشته است. بر این اساس، آنطور که اعداد
گروههای سنی نشان میدهد، متوسط سنی بیخانمانهای امریکا در این دهه به 50 سال رسیده است. در این دهه، گروههای سنی 46 تا 48، 49 تا 51 و 52 تا 54 بیشترین تعداد بیخانمانها را در خود جای دادهاند. این بدان معناست که متوسط سنی این بیخانمانها از 32 سال به 52 سال طی 2 دهه رسیده است. یکی از فرضیههایی که در مورد این هرم سنی بیان میشود، مساله ورود بخشی از این بیخانمانها به بازار کار است که سبب تغییر میانگین سنی نیز شده است. برخی دستگاههای مسوول در این رابطه بیخانمانها را وادار به دریافت آموزشهایی میکنند تا دولت امریکا از حل مشکلات آنها ناتوان نباشد. آنچه باید آن را بحرانی برای امریکا دانست، رشد بیخانمانها در شهرهای بزرگ است که حالا، نیویورک، لسآنجلس و سانفرانسیسکو را بیشتر از دیگر ایالتها در برگرفته است. در عین حال، آنطور که گزارشها نشان میدهد، در سال 94 میزان بیخانمانها بیشتر در محدوده 18سال بوده است. هرچند که آمار نیویورک تایمز روی دیگر زندگی این بیخانمانها را نشان میدهد. سال گذشته برخی آمار نشان میداد که معضل تعداد این افراد طی 2سال، 12درصد در لسآنجلس افزایش پیدا کرده و شمار این افراد
به 44هزار و 350 نفر رسیده است. برخی گزارشهایی که در سالهای قبل منتشر شده بود، حاکی از آن بود که دستکم 565 هزار بیخانمان در امریکا وجود دارد که یکچهارم از آنها کودکان زیر 18سال هستند. این آمار را همهپرسیهای پیشین وزارت مسکن و توسعه شهری امریکا نشان داده بود. بنابراین، آمار واقعی میتواند بسیار بیشتر از این رقم باشد. شهرهای بزرگ این کشور نظیر نیویورک، سیاتل و لسآنجلس از جمله شهرهایی هستند که بزرگترین معضل بیخانمانی را دارند. برخی آمارها نشان میدهد که به دلیل افزایش تعداد این بیخانمانها در سطح شهر، تعداد شکایت از این افراد هم به مرور افزایش یافته است.
سانفرانسیسکو در شرایط فعلی مقام اول را در میان ایالتهای امریکا در تعداد قوانینی دارد که افراد بیخانمان را هدف قرار میدهند؛ از جمله ممنوعیت ایستادن یا نشستن افراد در مکانهای عمومی و محدودیت در سکونت افراد در اتومبیل و گدایی از مردم. با این حال پلیس نمیتواند در مرحله اول، مردم را به خاطر تخلف از قوانین مذکور دستگیر کند، اما همین استناد به قانون، میتواند منجر به ثبت جریمهیی در پرونده فرد بیخانمان شود که وی توانایی پرداخت آن را ندارد. معضل بیخانمانها از آن دسته معضلات شهری است که نمیتوان آن را به کشوری خاص محدود کرد. کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته هر یک به فراخور فرهنگ و جمعیتی که دارند، با معضلات متفاوتی روبهرو هستند اما باید تاکید کرد که پیر شدن جمعیت بیخانمانهای امریکا میتواند یک هشدار برای این کشور باشد؛ هشداری که ممکن است تداوم رشد آمارها در این رابطه را نیز سبب شود.