افزایش نرخ بیکاری چندین سال است که دامن اقتصاد و البته جوانان جویای کار کشور را گرفته و رها نمیکند. جوانانی که بعد از گذراندن دوران تحصیل دانشگاهی و عبور از این مرحله زندگی، مقصد بعدی خود را بازار کار میدانند. اما با گذری بر نرخ اشتغال کشور متوجه خواهیم شد که بازار کار ایران پتانسیل پذیرش بسیاری از قشر جوان و تحصیلکرده را ندارد. بدون اغراق حال و روز این روزهای محیط کسب و کار کشور خوب نیست که دلایل مختلفی نیز دارد. در گام اول باید عنوان کرد که نباید هم حال و روز خوبی داشته باشد، چرا که هنوز اقدامات اساسی و مهمی در این راستا از سوی دولت صورت نگرفته است. دولت یازدهم نیز همانند دولتهای قبلی اشتیاقی برای سر و سامان دادن به این شرایط نا به هنجار ندارد و روزبهروز به تعداد افرادی که خانهنشین میشوند اضافه میشود. مهمترین علتی که میتوان از آن نام برد این است که ظرفیتسازی مناسبی برای اشتغال جمعیت جوان در نظر گرفته نشده و سازماندهی این موضوع همواره پشت گوش انداخته شده است.
از سوی دیگر، تحریمهای بینالمللی که از سوی قدرتهای جهانی بر علیه ایران وضع شد، اوضاع را نابهسامانتر کرد و بسیاری از شاخصهای اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار داد. پرداخت یارانههای نقدی نیز یکی از سنگهایی است که بر سر راه سنگلاخی افزایش نرخ اشتغال انداخته شده و بسیاری از منابعی که میتوانست در راه بهبود محیط کسب و کار موثر باشد را خنثی کرده است. رکود حاکم بر جامعه هم که جای خودش را دارد و بدون اینکه نیاز به توضیح خاصی داشته باشد، تمام اقتصاد ایران را بیمار کرده؛ چه برسد به نرخ بیکاری و سایر موارد. با این حال عدم حمایت دولت از بنگاههای تولیدی کشور گلایه و انتقادی است که همواره به دولت وارد است، زیرا این دولت است که میتواند با تصمیمهای سازماندهی شده تکانی به فضای کسب و کار کشور وارد کند. بهعنوان فعال کارگری باید بگویم که انتظار ما در روند بهبود شرایط کسب و کار در کشور، از دولت یازدهم بیش از اینها بود. دولت باید اندیشه کند چراکه روزبهروز به جمعیت جویندگان کار اضافه میشود و همچنان هم هیچ برنامهیی برای مشکلات این بخش اندیشیده نشده است. بنابراین این سوال مطرح میشود که آیا در چنین شرایطی که در بازار کار وجود دارد، میتوان به ورود تازهنفسهای جوان به اشتغال امیدوار بود؟ در پاسخ به این پرسش باید عنوان کرد که بسیار بعید است. ایران کشور جوانی است و دارای جمعیت جوانی است. جوانانی که با تحصیلات عالیه وارد فضای کسب و کار کشور میشوند و به امید اینکه مهارتهای لازم برای کسب و کار مورد نظر خود را به دست آوردهاند، نیازمند شغل هستند. اما دستشان از کسب اشتغال کوتاه است. چرا نباید دولت برای جوانانی که بهترین سرمایه انسانی بهشمار میروند، هیچ برنامهیی نداشته باشد؟ دولت باید توجه خود را به این موضوع بیشتر کند و با تمرکز بیشتری برای این بخش از اقتصاد برنامهریزی داشته باشد.