پرورش زنبور در صورت رعایت اصول علمی، پیشهیی بسیار سودآور است. هرچند چرخه پرورش زنبور در ایران در سطح کلان از فقدان صنایع تبدیلی و بستهبندی رنج میبرد و به همین دلیل بازارهای خود را در جهان هر روز از دست میدهد. کیفیت عسل طبیعی ایران در جهان زبان زد است، این مساله ناشی از اقلیم خاص و شرایط طبیعی ویژه کشورمان است. در گذشتهیی نه چندان دور و پیش از آغاز موج ویرانگر مهاجرت از روستا به شهر، بخش عظیمی از روستاییان در کنار کار کشاورزی به پرورش زنبور عسل میپرداختند. امروز اما پرورش زنبور در ایران شرایط مناسبی ندارد، در نقاط جنوبی کشور وجود ریزگردها باعث کاهش تولید و مرگ زنبورها میشود، در سایر نقاط کشور هم با از بین رفتن فرهنگ کار و گسترش میل به مشاغل دولتی و پشت میز نشینی، تمایل کمتری به پرورش زنبور مشاهده میشود. این در حالی است که پرورش زنبور در صورت رعایت اصول علمی، پیشهیی بسیار سودآور است. هرچند چرخه پرورش زنبور در ایران در سطح کلان از فقدان صنایع تبدیلی و بستهبندی نیز بهشدت رنج میبرد و به همین دلیل بازارهای خود را در جهان هر روز از دست میدهد. خبرنگار بسیج سازندگی در همین زمینه با دو تولیدکننده موفق
عسل گفتوگویی ترتیب داده است.
از کارگری در نساجی تا تولید عسل
مرتضی موچشی که به همراه پدرش زنبورداری میکند، ماجرای ورودشان به عرصه تولید عسل را این طور بازگو میکند: «پدرم در سال 84 بعد از 15 سال کارگری در کارخانه نساجی خودش را بازخرید کرد. از کارگری خسته شده بود، کار او سخت و طاقتفرسا بود و در آمد پایینی داشت، در نتیجه کارگری را رها کرد و به پرورش زنبور عسل روی آورد. من هم در دانشگاه مهندسی کشاورزی خواندم و مطالعات زیادی روی زنبور عسل انجام دادم. اوایل 30 کندو داشتیم و امروز تعداد کندوهایمان به 150 عدد رسیده است. دانش کشاورزی که در دانشگاه آموختم کمک بزرگی برای افزایش تولید عسل بود.» وی درباره میزان تولید و سودسالانهاش، خاطرنشان میکند: «در فصول مختلف سال ناگزیر از حضور در نقاط مختلف هستیم. زمستانها را در قصر شیرین میگذرانیم و در فصل بهار به کامیاران و شهر موچش باز میگردیم. سالانه یک تن عسل تولید میکنیم و کیلویی 40هزار تومان میفروشیم. نزدیک به 40میلیون تومان هم سود سالانه حاصل از فروش عسل است. البته قیمت واقعی عسل بیش از اینهاست.» مرتضی موچشی درباره مشکلات تولیدکنندگان زنبور عسل در کشور، میگوید: «کمبود نقدینگی مهمترین مشکل ماست. اگر وام با بهره منطقی
دریافت کنیم میتوانیم تعداد کندوها را افزایش دهیم. به دلیل تغییر شرایط آب و هوایی در فصول مختلف مجبور به جابهجایی کندوها هستیم اما به دلیل نداشتن تجهیزات مناسب تلفات زنبورها در جابهجاییها زیاد است. یک بار با تلفات شدیدی روبرو شدیم و 110 کندویمان از بین رفت و فقط 10 کندو برایمان باقی ماند، اما دوباره تلاش کردیم و به حالت قبلی بازگشتیم. اگر وام مناسب دریافت کنیم میتوانیم خودروی مناسب و تجهیزات بخریم و تلفات را کاهش دهیم.» وی میافزاید: «پدرم روزانه 10 ساعت کار میکند، او از اینکه برای خودش کار میکند و دیگر کسی نیست که به او دستور بدهد کاملا راضی است و اعصابش راحتتر است. واقعیت این است که کار تولیدی با همه مشکلات و ریسکی که دارد، شیرین است و به نظر من بر پشت میز نشینی ارجحیت دارد، هم در آمدش بیشتر است و هم لازم نیست به کسی پاسخگو بود. »
شکست در ساخت و ساز، موفقیت در تولید
علی بیگدلی، یکی دیگر از پرورشدهندگان موفق زنبور عسل است. آقای بیگدلی از رزمندگان دفاع مقدس است که پس از مدتی شهرنشینی، وقوع یک اتفاق تلخ در زندگیاش او را دوباره به طبیعت بازگردانده است. وی بیش از 7 سال است که مشغول پرورش زنبور است و هماکنون بیش از 120 کندوی زنبور عسل دارد. آقای بیگدلی درباره علت روی آوردنش به پیشه پرورش زنبور میگوید: «قبل از زنبورداری، کار ساختمانسازی میکردم که متاسفانه پایانی تلخ داشت. چشممان را بستیم و خوابیدم، وقتی بیدار شدیم دیدیم پیمانکار 20 واحد آپارتمان را فروخته و کلاهبرداری کرده است! همهچیزمان رفت! دیگر حوصله و تحمل دود و دم شهر و چک و سفته را نداشتم. ما اصالتا اهل روستایی در شمال غرب زنجان هستیم. بعد از این اتفاق دوباره برگشتم سرِ زمین. من بچه کشاورز و بچه دامدارم، البته تجربه کار زنبور داری نداشتم اما انسان میتواند یاد بگیرد و تجربه کند.» آقای بیگدلی، میافزاید: «کار زنبورداری را با یک کندو آغاز کردم و امروز 120 کندو دارم و قصد دارم تعداد کندوها را به 200 برسانم. سود خالص ما به صورت میانگین سالانه 40میلیون تومان است. خدا را شکر دو پسرم در همین کار مشغول هستند و خانواده ما وبال گردن دولت نیست. برای دیگران هم شغل ایجاد کردهایم. خدا را شکر که نان بازویمان را میخوریم، برای مردم محصول با کیفیت تولید میکنیم و روزی حلال به دست میآوریم.» این کشاورز زنجانی در توصیه به افرادی که قصد ورود به پیشه زنبورداری دارند، میگوید: «برای شروع کردن کار زنبورداری نیاز به داشتن سرمایه زیاد نیست. زنبورداری را باید از 1 یا 2 کندو آغاز کرد و به مرور افزایش داد. با 2میلیون تومان میتوان کار را شروع کرد.» بیگدلی بزرگترین مشکلش را فقدان نقدینگی کافی و ناتوانی در بازاریابی اعلام میکند. او میگوید: «اخیرا 15میلیون تومان از بسیج سازندگی وام گرفتم که خیلی به من کمک کرد و از آنها متشکرم. اگر نقدینگی کافی داشته باشیم میتوانیم با خرید کندو تعداد آنها را به 200 برسانیم. من و دو پسرم آفتاب نزده کارمان را شروع میکنیم و تا 9 شب مشغول هستیم. وقتی برای بازاریابی نداریم، در نتیجه عسل با کیفیتی را که باید کیلویی 50هزار تومان بفروشیم، نهایتا کیلویی 20هزار تومان میفروشیم. چرا دولت، جهاد کشاورزی و بسیج سازندگی در بازاریابی به ما کمک نمیکنند؟ خب همین عسل را بگیرند، بستهبندی کنند، بازاریابی کنند و کیلویی 100هزار تومان صادر کنند به خارج و ارز بیاورند، نوش جانشان، من چیزی نمیخواهم، بگذار برود در جیب مملکت و من راضی هستم اما کسی به فکر نیست و فقط شعار میدهیم. مگر در چین باغدار روستایی راه میافتد در شهرها یا راهی خارج از کشور میشود برای بازاریابی؟ او فقط تولید میکند و دیگران با دلسوزی بازاریابی میکنند.»