خردهفروشی در ایران حجمی بالغ بر 70میلیارد دلار دارد
گروه تجارت|
نظام توزیع کشور در حال حاضر نیازمند به روزرسانی است تا بتواند در رقابت با بازار توزیع جهانی، نقشآفرینی کند. شبکه توزیع کالا، به عنوان آخرین مرحله انتقال کالا از تولیدکنندگان به مصرفکنندگان محسوب میشود و آنچه در این شبکه حایز اهمیت است، انتقال کالاها با صرف کمترین هزینه و زمان ممکن، همراه با رعایت استانداردهای لازم برای حفظ سلامت کالاها و رعایت بیشتر حقوق مصرفکنندگان است. اما پیدایش برخی نابسامانیها مانند نبود نظام اصولی قیمتگذاری و سوءاستفاده صاحبان سرمایههای کلان از این بازار آشفته، موجب شده است که شبکه توزیع کالا با مشکلات متعددی روبهرو شود. در این راستا، از اجرای نخستین برنامه پنج ساله تا به امروز، عمدهترین اهداف برنامهریزان، افزایش تولید و اصلاح مراکز تهیه و توزیع کالا بوده است. در مباحث مربوط به این موضوع، نوینسازی نظام توزیع یکی از محورهای اصلی است و ایجاد و گسترش خردهفروشیهای زنجیرهیی و فروشگاههای زنجیرهیی در صدر برنامههای اصلاح نظام توزیع کشور قرار دارد. اهمیت به اصلاح و به روزرسانی نظام توزیع از آنجا است که همچنان، گسترش شبکه توزیع ناسالم و وجود عواملی که با ایجاد کمبودهای مصنوعی،
احتکار و گرانفروشی، زمینه را برای تخریب رقابت و عدم تعیین قیمت واقعی فراهم میکنند، از مهمترین مشکلات دولت است که باید در این زمینه چارهاندیشی شود. اساسا ساختار نظام توزیع در کشور به گونهیی است که نه تنها توزیع کالاها و خدمات با صرف زمان و هزینه مناسب صورت نمیگیرد، بلکه استانداردهای موردنیاز برای سلامت محصول و بهداشت در حملونقل، نگهداری و پخش کالا و خدمات به ویژه در بخش کشاورزی نیز رعایت نمیشود، ضمن آنکه این نظام تمایل زیادی برای استفاده از ابزار و روشهای نوین توزیع کالا و خدمات نیز ندارد. در این شرایط به دلیل ضعف اجرایی بخش توزیع، حتی بخشهای تولیدی نیز با مشکلات متعددی در فروش محصولات خود و کاهش رشد بخشی روبهرو میشوند.
بر این اساس عملکرد نظام توزیع در کشور منجر به افزایش هزینه و زمان حملونقل، نگهداری و ذخیرهسازی، فرآوری و توزیع کالا و در نهایت افت کیفیت کالاهای عرضه شده و کاهش رفاه مصرفکنندگان شده است. در این زمینه و با هدف آسیبشناسی نظام توزریع کشور و اهدافی که پیش روی اصلاح و به روزرسانی نظام توزیع وجود دارد، با فرشید گلزاده کرمانی، نایبرییس اتحادیه صنف فروشگاههای زنجیرهیی کشور به گفتوگو پرداختهایم. او در زمینه صنعت خردهفروشی در ایران، جایگاه این صنعت را در تحقق اقتصاد مقاومتی امری کلیدی عنوان کرد و با تاکید بر اینکه صنعت خردهفروشی نبض اقتصادی هر کشوری است، به توضیحاتی در همین زمینه پرداخت. وی در قسمتی از این مصاحبه گفت: پیشبینی ما این است که نظام تامین، توزیع و فروش کشور، ظرفیت کاهش 10تا 20درصدی قیمت تمام شده محصولات را دارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
هماکنون صنعت خردهفروشی ایران در چه وضعیتی قرار دارد و چه انتقاداتی به این صنعت وارد است؟
خردهفروشی در ایران حجمی بالغ بر 70میلیارد دلار دارد وهنوز بخش عمدهیی از آن با ساز و کار سنتی اداره میشود که موجب تحمیل هزینههایی به مشتریان و مصرفکنندگان میشود. سنتی بودن نظام توزیع و فروش ایران موجب عدم بهرهوری و در نتیجه افزایش هزینههای مرتبط گردد. البته این موضوع نشان میدهد که هنوز ظرفیت بزرگی برای توسعه خردهفروشی مدرن در ایران وجود دارد.
اساسا اکنون سنتی بودن و تعدد مراکز توزیع موجب شده که تنها 15درصد از کالاها به شکل بیواسطه در بازار خردهفروشی توزیع شود و سایر کالاها از طریق واسطهگران به دست مصرفکننده برسد. در این میان، یکی از معضلات اساسی شبکه توزیع در کشور، گستردگی و تعداد بالای خردهفروشیها در سطح شهرهاست که با روشهای سنتی اداره میشوند. شبکه توزیع از یکسو در سرمایهگذاریهای دولتی مورد اقبال چندانی قرار نمیگیرد و از سوی دیگر، بخش خصوصی تمایل چندانی به سرمایهگذاری در جهت مدرنسازی این شبکه از خود نشان نمیدهد. لذا میتوان یکی از مهمترین ایرادات سنتی بودن شبکه توزیع را، عواملی نظیر انحصارات قانونی و تضادهای توزیعی دانست که محصول ناکارآیی ساختار اقتصاد هستند.
تفاوت صنعت خردهفروشی سنتی با صنعت خردهفروشی مدرن چیست و آیا ما توانستهایم این صنعت را با مقتضیات امروز وفق دهیم؟
یکی از جلوههای خردهفروشی مدرن، توسعه فروشگاههای زنجیرهیی است. بازار بکر و گستردهیی برای توسعه فروشگاههای زنجیرهیی وجود دارد تا مزیتهای این نوع فروشگاهها، باعث ارتقاء سازوکار نظام توزیع و فروش کشور گردد و از این راه، هم شرکتها و فعالین صنعت و هم تولیدکنندگان و هم مشتریان و خریداران منتفع شوند. به واقع در حال حاضر که بخش بزرگی از نظام توزیع کشور به صورت سنتی اداره میشود، رسوب بخش زیادی از قیمت کالاها و خدمات در بخش توزیع و عدم رقابت و نظارت مناسب در این بخش، حلقه میان انتقال کالا از تولیدکننده به مصرفکننده را دچار اخلال کرده است. از این رو، نوسازی شبکه توزیع ضروری بوده و لازم است با تدوین برنامههایی نظام مند به تقویت مدیریت شبکه توزیع، منطقی کردن تعداد و فعالیت عوامل توزیع و بهبود اثربخشی سیاستهای تنظیم بازار، کمک کنیم.
در چند سال اخیر توسعه فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای، شتاب گرفته است، به نظر شما این چه دلیلی دارد؟
ضعف استانداردها و دانش مدیریتی باعث شده برخی از بازیگران جدید صنعت خردهفروشی با تصوری ساده انگارانه و نادرست از این صنعت، متحمل زیان گردند و مشکلاتی هم برای مردم ایجاد کنند. به دلیل تنوع عوامل موثر در موفقیت یک فروشگاه بزرگ یا زنجیرهیی و به دلیل جزییات زیاد مدیریت آن و همچنین حاشیه سود بسیار پایین، ایجاد این فروشگاهها به دلیل رقابت شدید قیمتی در بازار، ورود شرکتها و سرمایهگذاران جدید، باید با برنامه دقیق و دانش کافی صورت گیرد.
همچنین باید گفت از مهمترین مشکلات شبکه توزیع که منجر به افزایش قیمت تمام شده محصولات میشود، پایین بودن رقابت و بهرهوری در شبکه توزیع است. بنابراین در راستای کاهش قیمت تمام شده محصولات ضروری بوده با کاهش تعداد واسطهها در کانال توزیع، بهبود بسته بندیها، کاهش ضایعات، کاهش هزینههای حمل ونقل، ارتقای تخصص نیروی شاغل در شبکه توزیع، ایجاد بسترهای نرمافزاری و سختافزاری لازم برای استفاده از ابزارها و روشهای نوین توزیع کالا، بهبود نظام آماری کشور و درنهایت بهرهمندی بیشتر از سازمانهای مردم نهاد، همراه با عزم جدی همه اجزا و ذینفعان شبکه توزیع به بهبود زیرساختهای قانونی کشور، کمک شود.
توسعه اقتصادی و اجتماعی در زمینه صنعت خردهفروشی چطور ممکن میشود؟ چه ملزوماتی در این زمینه مورد نیاز است و شمار مجوزهای صادرشده برای ایجاد این فروشگاهها چقدر است؟
توسعه اجتماعی و اقتصادی در کشور نیازمند توسعه زیرساخت فروشگاههای زنجیرهیی است. یکی از نشانههای توسعهیافتگی کشورها، میزان توسعه زیرساخت خردهفروشی مدرن در آن کشور است.
خوشبختانه این مهم و ضرورت ایجاد آن، توسط سیاستگذاران و مدیران ارشد کشور درک شده و توسعه فروشگاههای زنجیرهیی در برنامههای کلان کشور هم دیده شده است. شایان ذکر است، تغییر و تحول در بخشهای تولیدی همواره از سالهای گذشته در محور توجه دولتها قرار داشته است، اما کمتر شاهد بودیم که نظام برنامهریزی کشور، گام موثری برای اصلاح بخش خدمات به ویژه اصلاح ساختار توزیعی در کشور بردارد. مبهم بودن فضای کسب وکار، گران شدن غیرمنطقی بسیاری از عناصر نظام توزیع، پیدایش و ظهور گروههای جدید در صحنه توزیع کشور و انحصارات در امر توزیع را میتوان از مهمترین چالشهای فراروی نظام توزیع در دولت آینده برشمرد.
در دو سال گذشته، تعداد مجوزهای صادر شده برای توسعه فروشگاههای بزرگ و زنجیرهیی با سالهای قبل از آن قابل مقایسه نیست و نشاندهنده اقبال سرمایهگذاران و شرکتها برای ورود به این صنعت است که میتواند فرصت خوبی برای توسعه اقتصادی کشور باشد.
بسیاری عقیده دارند که خردهفروشی نبض اقتصاد کشور است، آیا اقتصاد ایران توانسته نظام توزیع خود را در جهت مدرنیزه کردن خردهفروشی اصلاح کند؟
اگر توسعه این صنعت به صورت حرفهیی و بهینه صورت گیرد، زنجیره تامین از تولیدکنندگان تا توزیع، فروش و مصرف نیز بهینه میشود. در کشورهای پیشرفته، جایگاه این شرکتها در اقتصاد ملموس و کلیدی است به گونهیی که معمولا یک شرکت خردهفروشی جزو 10شرکت برتر آن کشور است، لذا در صورت ارتقای زیرساخت خردهفروشی در ایران به ویژه توسعه فروشگاههای زنجیرهیی بزرگ که توانایی تامین کالا از تولیدکنندگان را با حذف واسطههای غیرضروری دارند و بر اساس برنامهریزی بلندمدت با تولیدکنندگان بزرگ، میتوانند هزینه تمام شده برای مصرفکننده نهایی را به میزان قابل ملاحظهیی کاهش دهند. پیشبینی ما این است که نظام تامین، توزیع و فروش کشور ظرفیت کاهش 10تا 20درصدی قیمت تمام شده محصولات را دارد. به واقع، سود نسبتا زیاد توزیعکنندگان نسبت به تولیدکنندگان در بازار کالا و خدمات ضمن آنکه موجب کاهش انگیزههای تولیدی و رشد این بخشها بهویژه در بخش کشاورزی شده، رسوب قسمت زیادی از قیمت حاصل از فروش محصولات را نیز در بخش توزیعی به همراه داشته است. یکی از اشکالات ساختاری در نظام توزیع کشور آن است که مالکیت کالاها در فرآیند پخش و توزیع دایما جابهجا
میشود. در این فرآیند بنکدار، کالا را از کارخانه خریداری میکند و آن را به توزیعکننده میفروشد، مغازهدار نیز کالا را از توزیعکننده خریداری کرده و درنهایت آن را به صرفکننده میفروشد. در این چرخه ممکن است انتقال مالکیت کالا لزوما به انگیزه سودجویی انجام نشود، بلکه تنها افزایش قیمت طبیعی صورت گیرد و درست است که بخشی از این تفاوت قیمتها مربوط به هزینه نگهداری، حمل ونقل و دیگر هزینههای جانبی است، اما اختلاف قیمتها از تولید تا مصرف به دلیل تعدد توزیعکنندگان نامعقول به نظر میرسد.
دلیل ارزانی سبد مصرفی خانوار در فروشگاههای زنجیرهیی بزرگ چیست و آیا کیفیت کالاهای ارائه شده در این فروشگاهها میتواند ضامن توسعه فروشگاههای زنجیرهای باشد؟
در حال حاضر فروشگاههای زنجیرهیی بزرگ، بهطور متوسط سبد مصرفی خانوار را بین 10تا 20درصد ارزانتر از شبکه فروش سنتی عرضه میکند. نکته قابل توجه و ارزشمند این است که این ارزانی به دلیل کاهش کیفیت محصولات یا خدمات نیست. متاسفانه در سالهای گذشته، جنگ قیمتی شکل گرفته که باعث بروز برخی ارزان فروشیهای بیکیفیت شده است که مخاطرات آن برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بسیار خواهد بود.
فروشگاههای زنجیرهیی به دلیل شفافیت بیشتر در فرآیند تامین و توزیع و فروش کالا، از نظارت دقیقتر و جدیتری از طرف سازمانهای نظارتی نظیر وزارت بهداشت، سازمان استاندارد و... برخوردارند و مردم میتوانند با اطمینان بیشتری از تضمین کیفیت کالاها، خرید کنند. این کنترل کیفیت از طریق ساز و کار داخلی شرکتهای فروشگاههای زنجیرهیی نیز تقویت و اجرا میشود. فروشگاههای زنجیرهیی به دلیل برخورداری از یک نظام متمرکز و تجمیع خدمات مرکزی، امکان وتوجیه لازم برای اعمال کنترلهای کیفی را دارند. و نشان تجاری و اعتبار خود را بطور جدی مراقبت میکنند. به هر میزان که تعداد و وسعت فروشگاههای یک شرکت افزایش یابد، توانمندی بیشتری در ارائه کالا و خدمات با کیفیت بیشتر و قیمت کمتر را خواهند داشت. تجمیع خرید و حجم بالای فروش در کنار تعدد فروشگاهها سبب میشود صاحبان فروشگاههای زنجیرهیی از قدرت مذاکره بیشتری با تامینکنندگان و واردکنندگان کالا برخوردار باشند و با انعقاد قراردادهای بلندمدت با تولیدکننده این امکان را بیابند که کالای خود را ارزانتر به دست مشتری برسانند.
از سوی دیگر، تعدد و وسعت فروشگاهها باعث میشود قدرت مانور بیشتری برای عرضه کالا به مشتری و حذف واسطههایی که در مسیر توزیع قرار میگیرند، داشته باشند، پس کاهش سود در جهت جلب اعتماد مشتریان یکی از راههای رضایت و اطمینان آنها است.
یعنی فقط کاهش سود میتواند مشتری را راضی نگه دارد؟
البته تنوع کالا نیز در ارزانفروشی فروشگاههای زنجیرهیی بیتاثیر نیست چرا که مشتریان خریدهای اصلی خود را از این فروشگاهها انجام دهند و باعث افزایش گردش کالا در فروشگاه میشود. فروشگاههای زنجیرهیی به جای تمرکز بر روی افزایش سود حاصل از فروش کالا سعی میکنند از افزایش فروش تعداد بیشتری از همان کالا با سود کمتر منتفع شوند. در کنار گردش بالای کالا، تنوع کالا سبب میشود که سبد بزرگتری از خرید در فروشگاههای زنجیرهیی انجام شود.
یکی از الزامات شکلگیری فروشگاههای مدرن، توسعه حضور برندها در این فروشگاهها و برندسازی از خود فروشگاهها است. در این زمینه چه نظری دارید و اساسا چه موانعی در مسیر توسعه فروشگاههای زنجیرهیی در ایران وجود دارد؟
در این زمینه نکته برنامهریزی بلندمدتی است که فروشگاههای زنجیرهیی در طول یکسال برای خرید از تولیدکنندگان در نظر میگیرند که به آنها این امکان را میدهد از ظرفیتهای خالی تولیدکنندگان به نفع مشتری استفاده کنند. ارائه کالاهایی با نشان تجاری فروشگاه زنجیرهیی امکانی است که بدون ایجاد نگرانی برای برندهای تجاری در بازار، فروشگاههای زنجیرهیی امکان مدیریت قیمتی را روی کالاهای خود داشته باشد و از ظرفیت خالی تولیدکنندگان به نفع همه ذینفعان بهره مند شود.
مهمترین چالش، زیرساختهای شهری مناسب برای راهاندازی فروشگاههای بزرگ است. قیمت بالای املاک از یکسو و عدم توجه به زیرساختهای لازم در توسعه شهری مهمترین چالش و مانع توسعه فروشگاههاست. برجهای تجاری چند منظوره که یکی از مکانهای مناسب برای توسعه فروشگاهاست نیز در ایران استانداردهای لازم برای ایجاد فروشگاههای بزرگ را فراهم نکردهاند. البته در سالهای گذشته، مالکین و سرمایهگذاران برجهای تجاری، اهمیت توجه به فروشگاههای بزرگ را در رونق دیگر کسب و کارهای برج تجاری درک کردهاند. چالش دیگر، ضعف آموزشها و دانش حرفهیی در این صنعت است. ضعف تربیت مدیران حرفهیی در این صنعت، یک چالش جدی برای توسعه فروشگاههای بزرگ خواهد بود. زنجیرهیی باشد که این سهم بسیار نا چیز است.
با توجه به سابقه صد ساله صنعت خردهفروشی در کشورهای توسعه یافته، ما چطور میتوانیم در این زمینه با آنها رقابت کنیم؟
ما از لحاظ استعدادهای مدیریتی و سرمایههای انسانی پتانسیل خوبی در ایران داریم ولی لازم است از تجربه و دانش شرکتهای پیشرو در این حوزه استفاده کنیم. در این صنعت لزوما تکنولوژی و مدیریت کافی نیست. شرکتهای پیشرو در دنیا، تجربیات دهها سال ارتباط با مشتریان و رقابت را در سیستمها و نظامات مدیریتی خود انباشته کردهاند و این چیزی نیست بتوان در کوتاهمدت صرفا بر اساس تجارب داخلی کسب کرد، اما یک میانبر وجود دارد و آن استفاده از تجربیات بینالمللی است، به همین منظور، استفاده از دانش و سرمایه شرکتهای بینالمللی پیشرو در این صنعت و ورود آنها به بازارهای ایران از طریق شراکت با شرکتهای میتواند مسیر را برای ما کوتاهتر کند و دانش لازم را سریعتر وارد کشور کند. چراکه به دلیل تغییرات سریع و روند سریع خلاقیت و نوآوری در حوزه بازاریابی و فروش، اهمیت این موضوعات در این صنعت بیش از هر صنعت دیگری است. یکی دیگر از چالشهای کلیدی شرکتهای فروشگاههای زنجیرهیی، عدم توسعه زیرساختهای ITمناسب در صنعت خردهفروشی کشور است. ما متخصصان IT خیلی خوبی در ایران داریم، اما بخش کوچکی از یک نظام و سیستم جامع، فناوری و نرمافزار است. بخش
بزرگ آن دانش و تجربیاتی است که در شرکتهای بزرگ IT تحت عنوان الگوهای برتر تدوین شده است و در قالب فرآیندهای کاری در سازمان یک شرکت پیشرو را از یک شرکت ناموفق متمایز میکند.
در پایان اگر بخواهید بحث صنعت خردهفروشی در کشور را جمعبندی کنید، به چه نکاتی اشاره میکنید؟
با توجه به نامگذاری سال1395 به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل توسط مقام معظم رهبری، جایگاه صنعت خردهفروشی و به خصوص فروشگاههای بزرگ و زنجیرهیی در تحقق این رویکرد بسیار کلیدی است. برای رونق تولید ملی هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه شبکه توزیع و فروش در کشور اصلاح و مدرن شود. در سالهای گذشته بسیاری از تولیدکنندگان خوب کشور به دلیل ضعف نظام توزیع، بستهبندی، بازاریابی و فروش متضرر شدهاند و نتوانستند کالاهای خوب خود را به بازار عرضه کنند. توسعه صنعت خردهفروشی مدرن یکی از زیرساختهای ارتقای تولید ملی و رونق تولید در ایران است و یکی از مصادیق اقدام و عمل اقتصاد مقاومتی است. در این راستا، با مجوز اتاق اصناف ایران، اتحادیه صنف فروشگاههای زنجیرهیی نیز با هدف ساماندهی متقاضیان تاسیس فروشگاههای زنجیرهیی تشکیل شد که امیدواریم در اجرای هدفگذاریهای پیش رو، با
موفقیت عمل کند.