گروه راه و شهرسازی|
چین یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان است، دیگر کسی نمانده که در این مورد شکی داشته باشد. اژدهای سرخ، تقریبا به تمام بازارهای جهان وارد شده است و کمتر جایی را بتوان یافت که نشانی از کالای چینی در آن یافت نشود. توسعه اقتصادی پر سرعت این کشور سوسیالیست باعث شده این روزها الگوی جدیدی از توسعه با نام توسعه چینی در سطح جهان مطرح شود و بسیاری از کشورهای درحال توسعه را به روشی جایگزین برای توسعه امیدوار کند. چراکه هم اقدامات توسعهیی چین با سایر کشورهای توسعه یافته جهان متفاوت است و میتواند الگویی باشد که در عین توسعه، سطح زندگی طبقات ضعیف جامعه را نیز افزایش میدهد و هم این کشور ثروتمند رفته رفته به عنوان یک منبع مالی جایگزین برای اعطای کمکهای توسعهیی در مقابل نهادهایی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول قد علم میکند. اما وجود چین برای کشورهای درحال توسعه الزاما عاملی مثبت نیست چراکه غفلتی کوچک از جانب این کشورها باعث میشود بازارهای کشورهایشان از کالاهای این غول توسعه جهان پر شود و رمقی برای صنایع کشور باقی نماند. شهرت چین بیش از هر چیز دیگر به صادرات است. اکنون ایران دنبال الگویی برای توسعه صنعت گردشگری
است. الگویی که میتواند از چینیها وام گرفته شود چراکه چین در زمینه جذب گردشگر هم بسیار موفق عمل کرده است. همچنین سرمایه چینی میتواند سوخت مناسبی برای موتور محرک صنعت گردشگری ایران باشد. شاید به همین دلیل است که مسوولان گردشگری کشور با چین یادداشت همکاری در حوزه گردشگری امضا کردهاند. گردشگری ایران، هم به گردشگران کشور چین نیاز دارد، هم به سرمایه آن. اما یک نگرانی وجود دارد و آن اینکه چین کدامیک را به ایران صادر خواهد کرد؛ گردشگر یا خدمات گردشگری؟
هفته گذشته، هفتهیی پر خبر برای صنعت گردشگری ایران و جهان بود. در هفتهیی که گذشت، اجلاس جهانی گردشگری برای صلح و توسعه با هدف گسترش این صنعت با همت سازمان جهانی گردشگری و دولت جمهوری خلق چین در شهر پکن گشایش یافت.
توسعه فرهنگ گردشگری، توسعه پایدار از طریق جهانگردی و توریسم و تحقق اهداف 17گانه سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل متحد، از جمله موضوع های مورد بحث در این اجلاس است اما آنچه باعث میشود که این اجلاس برای صنعت گردشگری ایران مهم باشد، تنها این موضوعها نیست. در این اجلاس، رویدادی بسیار مهم برای صنعت گردشگری ایران رخداد؛ امضای یادداشت همکاری در حوزه گردشگری میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین.
سرمایه چینی در راه ایران
روز پنجشنبه هفته گذشته، «لی جیانجو» وزیر گردشگری جمهوری خلق چین و «مسعود سلطانی فر» معاون رییسجمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور برای گسترش همکاریهای دو جانبه در حوزه گردشگری و ایجاد بستر مناسب برای توسعه مناسبات در این بخش، تفاهمنامه همکاری مشترک امضا کردند. این تفاهمنامه در هفت بند تنظیم شده و شامل بخشهایی چون بازاریابی و تبلیغات، سرمایهگذاری، خدمات و امنیت، امور آموزشی، تبادل دانش و تجربیات گردشگری و همچنین همکاری در پروژه گردشگری جاده ابریشم است.
همچنین دو طرف در نشستی مشترک، بر افزایش همکاریها در حوزه گردشگری تاکید کردند. سلطانیفر در این نشست خطاب به وزیر گردشگری چین گفت که شرایط برای فعالیت سرمایهگذاران و فعالان حوزه گردشگری کشورش در ایران فراهم است و طرفین میتوانند با استفاده از تجارب یکدیگر، فعالیت و روابط خود را در این زمینه گسترش دهند.
وی روابط بین ایران و چین را بسیار گسترده و عمیق دانست و گفت: «این همکاری که در دوران تحریمها نیز به خوبی برقرار بود در حال حاضر نیز میتواند به مراتب بهتر از قبل هم باشد. بعد از لغو تحریمها و اجرای برجام ایران وارد مرحله جدیدی از فعالیتها به ویژه در زمینه اقتصادی شده و با توجه به گشایشی که در عرصه روابط بینالملل شکل گرفته دو کشور میتوانند روابط خود را مستحکمتر کنند.»
یکی از دیگر مواردی که سلطانیفر به آن اشاره کرد، ناشناخته بودن ایران برای گردشگران چینی بود. وی ابراز امیدواری کرد تدابیری اندیشیده شود تا گردشگران کشور چین با جاذبههای فرهنگی و گردشگری ایران آشنا شوند. «لی جیانجو» وزیر گردشگری جمهوری خلق چین نیز در این دیدار از آمادگی کامل کشورش برای همکاری و سرمایهگذاری در بخش گردشگری کشورمان خبر داد و گفت: «به همین منظور تلاش و تدابیر ویژهیی را برای حضور فعالتر شرکتها و سرمایهگذاران حوزه گردشگری چین به ایران فراهم خواهد کرد.»
وی گفت: «چین همچنان آماده است روابط خود با ایران را به مراتب بیشتر از دوران تحریمها گسترش دهد و وزارت گردشگری جمهوری خلق چین این آمادگی را دارد که در همه زمینههای گردشگری با تهران همکاری داشته باشد.»
جیانجو تصمیم ایران مبنی بر ترسیم حوزههایی غیر از نفت و گاز برای فعالیت اقتصادی و توجه بیشتر به صنعت توریسم و گردشگری را ستود و آن را نشانهیی از تغییر در روند تصمیمگیری کشور دانست؛ «این اقدام از تصمیم خردمندانه و اهمیت دادن به توسعه استراتژیک حکایت دارد.»
مدیریت توریسم، اجرای پروژههای مشترک گردشگری، برگزاری نشستهای تخصصی و سمینارهای مرتبط با صنعت توریسم، همکاری بیشتر در بخش آشنایی با جاذبههای گردشگری دو کشور از دیگر مواردی بود که طرف چینی علاقهمندی خود را برای گسترش همکاری در این زمینه با ایران اعلام کرد. این خبری خوش برای گردشگری کشور محسوب میشود. به ویژه اینکه فعالان این صنعت میتوانند از کمکهای مالی و مدیریتی بخش گردشگری توانمند چین استفاده کنند. اما هنگامی که صحبت از چین، به عنوان یک شریک تجاری به میان میآید، یک مساله باعث نگرانی میشود؛ آیا اژدهای سرخ با قدرت بیش از حدش به سمت بلعیدن صنعت گردشگری ایران نخواهد رفت؟
چین آماده است، ایران هم؟
گردشگری، یک صنعت دوجانبه است. توسعه گردشگری میان دو کشور، تبادل گردشگر را معنا میدهد، اما چه اتفاقی رخ میدهد اگر این رابطه یک طرفه باشد و یک کشور صرفا به اعزام و دیگری به پذیرش گردشگر اقدام کند؟ در صنعت گردشگری، صادرات، به معنای پذیرش گردشگر است و کشور صادرکننده خدمات گردشگری، کشوری است که گردشگران بیشتری را میپذیرد. ایران تمایل به همکاری بیشتر در زمینه گردشگری با جمهوری خلق چین دارد، اما آیا با توجه به این مساله که چین عموما به عنوان یک کشور صادرکننده شناخته میشود، آیا این همکاری نهایتا به جذب یکطرفه گردشگران ایرانی منجر نخواهد شد؟
چین سالانه پذیرای بیش از 93میلیون مسافر از سراسر جهان است. البته این کشور پر جمعیت سالانه رقمی نزدیک به 120میلیون گردشگر را نیز به نقاط مختلف جهان اعزام میکند، اما باید توجه داشت که رقم پذیرش گردشگر ایران در سال نزدیک به 2 میلیون نفر است که 150هزار نفر از آنان را چینیها تشکیل میدهند. بنابراین ایران درحال حاضر سهم زیادی از بازار گردشگری چین ندارد.
حال سوال اینجاست که آیا ایران ظرفیت جذب بیشتر گردشگران چینی را دارد؟ مسوولان ایرانی قصد دارند در چشماندازی 10ساله، میزان گردشگران ورودی ایران را از 2میلیون نفر در سال به 20میلیون نفر در سال افزایش دهند. همچنین قصد بر این است که چینیها 2 تا 2.2میلیون نفر از این گردشگران را تشکیل دهند اما چه اقداماتی در این زمینه انجام میشود.
درحال حاضر، دولت ایران، اقدامات مناسبی را برای توسعه گردشگری کشور در دست اجرا دارد. تسهیل فرایند اخذ روادید، گسترش ناوگان حمل و نقل، توسعه روابط ترابری، ایجاد هتلها و اقامتگاهها و ساخت سایر زیرساختهای مورد نیاز، از جمله این اقدامات هستند. اما هنگامی که دروازهها باز شود، همه برای سهمبری از بازار گردشگری ایران هجوم خواهند آورد و آن موقع است که باید دید آیا سرعت اقدام عمل دولت نیز کافی است؟ یا ایران از سایر رقبای خود عقب خواهد ماند؟ آیا ایران میتواند به موقع جاذبههای گردشگری خود را به گردشگران چینی معرفی و شرایط را برای جذب حداکثری آنها فراهم کند؟ یا صنعت گردشگری ایران در کام اژدهای سیریناپذیر سرخ فرو خواهد رفت؟