وقتی «سوسک‌ها» هم ثروت می‌آفرینند

۱۳۹۵/۰۲/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۳۴۳۸

گروه بنگاه ها شهاب الدین قیداری

شاید اگر گریگوری زامزا (قهرمان رمان مسخ اثر جاودانی کافکا) می‌دانست که از سوسک‌ها هم می‌توان ثروت آفرینی کرد، چندان از استحاله‌اش سرخورده نمی‌شد. نمونه‌یی که یک کارآفرین ایرانی موفق به انجام آن شده است. «هر سال در دانشگاه شرکت می‌کردم و قبول هم می‌شدم اما خانواده موافقت نمی‌کردند. زندگی ادامه داشت تا سال 73 که مقطع دیگری از زندگی‌ام شروع شد و من به فکر تولید خمیر سوسک‌کش افتادم.» اینها بخشی از خاطرات شکوه‌‌السادات هاشمی است، زنی که از ترس همه زنان دیگر از«سوسک» استفاده کرد و به ثروت رسید. یکی از مهم‌ترین اختراعات او خمیر ریشه‌‌کن‌کننده یا همان امحای سوسک است، اختراعی که سبب شد نام این زن در میان مخترعان ایرانی ثبت شود. سادات هاشمی در این باره می‌گوید: «آن موقع سازمان پژوهش‌ها به کسانی که این گواهینامه را می‌گرفتند، وام می‌داد. صندوق توسعه تکنولوژی به مخترعان، مبتکران و مکتشفان وام می‌داد و من هم این وام را گرفتم. البته وامی که برای من 21 میلیون تصویب شده بود، شد 4 میلیون. یک وام دیگر گرفتم با عنوان «طرح اعطای کمک‌های فنی و تکنولوژی» از وزارت صنایع که همیشه دعایشان می‌کنم. بدون بهره و بدون هیچ اذیت و آزاری این وام را به من دادند و من با قسط اول این وام توانستم در فیروزکوه سوله بخرم و کارم را گسترش بدهم.» اشاره این کارآفرین موفق ایرانی متوجه دورانی است که دولت سازندگی حمایت از کسب و کار کوچک و مشاغل خانگی را به عنوان یک راهبرد موثر در دستور کار قرار داده بود. این‌گونه شد که شکوه‌السادات هاشمی تبدیل به یکی از کارآفرینان موفق ایرانی شد که توانسته، کسب و کار موفقی از یک ایده بنیادین عملیاتی کند. وی در حال حاضر مدیرعامل شرکت توره شیمی پارس و عضو هیات موسس و هیات‌مدیره خانه کارآفرینان و انجمن ملی زنان کارآفرین است؛ بانویی که تلاش می‌کند تصویر شفافی از زنان موفق ایرانی ارائه کند.


در ابتدا شرح مختصری از خودتان بفرمایید؛ سرنوشت خانم هاشمی چگونه به اقتصاد و تولید گره خورد؟

آدم‌هایی که فعال و به قول انگلیسی‌ها activ هستند از همان بچگی منفعل نیستند و تن به روزمرگی نمی‌دهند. من بچه بزرگ خانواده بودم و پدرم ازدواج دوم کرده بود و من، حتی نسبت به بچه‌های زن دوم پدرم هم بی‌تفاوت نبودم. سیزده، چهارده سالم بود که یک آگهی دیدم و جذب آن شدم. آموزشگاه اقتصاد ایران در میدان فردوسی، به مناسبت تاسیس‌اش اعلام کرده بود که دفترداری، حسابداری، منشی‌گری و تایپ فارسی لاتین را رایگان درس می‌دهد. این اطلاعیه بهانه‌یی شد که من به آنجا بروم و این دوره‌ها را ببینم. البته در یادگیری آن دوره‌ها زیاد موفق نبودم ولی با این حال گواهینامه‌اش را گرفتم. هر چند که آن دوره‌ها چندان موفق نبود اما باعث شد من فکر کنم، مقداری توانمندی برای کار کردن دارم و می‌توانم سرکار بروم. نزدیک خانه ما یک نمایندگی ایران ناسیونال وجود داشت که در سال 46 تاسیس شده بود. آقایی به نام محمدرضا کلانتری، آن موقع قطعات پیکان را تولید می‌کرد. من با درخواست از ایشان و کمک‌شان، در جایی مشغول به کار شدم. این روحیه در تمام سال‌های نوجوانی و جوانی همراه من بود تا اینکه سرانجام به صورت رسمی به تولید ورود کردم.

از کجا به فرمول تولید محصول سوسک‌کش رسیدید؟

ساختمان ما یک ساختمان قدیمی در حوالی نارمک بود که سوسک زیادی داشت. اول به دنبال ماده‌یی بودم که سوسک‌های خانه خودمان از بین برود. از هرچه که استفاده می‌کردیم، سوسک‌ها از بین نمی‌رفتند. توی ذهنم بود که باید کاری انجام دهم و به صورت اتفاقی و با آزمون و خطا به ترکیبی رسیدم که سوسک‌ها را نابود می‌کرد. نه، بهتر است بگویم ترکیب من سوسک‌ها را امحا می‌کرد.

شما در یکی از گفت‌وگوهایتان اشاره کردید که به فرمول محصولتان به‌طور اتفاقی دست پیدا کردید. درست است؟

خیلی از کارهایی که بشر انجام داده از سر اتفاق است. بشر به صورت اتفاقی آتش را کشف کرد، ادیسون از سر اتفاق لامپ را ساخت. آن جور که من شنیده‌ام، مادرش می‌خواست در شب زایمان کند و نور نبود، او چراغ‌های گردسوز را جلو آینه جمع کرد و دید که نور چقدر تشدید شده است، بنابراین فکر کرد، کاری کند که نور را متمرکز کند و بتاباند و به این ترتیب لامپ را ساخت. خیلی از اختراعات و اکتشافات به دلیل نیاز بشر به وجود آمده است.

من هم از سر نیاز به فرمول خمیر سوسک رسیدم. شکل رسیدن به فرمول هم جالب بود. وقتی قورمه‌سبزی درست می‌کنید، یک نفر در آن آب غوره می‌ریزد، یکی آبلیمو، یکی اسفناج هم استفاده می‌کند و هرکس مطابق با ذائقه و سلیقه‌اش این قورمه سبزی را درست می‌کند. یک نفر هم هست که می‌گوید چطور می‌شود از همه اینها استفاده کنم. او تن نمی‌دهد به اینکه کاری را که همه انجام داده‌اند، انجام بدهد. اگر کسی فقط به مزه معمول و متداول قورمه‌سبزی تن ندهد، به قورمه‌سبزی خیلی خوشمزه‌تری می‌رسد.

بعد از رسیدن به فرمول سوسک‌کش چه شرایطی ایجاد شد که به فکر توسعه کسب و کار خانگی‌تان افتادید؟

وقتی آن ماده را درست کردم و دیدم سوسک‌های خانه‌ام از بین رفت، نگفتم این خمیر مال خودم باشد. مدام این خمیر را می‌ساختم و به در و همسایه می‌دادم. به شاگردان کلاس صبحگاهی و معلم‌های مدرسه‌یی که کار می‌کردم هم دادم. هر کس می‌گفت خانه‌ام سوسک دارد، می‌گفتم من یک ماده درست کردم که سوسک‌ها را از بین می‌برد. یک شب در خانه‌مان صحبت شد، همسرم گفت می‌توانید با بچه‌های تیم کوهنوردی جمع شوید و این را در قوطی بریزید و بفروشید اما من همین‌طور درست می‌کردم و به متقاضیان می‌دادم. تا اینکه تقاضا آن‌قدر زیاد شد که من به این نتیجه رسیدم که باید سفارش بگیرم و تولید کنم.

حدود سال 76 و77 بود. همراه یکی از اقوامم برای ثبت اختراع رفتم. او یک برگه گرفت و گفت تو باید فرمولاسیون اختراع خودت را در این برگه بنویسی، منتها باید طوری بنویسی که کسی چیزی نفهمد. خلاصه آنکه راه افتادم به دنبال تاییدیه گرفتن از مراجع قانونی. سراغ اداره کل نظارت بر مواد آشامیدنی و بهداشتی را گرفتم اما آنجا کسی به حرفم گوش نمی‌داد. یک نیروی غیبی به من گفت چرا سراغ سازمان پژوهش‌ها نمی‌روی.

قبل از اینکه به مرحله تولید انبوه برسیم؛ درباره دوره‌یی که محصولتان را در خانه تولید می‌کردید، توضیحاتی می‌فرمایید؟

در خانه یک لگن داشتم که جنس آن از روی بود و توی آن لباس هشت نفر را می‌شستم و با همه این کارها و مسوولیت‌هایی که داشتم در همین لگن خمیر امحا (خمیر سوسک‌کش) درست می‌کردم و توی تیوپ‌های آکواریم می‌ریختم و با دهن‌‌باریک ته آن را می‌بستم و توی پلاستیک‌های که از پله‌های نوروز‌خان می‌خریدم، می‌ریختم. بروشور‌هایی هم درست می‌کردیم و کنار این خمیر‌ها می‌گذاشتیم. البته آن موقع دیگر در خانواده هم به من کمک می‌شد و آنها هم در پیشرفت من تاثیر داشتند. من نمی‌خواهم بی‌انصاف باشم و بگویم همه کارها را خودم می‌کردم.

به اینجا رسیدید که تصمیم گرفتید به سازمان پژوهش برای پیگیری کارهایتان سر بزنید. مشکل تامین مالی توسعه کسب و کارتان را چطور حل کردید؟

آن موقع سازمان پژوهش‌ها به کسانی که این گواهینامه را می‌گرفتند، وام می‌داد. صندوق توسعه تکنولوژی به مخترعان، مبتکران و مکتشفان وام می‌داد و من هم این وام را گرفتم. البته وامی که برای من بیست‌ویک میلیون تصویب شده بود، شد چهار میلیون.

یک وام دیگر گرفتم با عنوان «طرح اعطای کمک‌های فنی و تکنولوژی» از وزارت صنایع که همیشه دعایشان می‌کنم. بدون بهره و بدون هیچ اذیت و آزاری این وام را به من دادند و من با قسط اول این وام توانستم در فیروزکوه سوله بخرم و کارم را گسترش بدهم.

چگونه به شرکت توره شیمی پارس رسیدید؟

با وجود آنکه به من توصیه شده بود که شرکت نزنم، شرکت زدم و همسرم را هم پنجاه‌پنجاه شریک کردم اما بعدا مشکلاتی به وجود آمد که بماند. نزدیک بود دوباره صفر شوم اما دوباره از پستوی دفترم شروع کردم و البته این دفعه پول داشتم. رفتم یک همزن خمیر نانوایی خریدم و آنجا شروع به کار کردم.

و نهایتا شما به مرحله موفقیت و توسعه کسب و کار رسیدید که تا همین امروز نیز ادامه دارد؟

ما توانسته بودیم سوسک‌های همه جا را ریشه‌کن کنیم. دیده بودند کم‌کم داریم سوسک، اداره‌های دولتی، بهزیستی‌ها که نمی‌توانستند معلولان را تکان بدهند و همین‌طور زندان‌ها را ریشه‌کن می‌کنیم، بنابراین گفتند باید مجوز بگیرید و مجوز را به کسی می‌دادند که اسم فرمول به نام او بود، یعنی شکوه السادات. در آذر سال 81 یک شرکت تازه به نام «توره شیمی پارس» را تاسیس کردم و دوباره بلند شدم.

شما در زمره بانوان کارآفرین ایرانی محسوب می‌شوید، چه توصیه‌یی برای بانوان برای مشارکت در تولید دارید؟

من عضو انجمن ملی زنان کارآفرین و عضو انجمن زنان مدیر کارآفرین هم هستم. ما در جشنواره کارآفرینی شیخ‌بهایی در سال 84 کارآفرین برتر و در جشنواره کارآفرینی وزارت کار و امور اجتماعی هم کارآفرین برتر استانی شدیم. در جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی منتخب بودیم و کارآفرین منتخب همایش زنان صاحب صنعت و حرف و منتخب چند همایش دیگر. کار، تلاش و اعتماد به نفس مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که برای حرکت در مسیر موفقیت باید در نظر گرفته شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر