سهم 95 درصدی اصناف از ساختار تشکلی کشور
گروه تشکلها
ماجرای ایجاد ساختار اتحادیه- فدراسیون- کنفدراسیون از کمیسیون تشکلهای اتاق بازرگانی تهران در دوره هفتم شکل گرفت. در آن زمان دبیرکل اتاق بازرگانی تهران همزمان ریاست کمیسیون تشکلهای اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی را عهدهدار بود و با توجه به قدرت زیاد آن موقع محمدمهدی راسخ بر تشکلها به دنبال ایجاد طرحی جامع برای ساماندهی تشکلها بود. بر همین اساس تحقیقات گستردهیی براساس یک بودجه تحقیقاتی روی ساختار تشکلها در سایر کشورها انجام گرفت که در نهایت منجر به ارائه یک طرح برای ساختار تشکلی ایران به نام تشکل تشکلهای ایجاد ساختار اتحادیه، فدراسیون و کنفدراسیون بود. اما راسخ بعد از مدتی از دبیرکلی کنار رفت و نتوانست این طرح را خود اجرایی کند اما این ایده توسط معاونت تشکلهای اتاق بازرگانی ایران پیگیری شد. براساس این تحقیقات ساختار تشکلهای ایران بسیار گسترده و در جهت افقی است درحالی که برای مدیریت این تشکلها تنها چند نهاد مادر تعریف شده که به دلیل گستردگی این تشکلها امکان مدیریت بر آنها وجود ندارد. به همین دلیل نیاز است که این تشکلها در تشکلهایی بالادست مانند کانونها یا فدراسیونها عضو شوند که نه از
اعضای حقیقی بلکه فقط از انجمنها، اتحادیهها، سندیکاها و در یک کلام از تشکلها تشکیل شده باشد و در این فدراسیونها نیز بتوانند در قالب چند کنفدراسیون ساماندهی شوند و در نهایت یک نهاد بر آنها نظارت کند.
اجرای طرح در محل اشتباه
ساختار این طرح از نظر تحقیقاتی کاملا صحیح بود اما قبل از آنکه سیاستهای اجرای این طرح نوشته شود، کمیسیون تشکلهای اتاق تهران منحل شد. کمبود چنین ساختاری کاملا در ایران احساس میشد اما سوال اساسی این بود که ساختار تشکلهای افقی اقتصاد ایران از کجا شکل گرفته است؟
اگر بحث موسسات، تشکلهای وزارت صنعت، معدن و تجارت که خود دارای ساختار تشکلی متفاوتی هستند، کنار بگذاریم و تشکلهای وزارت کشور را به دلیل تلفیق آنها با NGOها در نظر نگیریم 3 نهاد اصلی ساختار تشکلی کشور را ایجاد میکنند. نهاد اول اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی است، نهاد دوم اتاق اصناف و نهاد سوم تشکلهای عضو در وزارت کار هستند. حال نگاهی به تعداد هر کدام از این تشکلها بیندازیم.
تعداد تشکلها در اتاق بازرگانی ایران با احتساب فدراسیونها و کنفدراسیونهای ایجاد شده به صورت ملی 184تشکل و به صورت استانی 116تشکل است. یعنی حتی با در نظر گرفتن تشکلهای استانی و فدراسیونهایی که اعضای آن خود تشکلهای عضو اتاق هستند باز هم تعداد تشکلهای اتاق بازرگانی تنها 300تشکل براساس آمار سایت اطلاعرسانی این نهاد است. حدود 250تشکل نیز در معاونت تشکلهای وزارت کار به ثبت رسیده که شامل تشکلهای کارگری و تشکلهای کارگری میشود. اما سومین بخش از تشکلهای بخش خصوصی مربوط به اصناف است. اصناف تشکلهای ملی خود را در ابتدای دوره جدید منحل کرد و هیچ تشکل ملی درحال حاضر در اصناف وجود ندارد. تمامی تشکلهای اصناف دارای ماهیتی استانی هستند که در اتاق اصناف خود ایجاد شده و اتاقهای اصناف در مجمعی ماهانه در تهران دور یکدیگر جمع میشوند تا اتاق اصناف ایران را تشکیل دهند. تعداد اتحادیههای صنفی 8 هزار 226عدد است که در ماههای گذشته کاهش داشته است.
در حقیقت ساختار عریض و طویل تشکلها که شکل افقی دارد نه در اتاق بازرگانی یا وزارت کار بلکه در اتاق اصناف شکل گرفته است. سهم اتاق بازرگانی از تعداد تشکلهای بخش خصوصی کشور کمتر از 3درصد است درحالی که اتاق بازرگانی از هماکنون به دنبال ایجاد ساختار فدراسیونی است.
اتاق بازرگانی و ساختار هرمی
اتاق بازرگانی مدتهاست که به دنبال تبدیل خود به تشکل تشکلهاست. به خاطر نفوذ زیاد اتاق بازرگانی در دوران نهاوندیان در یکی از قوانین اتاق بازرگانی مسوولیت ساماندهی سایر تشکلها را بر عهده گرفت اما سوال اساسی این است که اصولا چقدر از تشکلهای کشور زیر نفوذ اتاق بازرگانی قرار دارد. بیشترین مزیت اتاق بازرگانی ساختار منسجم و امتیازات آن است. اتاقهای بازرگانی از 2 قسمت اصلی تشکیل شدهاند. بخش اول اعضای آن هستند که حدود 50 هزار صاحب کار عضویت و بازرگانی در کشور را تشکیل میدهند. این اعضا در اتاقهای بازرگانی شهرستان عضویت دارند که هر اتاق دارای مزیتهای زیادی مانند در اختیار داشتن شورای گفتوگوی استان است. بخش دوم تشکلهای ثبت شده در اتاق بازرگانی هستند. ساختار تشکلهای ثبت شده در اتاق بازرگانی در جدول یک مشاهده میشود.
اتاق اصناف تشکلی با بیش از 2 میلیون عضو
در مقابل آمار اتاق بازرگانی آمار اتاق اصناف ایران قرار دارد. تعداد واحدهای صنفی اتاق اصناف در تاریخ 24 اردیبهشت 1395 بیش از 2میلیون و 172هزار واحد بوده است. این واحدها در قالب بیش از 8 هزار اتحادیه سازماندهی شدهاند. تا چند سال پیش اتاق اصناف ساختاری شبیه به اتاق بازرگانی داشت. در این اتاق اتحادیههای استانی وجود داشتند و این اتحادیههای استانی در کنار یکدیگر اتحادیههای کشور را تشکیل میدادند. در کنار این موضوع هر اتحادیه عضو اتاق اصناف استان خود بود. این اتاقهای اصناف که در آن زمان شورا نامیده میشدند در شورای اصناف ایران دور یکدیگر جمع میشدند. اما مشکل این بود که اتحادیهها از یک سو زیر نظر اتاق اصناف بودند و از سوی دیگر زیر نظر اتحادیه کشوری. با روی کار آمدن علی فاضلی یکی از نخستین کارهای وی انحلال اتحادیههای کشوری برای تقویت اتاق اصناف ایران بود. از آن زمان تنها اتحادیههای استانی در بخش اصناف وجود دارد که این اتحادیه مستقیما زیر نظر اتاق اصناف خود و آنها نیز زیر نظر اتاق اصناف ایران مشغول به کار هستند. در حقیقت سهم اتاق اصناف از تشکلهای بخش خصوصی کشور حدود 95درصد است. اما در این اتاق هیچ گونه ساختار بالادستی تشکلی وجود ندارد. نه فقط در تهران بلکه در بسیاری از استانها تعداد تشکلهای اصناف چند برابر کل تشکلهای اتاق بازرگانی است با این وجود اتاق بازرگانی برای تشکلهای محدود خود ساختار فدراسیونی آغاز کرده و به دلیل کمبود تشکل در ماههای اخیر شاهد شکلگیری تشکلها از بالا هستیم. در مقابل اتاق اصناف تاکنون هیچ برنامهیی در این خصوص نداشته است اما تعداد تشکلهای آن به حدی زیاد است که بدون ایجاد یک ساختار مدیریتی امکان مدیریت بر آن وجود ندارد.