هوای پاک در گرو وعده‌های ناپاک

۱۳۹۵/۰۲/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۲۷۳۸


هنوز خودرو فرسوده و مالک آن توسری می‌خورند. دولت عدالت‌محور نهم و دهم و وعده‌های رنگینش به تاریخ پیوستند و دولت اعتدال هم از بهار95 گذر کرد و همچنان پس از یک دهه، خودرو فرسوده را بانی هوای آلوده می‌پندارند. آیا فقط با شناخت قاتل می‌توان به موشکافی علت کشتار، دست یافت یا باید کمی هم حرکت کرد؟

همین خودرو فرسوده که گاه از بسیاری خودروهای صفر تولید داخلی، کم خرج‌تر و سالم‌تر است، به واسطه عمر طولانی‌اش باید با خودروهای وطنی جایگزین یا اینکه به قیمت فروش دو‌میلیون‌واندی (قیمت یک موتورسیکلت کارکرده) تقدیم مراکز اسقاط شود. این مبلغ که خیلی ستم است بنابراین خودرو فرسوده که بطور معمول در اختیار جامعه متوسط و کارگری قرار دارد، پس از ثبت‌نام بر سایت فرسوده، در نوبت اسقاط انتظار می‌کشد. به آنها وعده می‌دهند که ظرف 48 ساعت فراخوانده می‌شوید اما گاهی تا 10روز فرصت‌سوزی می‌شود تا مدارک خودرو را بخواهند.

برای نمونه به مرکز اداری اسقاط میدان آزادی کنار پمپ بنزین فراخوانده می‌شوید و مدارک خودرو را تحویل می‌دهید. چند روز دیگر به نمایندگی یکی از شرکت‌های وطنی خودرو معرفی می‌شوید تا پس از 30روز کاری که وعده داده‌اند، به خودرو نونوار خود برسید. اگر چنین روندی با همین سرعت واژگانی پیش برود باکی نیست اما چگونه است که خودرو قشر ضعیف جامعه را که تنها دارایی رفت‌و‌آمد ایشان است با وعده‌های رنگین و دروغین از زیر پاهای نحیف ایشان بیرون می‌کشند و تا چندین ماه هم خبری از خودرو جایگزین نیست؛ وای به روزی که روزی‌رسان هم خودرو باشد. و داستان در جایی تراژیک می‌شود که هموطنان ما برای بهره از خودروی تازه در تعطیلات نوروز دو ماه پیش از نوروز ثبت‌نام کنند و دو ماه پس از نوروز هم به خودروی خود نرسند!بسیاری از شهروندان تهرانی با همین خواب رنگین، تنها وسیله رفت‌و‌آمد خود را به اوراقی‌های دولتی سپردند، هرچند از نمایندگی‌های شرکت خودروساز شنیدند که تحویل خودرو آنها به نوروز نمی‌رسد اما باز اعتماد بیهوده کردند: دی ماه94 است و چند ده هموطن به عشق سفرهای نوروزی، خودرو و مدارک خود را به مرکز اسقاط میدان آزادی سپرده‌اند اما پس از یک ماه که از ارائه مدارک گذشته متوجه می‌شوند که هنوز خبری از اسقاط نیست و حق تحویل خودرو و مدارک را هم ندارند. چرا؟ چون بر اساس قانون‌های روزآمد این سرزمین باید در دفترخانه اسناد رسمی حاضر شده و با پرداخت هزینه، خودروی خود و خودروی نگرفته را به نام شرکت خودروساز نمایند! ماده قانونی که تا ماه گذشته وجود نداشته است. با جبهه‌گیری‌های متفاوتِ صاحبان خودرو، سرانجام دولت موفق می‌شود و محضرها را چاق‌تر می‌کنند. تا همین مرحله یک ماه و نیم زمان را سوزاندند. هفته‌یی دیگر طول می‌کشد تا اعلام کنند که اتومبیل را به مراکزی در بیابان‌های حسن‌آباد قم (نزدیک فرودگاه) تحویل دهید؛ وظیفه‌یی که باید بر شانه شرکت‌ها باشد نه افراد. پس از این مرحله سه هفته دیگر هم در راه امور اداری مرکز اسقاط و شهرک آزمایش و نیروی انتظامی و نمایندگی شرکت و کاغذبازی‌هایش تلف می‌شود... چند روزی بیش تا نوروز 95 نمانده است و همچنان کارمند نمایندگی شرکت خودروساز می‌گوید: «من از ابتدا گفتم به خودرو سال94 نمی‌رسید اما شما به وعده‌ها اعتماد کردید. پس ما تعهدی نداریم. بروید از همان‌هایی که وعده دادند بخواهید.» در آن سوی داستان، مرکز میدان آزادی همچنان اصرار دارد که خودرو تحویل می‌شود و رییس مرکز - آقای سلامی - در برابر چند‌ده هموطن سرگردان و عصبی و مالباخته پاسخ می‌دهد: «اصلا بروید شکایت کنید ببینیم چه کاری از شما بر می‌آید. من از خدا می‌خواهم کسی شکایت کند تا ما هم از این وضعیت خلاص شویم. اگر فکر می‌کنید به جایی می‌رسید بروید و شکایت کنید. اصلا ربطی به ما ندارد. بروید خودرو خود را از نمایندگی شرکت‌ها دریافت کنید!»شکایت از چه کسی و به کجا؟ آن هم در واپسین ساعت‌های سال که برنامه‌های نوروزی بسیاری را بر باد داده است؟ به همین آسانی و با پُررویی افلاطونی، مردم را پراکنده می‌کنند. نوروز بی‌سامان چند‌ده هموطن می‌گذرد و تا نیمه فروردین هم از وعده‌ها خبری نمی‌شود و وعده‌ها به افزایش قیمت و ابلاغ‌های سال نو پیوند می‌خورد. ماه نخست95 هم پایان می‌گیرد و افزایش قیمت خودرو هم می‌آید و همچنان از جایگزینی خبری نیست. اردیبهشت هم به نیمه می‌رسد... هنوز فریادها به جایی نرسیده است. هنوز خودرو را تحویل نگرفته باید افزایش قیمتی که ربطی به آنها ندارد را بر دوش کشند و تغییر شرایط ضمانت هر ساله را هم نوش کنند اگرچه چهار ماه بدون خودرو بوده‌اند تا هوای تهران پاک شود. از وعده‌هایی نه چندان پاک. و زیان دیده‌ها با خود می‌اندیشند:

از دولت گذشته و اختلاس‌ها و وعده‌های دروغین‌اش توقعی نیست، دولتی که پشتوانه اصلاح را داشته چرا همچنان هوای پاک را قربانی آلودگی وعده‌ها می‌کند و همچنان خودرو فرسوده و صاحب آن را قاتل هوای پاک می‌دانند. هوای کلان‌شهرها یک قاتل بیش ندارد و آن هم وعده‌های رنگین و دروغین دولت‌مردان و مدیران میانی آنها همچون مراکز اسقاط است که به هر ترفندی خودرو را از زیر پای شهروندان بیرون آورده و پیاده‌روی مارتن را در اداره‌هایشان پیشنهاد می‌نمایند... و سند چشم‌انداز 20ساله و محیط‌ زیست و سفر سبز و امنیت و... را به باد نیشخند می‌انگارند. هنوز فصل گرما و بیتابی‌ها نرسیده و هنوز آسمان کشور، آبی نوروز را همراه دارد. امان از روزی که دوباره اکسیژن کمیاب و آسمان خاکستری شود تا سیل وعده‌های هوای پاک و کشف قاتل آغاز شود. نگذاریم با کم شدن اکسیژن خالص و فشردن گلوی هموطنانی که خودروی خود را برای هوای پاک قربانی کرده‌اند، در یک سال به‌جا مانده از دولت یازدهم، صلح و اصلاح هم به خط پایان برسد و وعده‌های یک دهه گذشته، تنها ارث دولت دوازدهم باشد. تا کار دولت به پایان نرسیده است، دست مدیران میانی را از توسری بر خودرو فرسوده و صاحب مالباخته‌اش کوتاه کنیم و اجازه دهیم قشر متوسط به همین خودروهای داخلی بی‌کیفیت با وام‌های آنچنانی به بهانه هوای پاک رضایت داشته باشد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر