اقتصاد امید و سیاه‌نمایی

۱۳۹۵/۰۲/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۲۶۹۵

این یک واقعیت ناخوشایند است که در فضای رقابت‌های سیاسی یکی از ابزارهای تقابل، بازی با فضای روانی اقتصاد بوده و شاید برجسته‌ترین این نوع بازی‌های سیاسی در زمین اقتصاد طی دو دهه اخیر در سال‌های 82 تا 84 در نقد عملکرد اقتصادی دولت اصلاحات شکل گرفت. فضای بعدی در سال‌های 90 تا 92 بود که این‌بار بازیگرانی که برنده انتخابات سال 84 بودند در همان بازی بازنده شدند.

البته در این رقابت به نظر می‌رسد طرفین بدون تغییر بوده و تنها جای خود را حول محور دولت تغییر می‌دهند و در نهایت در همین زمین، بازی می‌شود، در این بازی سیاه‌نمایی اقتصادی به عنوان یک اصل پذیرفته شده است، اصلی که براساس ضعف و قوت دولت‌ها در اجرای درست سیاست‌های اقتصادی می‌تواند ضریب صحت یا عدم صحت آنچه به نمایش درمی‌آید را تعیین کند. سیاه‌نمایی اقتصادی و بایکوت دستاوردهای اقتصادی هر دولتی از سوی رقبا انجام می‌شود و این یک استراتژی ثابت است و تنها شدت و ضعف این بازی به میزان انصاف طرفین در بیان حقایق یا وارونه جلوه دادن آن بازمی‌گردد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که بعضا دولت‌ها چنان ناکارآمد می‌شوند که تنها تحلیل آنچه اتفاق افتاده است به خودی‌خود یک تصویر سیاه مقابل بیننده قرار می‌دهد و اصلا نیازی به سیاه‌نمایی و وارونه‌نمایی ندارد.

در نهایت اما این بازی به عنوان یک بازی رسانه‌یی صرف در زمین رقابت‌های سیاسی شاید چندان با اهمیت جلوه نکند، چون در یک ساختار نظام یافته و پایدار این رقابت‌ها و جابه‌جایی قدرت امری مرسوم و هیچ مشکلی برای کلیت نظام ایجاد نمی‌کند کمااینکه این روند جابه‌جایی در جمهوری اسلامی ایران بارها تکرار شده و می‌بینیم جمهوری اسلامی ایران طی چند دهه اخیر با وجود تمامی فشارهای سنگین خارجی با ثبات‌ترین ساختارهای حکومتی منطقه را دارد.

اما کجای این بازی تلخ می‌شود؟ واقعیت این است که سیاه‌نمایی‌های سیاسی بعضا از دایره رقابت‌های جناحی خارج شده و منافع ملی را به بازی می‌گیرد و بعضا همین سیاه‌نمایی‌ها بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی تک‌تک افراد جامعه تاثیرگذار بوده و موج ناامیدی به دنبال دارد.

بایکوت کردن یک سیاست کلان و طرح نیمه خالی لیوان و روی برگرداندن از آثار مثبت هرچند اندک یک اقدام از سوی دولت هرچند رقیب باشد می‌تواند به ترویج ناامیدی در جامعه دامن بزند و تبعات آن زیرساخت‌های اقتصادی کشور را متاثر کند. شنیده‌ها حکایت از آن دارد که بعد از اعلام برجام بعضی از رسانه‌های متعلق به جناح مقابل دولت هماهنگ شده از انعکاس اخبار مثبت این توافق خودداری کرده و تنها به نقد و بزرگ‌نمایی ضعف‌های توافق می‌پردازند.

در این زمینه امید است که آنچه نقل می‌شود شایعه‌یی بی‌اساس باشد، ولی بر فرض این نکته واقعیت داشته باشد در آن صورت چه نتیجه‌یی خواهد داشت؟

سیاه‌نمایی آنچه دولت سه سال از دوره فعالیت خود را بر آن استوار کرده است می‌تواند به عنوان یک فرمول آزموده شده به تضعیفش در رقابت‌های انتخاباتی سال 96 منجر شود ولی در همین زمان به توقف هرچه بیشتر چرخه اقتصادی می‌انجامد.

اقتصاد ایران با توجه به مشکلات ساختاری که از یک‌سو به رانت‌های اطلاعاتی وابسته است و از سوی دیگر از فضای روانی و احساسی عامه مردم تاثیر می‌گیرد، تاثیری که بی‌اغراق بسیار فراتر از تمامی شاخصه‌های واقعی بر تصمیم‌های اقتصادی افراد جامعه موثر است.

نگاهی به روندهای بازار سرمایه به عنوان یکی از ویترین‌های اصلی بخش واقعی اقتصاد ایران به خوبی از احساسی عمل کردن ایرانی‌ها صحه می‌گذارد و اگر سیاه‌نمایی‌ها در فضای رسانه‌یی چنان پر رنگ شود که امید اقتصادی را از مردم بگیرد، تمامی تلاش‌های صورت گرفته برای رفع مشکل رکود از ریشه خواهد سوزاند.

البته این به معنی عدم نقد دلسوزانه و مشوقانه دولت و عملکردهایش نیست و در این زمینه شاید بهترین شاخصه نحوه برخورد مقام معظم رهبری در قبال دولت‌ها باشد، نقد مشوقانه و طرح ایرادات در کنار تعریف از دستاوردها که یک تصویر جامع از تحولات در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

سیاه‌نمایی در فضای اقتصادی که در حال دست و پنچه نرم کردن بی‌سابقه‌ترین بحران اقتصادی چند دهه اخیر خود است در ساده‌ترین و کوتاه‌مدت‌ترین دستاوردش در افزایش میزان جرایم خود را نشان می‌دهد و در چهره‌های درهم‌شکسته‌یی که خودکشی کرده‌اند سنگینی می‌کند.

امید اقتصادی اما می‌تواند با پرهیز از سیاه‌نمایی با اشاره به حداقل روزنه‌های امیدی را که اقشار آسیب‌پذیری به آن نیاز دارند فشارهای روانی را کاهش دهد.

علیرضا محجوب نماینده مجلس و عضو فراکسیون کارگری در حاشیه یک مصاحبه به من می‌گفت وظبقه ما امید دادن است، من در دیدارهایی که با مردم دارم یک‌بار مراجعه‌کننده‌یی مشکلی داشت که نمی‌توانستم آن را حل کنم، من به صراحت به او گفتم کاری از دست من بر نمی‌آید، آن فرد از من گلایه کرد که چرا به این صراحت به او نه گفته‌ام و در ادامه گفت ما به امید شنیدن یک حرف دلگرم‌کننده پیش شما آمده‌ایم.

به نظرم امروز نسبت رسانه‌ها و مردم هم در شرایط بحرانی اقتصاد همین است. نقد کنیم و نقل کنیم اما منصفانه.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر