GDP شاخصی برای توسعه بدون رفاه

۱۳۹۵/۰۲/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۲۶۷۱

گروه اقتصاد اجتماعی|

اوضاع جهان رو به سوی بهبود دارد یا پسرفت؟ این پرسشی است که شاید اقتصاد بهتر از هر حوزه دیگری از پژوهش بتواند به آن پاسخ بدهد. اقتصاد می‌تواند، نشان دهد کشورها با چه سرعتی وضعیت بازار کار، نرخ تورم، میزان سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و امثال آن را بهبود می‌دهند. اقتصاد به کمک آمار حتی می‌تواند نشان دهد که بر اثر رشد اقتصادی، میزان امید به زندگی و کاهش مرگ و میر در مادران باردار چگونه می‌تواند محقق شود. با همه اینها، مواردی در حوزه زیست اجتماعی افراد هم هستند که شاخص‌های اقتصادی و در راس آنها GDP، نمی‌تواند اطلاعات دقیقی به دست بدهد. به عنوان مثال، افزایش درآمد متوسط شهروندان یک کشور به همراه تقاضا برای بهبود خدمات ارائه شده می‌تواند تورم انتظاری بیافریند و برخی خدمات را از دسترس برخی شهروندان کم درآمدتر خارج کند. این امر به خودی خود GDP را کاهش می‌دهد، اما امری نیست که بتوان برای آن کاری کرد.

در ادامه، به بررسی برخی اهداف توسعه هزاره پرداخته‌ایم که توسط داده‌های بانک جهانی مورد سنجش قرار گرفته‌اند. در گزارش بانک جهانی، این داده‌ها قرار است به این پرسش پاسخ بدهند که آیا انسان امروز بهتر، طولانی‌تر زندگی می‌کند یا نه؟ پاسخ به نظر نمی‌رسد آن قدرها هم ساده باشد. نویسندگان هفته‌نامه اکونومیست، قیاسی کرده‌اند میان پادشاهی قرون وسطایی و غرق در نعمت که البته ممکن است از دندان درد بمیرد و انسان امروزی که نعمت‌هایی دارند، اما احساس می‌کند رفاهش نسبت به قبل افزایش نداشته است.


هزاره‌ای با اهداف نیمه موفق

الگوها و نوع بیماری‌های مهلکی که در کشورهای مختلف جهان رخ می‌دهند، با هم متفاوت‌اند و البته این الگوها خود نیز در حال تغییر و تحول‌اند. در کشورهای با درآمد پایین، بیش از نیمی از جمعیت از بیماری‌ها مسری، بیماری‌هایی که از مادر به فرزند انتقال می‌یابند، بیماری‌های قبل از تولد و نیز بیماری‌های ناشی از تغذیه نامناسب جانشان را از دست می‌دهند. در کشورهای دارای درآمد متوسط و درآمد بالا، بیش از دو سوم افراد از بیماری‌های غیر واگیردار می‌میرند. با این همه، به موازات آنکه مراقبت‌های بهداشتی و پزشکی هدف‌گذاری شده در کشورهای فقیر بهبود پیدا می‌کند، شیوع بیماری‌هایی مانند ایدز و مالاریا در حال کاهش است و البته همزمان، مرگ بر اثر حملات قلبی و سکته‌های مغزی در حال افزایش است.

بند سوم از اهداف توسعه پایدار ناظر به تضمین زیست سالم و افزایش بهروزی در تمام سنین است. یکی از اهداف مربوط به این بند، کاهش مرگ و میر و معکوس کردن روند رو به رشد عواقب ناشی از بیماری‌ها و جراحات غیر واگیردار است. به عنوان مثال بنا بر این بند، تا سال 2020، تعداد مرگ و میر و موارد فوت و جراحت ناشی از حوادث جاده‌یی باید نصف شود. در سال 2013، حوادث جاده‌یی عامل 27 مرگ از هر 100هزار مرگ در کشورهای کم درآمد بودند، آماری که سه برابر بیشتر از آمار مشابه در کشورهای پردرآمد است.

اهداف توسعه پایدار هزاره که بر بهبود شرایط سلامت در کشورهای کم درآمد متمرکز است، مرگ و میر در کودکان، مرگ و میر مادران باردار، بیماری‌های مسری، مقاربتی و تناسلی را در برنامه گنجانده است. یکی از اصلی‌ترین این اهداف، کاهش موارد مرگ مادران باردار است. مرگ‌ومیر مادران باردار، در فاصله سال‌های 1990 و 2015 به شکل چشمگیری، از 385 مورد فوت مادر به ازای تولد نوزاد سالم، به 216 مورد رسید.

با وجود این کاهش 44درصدی اما اهداف هزاره محقق نشد: قرار بود کاهش مرگ‌ومیر در مادران باردار، 75درصد کاهش یابد. این در حالی است که در سال 2012، در کشورهای کم درآمد، کمتر از نیمی از موارد تولد توسط افراد خبره انجام شده بود. فراهم کردن کسانی که بتوانند در امر زایمان به زنان کمک کنند و نیز دسترسی زنان باردار به بیمارستان، می‌تواند سهم بسزایی در کاهش موارد خونریزی و افزایش فشار خون در آنها داشته باشد. تعداد موارد زایمان در سطح جهان که به کمک کادر درمانی انجام می‌شوند، از 60درصد در سال 2000 به 70درصد در سال 2012 رسید. بهبود در تقریبا تمام کشورها با تمام سطوح درآمدی مشهود است، اما در قیاس با 100درصد از موارد زایمان به کمک کادر درمان در کشورهای پیشرفته، کمتر از نیمی از موارد زایمان در کشورهای کم درآمد و تنها 58درصد از موارد زایمان در کشورهای دارای درآمد متوسط به کمک کادر درمانی انجام می‌شوند.


مرگ و میر کودکان کمتر از 5 سال

موارد مرگ و میر در کودکان کمتر از 5 سال در سراسر جهان، در حد فاصل سال‌های 1990 و 2015، به نصف کاهش پیدا کرده است. با این حال، این مورد هم جزو مواردی بوده است که اهداف هزاره محقق نشده‌اند. بنابر اهداف هزاره، نرخ مرگ و میر در کودکان کمتر از 5 سال در جهان در مدت مشخص شده می‌باید حدود 66 درصد کاهش پیدا می‌کرد. بنا بر برنامه‌های تعیین شده در اهداف هزاره، مرگ کودکان کمتر از 5 سال در تمام کشورهای دنیا باید به زیر 25 مورد از هر 1000 مورد تولد برسد.

یکی از اهداف توسعه هزاره، متوقف کردن و معکوس کردن روند شیوع سل تا سال 2015 بوده است که این هدف در سطح جهانی محقق شده است: تعداد موارد ابتلا به سل از 161 نفر به ازای هر 100هزار نفر در سال 1990، به 133 مورد به ازای هر 100هزار نفر کاهش پیدا کرده است. بنا بر اهداف توسعه هزاره، سل و سایر انواع بیماری‌های قابل انتقال با منشا آب، باید تا سال 2030 از میان برداشته شوند.


شاخصی که دیگر کارآمد نیست

طرفداران GDPمی‌گویند که این شاخص برای آنچه امروزه از آن انتظار می‌رود، ساخته نشده است. آنها می‌گویند: GDP مخلوقی بر آمده از رکود اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ و ضرورت‌های جنگ در دهه ۱۹۴۰ است و افزون بر این، شاخصی است که تنها هدف آن اندازه‌گیری ظرفیت اقتصاد برای تولید است.

هفته‌نامه اکونومیست در جدیدترین شماره خود به موضوع ناکارایی شاخص GDP پرداخته است. نویسندگان اکونومیست، فردی معمولی از زمانه حاضر را با پادشاهی قرون وسطایی مقایسه کرده‌اند که گرچه ممکن است لباس‌های ابریشمی بپوشد و غرق در طلا باشد، اما ممکن است از دندان درد هم بمیرد و نتیجه گرفته‌اند که نقد بهتر از نسیه است.


سرعت‌سنجی که خراب شده است

طرفداران GDP می‌گویند که این شاخص برای آنچه امروزه از آن انتظار می‌رود ساخته نشده است. آنها می‌گویند: GDP مخلوقی بر آمده از رکود اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ و ضرورت‌های جنگ در دهه ۱۹۴۰ است و افزون بر این، شاخصی است که تنها هدف آن اندازه‌گیری ظرفیت اقتصاد برای تولید است. از آن زمان تاکنون، GDP ستاره راهنمایی بوده است که به کمک آن می‌توان سیاست‌گذاری‌های مالیاتی، حل و فصل بیکاری و مدیریت تورم را به انجام رسانید.

اما شاخص GDP واقعا آن قدرها هم دقیق نیست GDP نیجریه در سال ۲۰۱۴، بعد از آنکه اندازه گیرندگان آن روش‌هایشان را تغییر دادند، ۸۹ درصد رشد کرد. حال نکته اینجاست که اگر GDP به عنوان شاخصی برای سنجش ارزش افزوده ایجاد شده در اقتصاد، خود به خود شکست خورده به حساب بیاید، استفاده از آن به عنوان معیاری برای رفاه حتی شک‌برانگیزتر هم هست. در واقع همیشه هم همین طور بوده است: فواید بهداشت، نظام سلامت بهتر و آسایش ناشی از سیستم‌های تهویه مطبوع که در همگی موجب رشد GDP می‌شوند، پیشرفت‌های واقعی در بهبود استانداردهای زندگی را برای دهه‌ها بعد از جنگ جهانی دوم، به خوبی نشان نداده‌اند. با این حال، جهت‌گیری درست بوده است GDP به آرامی رشد می‌کند و کیفیت زندگی هم همین طور. اکنون GDP جهانی همچنان در حال رشد است (هر چند کندتر از قبل) اما کیفیت زندگی به نظر می‌رسد که متوقف شده باشد. بخشی از مشکل به بسط نابرابری در جهان بر می‌گردد: درآمد خانوارهای متوسط در ایالات متحده امریکا، با احتساب تورم، تقریبا ۲۵ سال است که تکان نخورده است. این را اضافه کنید به اینکه با وجود این ثبات در درآمدها، آن چیزهایی که برای مردم ارزشمند به شمار می‌روند، در طول این ربع قرن گران‌تر شده‌اند.

به گزارش ساعت ۲۴، غیر از چند استثنا مانند کامپیوترها، تمام آنچه تولید و مصرف می‌شود، تغییر کیفیتی نداشته است. اما این مساله در مورد ارائه خدمات صحت ندارد، چرا که ارائه‌دهندگان خدمات برای جلب مشتری‌ها باید با هم رقابت کنند. اگر رستوران‌ها غذاهای کمتر اما گران‌تری بفروشند، تورم افزایش پیدا می‌کند و GDP کاهش هر چند این مساله نماینده‌یی از تغییرات در ارائه خدمات، مثل مواد غذایی تازه‌تر و میزهای کمتر باشد، یعنی دقیقا همان چیزی که مشتری‌ها می‌خواهند. خدماتی که شرکت‌هایی مانند گوگل و فیس‌بوک ارائه می‌دهند مجانی است و به همین دلیل از دایره GDP هم بیرون می‌ماند. وقتی خدماتی مانند نقشه‌ها و ابزارهای گوش دادن به موسیقی هم مجانی شوند، آنها هم از دایره GDP خارج خواهند شد. آسایش خرید اینترنتی و بانکداری آنلاین هم مزیتی برای مصرف‌کنندگان است. اما اگر بانک مجازی به این معنی باشد که ساختمان‌های کمتری برای بانک‌ها ساخته شود، GDP هم کاهش پیدا خواهد کرد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر